متاسفانه بسیاری از ارزشها و هنجارهای ملی و دینی در جامعه کمرنگ شده و اخلاق و احترام از متن زندگی مردم به حاشیه کشیده شده است.
به گزارش گلستان ما به نقل از آناج، رامین از پشت میلههای زندان به لحظهای میاندیشد که به خاطر عجله برای رسیدن به بانک آن اشتباه احمقانه را انجام داد. آن روز او چک داشت و برای اینکه چکاش برگشت نخورد مغازهاش را بست تا هرچه سریعتر خودش را به بانک برساند، ترافیک صبحگاهی بود و مسیر او تا بانک طولانی.
هر چه زمان میگذشت بر استرس و اضطراب او افزوده میشد. بهناچار ماشیناش را در کوچهای پارک کرد تا بقیه مسیر را پیاده برود. هنوز دکمه قفل ماشین را نزده بود که کسی پشتش را زد و با لحن تند به رامین گفت که حق ندارد جلوی منزل اش ماشین پارک کند. اما رامین عجله داشت و فرصت پیدا کردن جای پارک برای ماشین نبود.
بگومگو بین رامین و آن مرد به درگیری فیزیکی انجامید و آنچه که نباید میشد، شد و رامین مرد را محکم هل داد و سرش به تیرک بتونی برق خورد و بیهوش شد. رامین اکنون به خاطر مرگ مغزی آن مرد در زندان است و پشیمان از خشم و عصبانیت لحظهای.
هر روز که میگذرد خشم و به تبع آن خشونت در جامعه ایرانی فزونی مییابد. رفتارهای خشونت بار در جامعه در حال افزایش بوده و این عامل نگرانی کارشناسان اجتماعی را به همراه داشته است. آمار نزاع و دعوا در جامعه نگران کننده است و نمیتوان به راحتی از کنار این معضل گذشت.
طبق گزارش پزشکی قانونی 21 هزار نفر در شش ماهه نخست سال جاری در استان آذربایجان شرقی دعوا کردند. اینکه چرا مردم به راحتی بر سر هر موضوع کوچک و سطحی عصبانی می شوند و به اصطلاح از کوره در می روند دلایل مختلفی می تواند داشته باشداز جمله مشکلات اقتصادی و مشغله های زندگی.
امروز در برخورد های اجتماعی مردم نمی توانند خشم خود را کنترل کنند زیرا آستانه تحمل و صبر افراد در برابر مشکلات و ناملایمات زندگی کاهش قابل ملاحظه ای نسبت به گذشته یافته است.جامعه شناسان با هشدار نسبت به افزایش خشونت در جامعه زنگ خطر گسست و فرسایش اجتماعی را به صدا در آوردهاند.
در گذشته اگر دعوا و نزاعی بین دو فرد یا گروه شکل می گرفت با وساطت و ریش سفیدی بزرگان حل می شد اما اکنون کسی برای پایان دادن به دعوا پا پیش نمی گذارد و چه بسا با بیتفاوتی از کنارش رد می شوند و واکنشی نشان نمی دهند.
واقعیت این است که مدارا، صبر، گذشت و متانت مولفهای فراموش شده در نزاعها و دعواهای خانوادگی و اجتماعی است و اگر میزان خشونت و نزاع ها با این روند صعودی که دارد ادامه داشته باشد سرمایه، امنیت و همبستگی اجتماعی در جامعه تهدید خواهد شد و دودش به چشم همه خواهد رفت.
در حال حاضر مشکلات اقتصادی مانند گرانی، رکود، فساد، بیکاری، قاچاق، تبعیض و توزیع نامناسب و ناعادلانه ثروت در جامعه تاثیر منفی بر مناسبات اجتماعی، رفتار و خلقیات مردم گذاشته است. عدم توازن درآمدها و هزینه ها، افزایش سطح توقعات از زندگی و مصرف گرایی در بین خانواده های ایرانی باعث شده است زوجین هر دو کار کنند و چه بسا مرد خانه نیز دو شغله باشد. همین کار مداوم خستگی جسمی و روحی افراد را باعث می شود. این خستگی فرد را کم حوصله و کم طاقت می کند و در موقع بروز هر مشکلی رفتارهای خشونت بار از خود نشان می دهد.
جوان بیکاری که تحصیلات عالیه دارد، ازدواج نکرده است و هر جا که برای کار و وام مراجعه کرده به در بسته خورده و دیگر روزنه امیدی برایش باقی نمی ماند قطعا در برابر هر پیشامدی رفتارهای پرخاشگرانه در پیش می گیرد چون جامعه را مقصر وضع کنونی خود می داند.
به نظر می رسد تغییر در سبک زندگی و رواج روحیه فرد گرایی در بین مردم نیز در بروز خشونت در جامعه نقش داشته باشد. متاسفانه بسیاری از ارزشها و هنجارهای ملی و دینی در جامعه کمرنگ شده و اخلاق و احترام از متن زندگی مردم به حاشیه کشیده شده است. فضای مجازی و ماهواره نه تنها صله ارحام و ارتباط بین افراد را کاهش داده اند بلکه مروج رفتارهای خشونت بار و منفی نیز بودهاند.
شاید اگر افراد مهارت های زندگی را به موقع و در زمان کودکی یاد بگیرند و به کار ببرند دیگر در زمان های بحرانی و بروز مشکل در زندگی سعه صدر خواهند داشت و در ارتباطات اجتماعی نیز برخورد عقلانی و انعطاف پذیر و نه خشونت آمیز خواهند کرد.
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد