گلستان در کدامین آتش میسوزد ؟ هنوز فصل خزان نیامدست و این همه آتش تجربه کردیم .
به گزارش گلستان ما به نقل از نیلکوه؛ مدتهاست فصل گرما و دریغ آسمان از کرامت بر زمین باعث شده تا آتش برتن رنجور گلستان جای خوش کند. آتشی که بیتدبیری و نامهربانی برخی مردمان برجان شعلههایش نهیب زده و شدت میبخشد.
پارک ملی گلستان در شرق استان زیبای گلستان موهبت ناب و ممتاز پروردگار جهانیان به خیل عظیم مشتاقان و دلدادگان حرم شریف رضوی است تا دمی را در خنکای دلپذیر درختان بلندش به استراحت نشسته و بر خلقت بیهمتای خداوند در دامنه زیبای آبشارهای بلند لوه، گلستان، آق سو حمدی بیپایان گویند و شکری فراوان برجای آورده و ذوق سفر و شوق زیارت را دوچندان سازند.
جنگلی که دامن گستردهاش خوان پر نعمت برای مردمان سه استان گلستان، سمنان و خراسان شمالی است تا به برکت وجودش اعتدال هوا را دریابند و لذت سبزینه زیبایش را بهقدر بضاعت ببرند.
مدتی است آتش از گوشه و کنار بر جان این نعمت گسترده و بیدفاع افتاده است آتشی که خشکی زمین، فقدان رطوبت از یکسو و کمبود امکانات در بزرگترین زیستکره نباتی و جانوری کشور از سوی دیگر باعث شده تا همهساله چهره زیبای این موهبت الهی به تلخی نامهربانیها زخمی و چرکین شود.
زخمی که مرهم آن درایت و دلسوزی است و التیامش به شکرانه جای آوردن چنین نعمتی.
در طول تابستانی که در حال گذر از آن هستیم شش بار آتش بر جان بینوای جنگل گلستان افتاد و چون آتش در گرفت یادمان آمد کهای داد جنگلی هم هست میراثی از تاریخ طبیعت را خداوند به ما بخشیده وای وای که در حال سوختن است.
هرکسی از ظن خود بجای مرهم و التیام، باد بر آتش نهاد تا دل سوخته جنگل را شرری دوباره زند.
گروهی خام، جاده بینالمللی و عبور هزاران گردشگر و زائر مشتاق حرم امام مهربانیها را دلیلی بر آتش خواندند و به فکر چاره افتادند که باید طرحی نو در انداخت و مسیری دیگر پیش رو نهاد چه که اینان هرگز قادر به حل مسئله نیستند زیرا که پاک کردن صورتمسئله توان کمتر و فرصت قلیلی میطلبد و ذهن کوچکشان قادر به فهم مسئله نیست چه رسد به حل.
گروهی دیگر نیز فرصت را مغتنم دانسته و دلخوریهای قرون وسطائی خود را به یاد آوردند که چه نشستهاید دلیل آتش این است و آن و خاکسترهای مانده برجای را بر سر روی فلان مسئول و به همان مدیر پاشیدند که شمایید قاتل جنگل.
و گروهی نیز همانند من انگشت حیرت بر کام گرفتند که مگر آتش در گلستان را چند تجربه باید تا تدبیر لازم آموخته گردد و مدیران چاره کار بیابند و به خود آیند؟
کوتهبینی است که آتش افروختهشده در فاصله چند صد کیلومتری از جاده بینالمللی را به گردن مسافر بینوائی بیندازیم که سرخوش از زیارت امام رئوف و یا امیدوار به فضل آن امام همام تن خسته خود را به خنکای درختان بلند جنگل میسپارد تا لحظهای غنوده و آرام گیرد و سپس سرخوش از این موهبت خاص الهی راه در پیش گیرد.
کوته بینانه تر آن که آتش افتاده بر تن این جنگل بینوا را به حساب فقدان امکانات و کمبود وسایل بگذاریم که تا یادمان هست و یادتان خواهد بود چنین بوده و البته بر همین روال نیز خواهد بود.
اینک چاره کار چیست؟ مهار آتش با چه تدبیری امکانپذیر است؟
چرا بالگرد برای کمک به اطفای حریق میآید بدون در نظر داشتن منبع تأمین سوخت آن در منطقه به گونهای که باید فاصله شرق استان تا غرب را طی کند تا بنزین خود را از فرودگاه گرگان تأمین کند هم فاصله طولانی این مسافت هم صرف هزینه بیجا و هم وقت تلفشده این فعالیت یک چرخه سراسر بیتدبیری است که خنده را بر چهره کودکان مینشاند چه رسد به بزرگان.
چرا امکانات لازم در ستاد بحران شهرستان و یا پارک ملی گلستان تهیه و تأمین نمیشود که هنوز باید شاخه درخت تازه را شکست و با کوبیدن بر سر آتش، آن را خاموش کرد.
در این دایره بیتدبیری انگشت بریده اتهام متوجه چه کسی است؟ جاده بینالمللی، هزاران زائر و مسافر طبیعت دوست که پارک ملی گلستان را نعمت و خاطره خوشسفر خود میدانند یا رسانهها و خوانندگان جراید؟
چرا هیچ یک از نمایندگان استان در مجلس بهعنوان قوه ناظر بر عملکرد مدیران فرصت بازدید از منطقه را نیافتند؟
چرا مسئولین محیطزیست، منابع طبیعی، ستاد بحران نتوانستهاند برنامه جامعی برای پیشگیری، مقابله سریع با حریق در پارک ملی گلستان را طراحی و اجرائی نمایند؟
چرا از دوستداران طبیعت و خیرین بیشمار برای تأمین منابع مالی مورد نیاز در صورت کوتاهی مسئولین برای تأمین آن کمک گرفته نمیشود؟
چرا نهضت صیانت از جنگل با کمک سازمان های مردمنهاد و علاقمندان طبیعت ایجاد نمیشود تا در چنین مواقعی مددرسان حال زار جنگل باشند.
چرا منطقه دقیق حریق از طریق سیما بر روی نقشه نشان داده نمیشود تا مشخص شود که شکارچیان به دنبال حریق جنگل هستند یا مسافران؟ باد گرم و هوای خشک مقصر است یا بوتههای خشکیده بر تن جنگل؟
به راستی تعیین یک ضربالاجل از سوی عالیترین مقام استان برای تهیه طرح شفاف پیشگیری و کاهش حداقلی حریق در جنگل و روش های مطلوب و سریع اطفای حریق آن به چه میزان زمان نیازمنداست؟ امید است تا جنگل به اتمام نرسیده تدبیری شایسته معمول گردد.
بههرحال یادمان نرود شکرانه این موهبت حفظ و نگهداری سالم از آن است تا به آیندگان نیز ذرهای از اینهمه طراوت و سرسبزی بر جای ماند نه چند عکس قدیمی بر قاب.
مسئولین بدانند که فصل خزان نیامدست و اینهمه آتش را تجربه کردیم، پس طرحی نو در اندازید.
امید است برنامهای برای احیای عرصههای سوخته نیز مهیا گردد برنامهای که احیای عرصه متناسب با شرایط اقلیمی و نسل سوخته باشد نه اینکه پهن برگان بسوزند و سوزنیبرگ برویانیم. منتظر گذشت زمان نمانیم فردا شاید کمی دیر باشد.
بوسه ارادت و امتنان بربازوان قدرشناسی که از جایجای استان برخاستند تا آتش را از گلستان بزدایند ارتش قهرمان، بسیج دلاور، مردم شریف و محیطبانان غیور دستمریزاد بر همه آنان.
علی اصغر مؤذنی - فرهنگی آموزش و پرورش شهرستان گالیکش
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
سلام جناب موذن هرچند آتش سوزی یک واقعیت و بروزش همیشه فاجعه بوده ولی تدبیر هم میشود کرد مدیریت محیط زیست استان جناب دکتر مهاجر وقتی از موارد خاص بحث میکند و آقای یازرلو روابط عمومی استانداری توان پاسخگوئی را ندارد و پرخاش میکند چه باید پاسخگو باشد و عامل هماهنگ کنند کیست ستاد بحران استانداری- اداره کل منابع طبیعی - محیط زیست - پارک ملی گلستان - نیروی انتظامی و ... آقای یازرلو چگونه می تواند آسیب شناسی موارد خاص را داشته باشد وقتی حوزه روابط عمومی استانداری را نمی تواند مدیریت کند ...
شنیده ها حاکی از آن است که یکی از مدیران محیط زیست استان در جلسه ای ناخواسته از دهانشان سخن رانده می شود و می گویند "برای اینکه بودجه بگیریم آتش سوزی را عمیقا" رسانه ای کردیم ."آیا طور دیگری نمی توان بودجه و اعتبار کسب کرد.چرا جنگل را فدای بی تدبیری و نابلدی در کسب بودجه می کنید آقایان.خانم ابتکار شما چرا سکوت کردید.چرا جنگ بین استاندار و محیط زیست را با تدبیرتان فیصله نمی دهید.