به گزارش گلستان ما، باز تکرار حضور ناگهان تو و سلام های دستپاچه من امروز شهر من شاهد حضور شهیدانی بود از جنس گمنام، شهیدانی از جنس گل یاس که معطر کرده بودند فضای دنیازده و آلوده شهر و دیارمان را در سالروز شهادت بانوی دو عالم تلنگری شدند به خواب عقربه های ساعت روزمرگی هایمان تا فراموش نکنیم اروند خروشان و کوسه هایش را... غواص های گم شده در والفجر 8 و کربلای 4 را… زخم های دهان باز کرده شلمچه و غروب سرخ هویزه را….

آمدند مثل همیشه، گمنام اما دل خوشم به آمدنی دیگر که معلوم نیست باز کی از راه برسند

چقدر لازم است بیایند و دوباره دستی بکشند به سرو گوش شهری که کر شده از شیهه ماشین ها... شهری که زیر آوار فریادهایی که بر سر هم می کشیم همهمه فرشته ها گم شده است...

وای بحال ما که فراموش کنیم آن همه ایثار و از خود گذشتگیشان را...

همین که هر از چندگاهی دست هایم به نوازش گوشه ای از پرچم تابوت تو تبرک شود، همین که نگاه سوخته ام بدرقه پیکر خاکی و خسته ات باشد بس است برای دل خوشی من و این دل ویرانه...

دیروز از هر چه بود گذشتیم، امروز از هر چه بودیم!...

آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!...

دیروز دنیال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود...

تشنگی شهر جگرم را می سوزاند و چقدر حضور ناگهانیت لازم است برای آدم های عقل منهای درد، آدمهای عافیت طلب، آدم های عشق به علاوه پول، آدم های فرصت طلب که منتظرند از هر فرصتی سوء استفاده نمایند...

رسیدن به خدا چقدر زیبا ست و شهدا ما خاکی شدند که خدا برای دیدارشان آمد ...

دوباره میروی از پس یک تشییع کوتاه نیم روزی و من باز هم دل برمیدارم و سلامهایم را بدوش میکشم و میروم به سمت فردا به آن نمی دانم کجا و کجا...

ولی زنده نگه داشتن یاد شماست که کمتر ازخود شهادت نیست پس بیائیم به منظور زنده نگه داشتن یادشان حضوری سبز داشته باشیم در مراسم یادواره22 شهید گلگون کفن روستای مرزنکلاته که در روز جمعه 13 اسفند قرار است در سالن امام علی این روستا برگزارشود.

منتظر حضور سبز تک تک دوستان و ملت همیشه در صحنه وشهیدپرور خواهیم بود...

مصیب جلالی یکی ازیادگاران و همرزمان شهدا در هشت سال دفاع مقدس

انتهای پیام/