1396-02-19 13:55
1168
0
38784
شعر شاعر آزادشهری برای داغ دیدگان معدن یورت

دست هایش چاک چاک و زخم داشت زخم هایی از هزاران بیشمار

محسن شاکری، از شاعران جوان شهرستان آزادشهر، شعری برای بازماندگان و داغ دیدگان معدنچیان محبوس در حادثه جانگذار معدن یورت زمستان سروده است.

به گزارش گلستان ما به نقل از پاسرو، محسن شاکری شعر زیر را به خانواده های داغدار کارگران معدن یورت آزادشهر تقدیم کرده است:

مرد من رفته كجا دنبال كار

اهل عشق است او شبيه چشمه سار

تيشه اش محكم تر از فرهاد و من

مي نوازم خنده هايش را به تار

در زمستان گرم چشمانش شدم

آري آن چشمان زيبا و خمار

دستهايش چاك چاك و زخم داشت

زخم هايي از هزاران بي شمار

چاي بعد از ظهر با او دلنشين

فكر كن تنها من و او در بهار

واي قلبم، چشمهايم تيره شد

نه نمي خواهم مگو اي روزگار

مرد من امروز، اي واي، اي خدا

مانده تنها در دل تاريك غار

مرد من، بشكن، تبر محكم بزن

بي تو غم گرديده با من يار، يار

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.