1396-03-09 15:36
1479
0
39648
واقعیت های تاسف بار امضای 2030 در بیانیه کانون تربیت اسلامی گلستان؛

سند 2030 پیشرط دریافت وام‎های بین‎المللی برای پینه کردن اقتصاد مریض کشور/ برداشتن نظارت دولت بر آموزش

دومین بیانیه کانون تربیت اسلامی استان گلستان در خصوص اجرای سند 2030 با ارائه مستندات و واقعیت های تاسف بار پذیرش آن در کشور صادر شده است.

به گزارش گلستان ما به نقل از کلاس بیست، این بیانیه که در دوبخش به تحریر در آمده است، درابتدا بازخوانی وتوصیه هایی به رئیس دولت دوازدهم است و در بخش دوم به تفسیر بندهایی از سند2030 که آن را برجام فرهنگی و پیش شرط دریافت وام های کلان بین المللی برای پینه کردن اقتصاد کشوربیان کردند، پرداخته است.

در این بیانیه آمده است: سخنان همراه با طعنه و عصبانی آقای روحانی در مورد منتقدین سند 2030 و عاطفی کردن موضوع و هزینه کردن از معلمان ما را به عنوان جامعه فرهنگی به تاملی بیشتر در خصوص این سند واداشت. سندی که به محض رونمایی آن در سال گذشته از ناحیه کانون تربیت اسلامی استان گلستان مورد نقد قرار گرفت و زنگ خطر را برای دلسوزان فرهنگ این مرز و بوم نواخت. اما کو گوش شنوا.

تا اینکه امسال مقام معظم رهبری خود به میدان آمدند و دستور توقف اجرای آن را دادند اما افسوس و صد افسوس که بجای واکاوی و رفع اشکال این اقدام نسنجیده و شاید هم زیرکانه دولت که در جای خود به آن خواهیم پرداخت، ابتدا دست به انکار اجرای آن زد و حال آن که با عکس العمل منتقدین و دلسوزان بیشتری از آحاد مردم همنوا با رهبر انقلاب مواجه شدند در یک اقدامی عجیب و فرار به جلو خود را مستحق و بقیه را بدهکار خود می بینند و سخن از نبخشیدن منتقدین این سند سراسر خفت بار و به عبارتی ترکمنچای فرهنگی می زنند .

باید از آقای روحانی پرسید اگر به منتقدان در ایام انتخابات حمله می کردید و از هیچ ترفند و ابزاری برای کسب چند رای بیشتر و نشستن چند روزی دیگر بر کرسی ریاست ابایی نداشتید ،حال که بر خر مراد سوارید و نجابت رقیبتان باعث شد که این همه تخلفات استانداران، فرمانداران و بخشداران و دهیارانتان در تغییر نتیجه انتخابات را تنها به اعتراض قانونی بسنده کنند و از 17 میلیون طرفدار خشونت طلب خود (البته به زعم شما) بخواهد که از مسیر قانون تخلفات را پیگیری کنند و در کل کشور حتی یک سطل آشغال نیز آسیب نبیند .حال دیگر به دنبال چه هستید که دست از طعنه و استهزا و عوام فریبیتان بر نمی دارید.

شما که برنامه های رقبایتان را همگی غیر ممکن می دانستید و شعار فریبنده انتخاباتی قلمداد می کردید پس چرا از روی تک تکشان کپی برداری می کنید؟و از همه بدتر شما را چه شده است که به جای اینکه از نجابت رقبای نجیبتان و طرفدارانشان یاد بگیرید و به یاد بیاورید که طرفداران سبزتان که چه آشوبها نکردند و تازه آنها را شما و وزرای متمدنتان طرفدار عقلانیت و طرفداران رقیبتان را خشونت طلب خواندید.

اما ما به خاطر انقلاب از همه آنچه در ایام انتخابات بر ما و کشور گذشت می گذریم، فراموش می کنیم که شما و تیم مشاورانتان صحنه انتخابات را که در نظام مقدس جمهوری اسلامی باید برای ارائه خود جهت خدمت باشد به صحنه یک جنگ تمام عیار تبدیل کردید و اطاق فکرتان، اطاق جنگ شد و رغیب را دشمن فرض کردید و هدف را پیروزی به هر شکل ممکن تصور نمودید و برای رسیدن به آن از هیچ ابزاری حتی شیوه ها و ابزارهای جنگ قدرت به شیوه کثیف غربی اش.

لذا در یک عملیات جنگ روانی ابتدا مردم را ترسانده و سپس با وعده های متعدد آنها را حواله چهار سال دیگر دادید و اجازه ندادید که مخاطبینتان حتی برای یک لحظه فکر کنند که این همان وعده هایی بود که چهار سال پیش دادید و عمل نکردید که هیچ، اصلا آنرا انکار نیز کردید و حاصل آن جادوگری( البته با کمی چاشنی تخلف) سرازیر شدن آرا به نفع خود در سبد رایتان شد.

هر چند سخنان ساختارشکنانه تان را هیچ گاه فراموش نمی کنیم که اصل نظام را به چالش کشیدید و بلافاصله تیتر یک رسانه های معاند نظام می شد.گویی که شما و هم کیشانتان در این 38 سال به شغل شریف لبو فروشی مشغول بودید و اجازه دخالت در تصمیم گیری ها به شما داده نمی شد.

اما جناب آقای روحانی!

زمان تبلیغات انتخابات تمام شده است، اگر باهوش باشید که هستید باید به فکر حداقل پاسخگو بودن به آنهایی باشید که شعبده شما را در این جنگ کسب قدرت باور کردند و سکان قوه مجریه را برای چهار سال دیگر به شما سپردند لذا به وظایف خود وفق اختیارات که در قانون اساسی به آن اشاره شده عمل کنید نه بیشتر و نه کمتر.رفع حصر در اختیارات شما نیست که اگر هم با لابی گری های شما صورت بگیرد، تازه به عنوان مجرمین محرز باید به تیغ عدالت قوه قضائیه محاکمه شوند نه وعده های تکراری انتخاباتی شما برای اخذ رای بیشتر.

اما روی سخن ما در این نوشتار رد سند 2030 یونسکو است که دولت مردان شما آن را به عنوان سندی بالاتر از سند تحول بنیادین که سالها توسط دلسوزان با سواد متعهد و مسلمان این کشور تهیه شده است قصد اجرای آن را دارند.
این سند که از شواهد بر می آید خود یک برجام فرهنگی است و قرار است در خوش بینانه ترین حالت آن پیش شرط دریافت وام های کلان بین المللی برای پینه نمودن اقتصاد با تفکر لیبرالیتان باشد.تفکری که بیگانه است با اقتصاد مقاومتی.

اما به جهت فنی برای آن دسته افرادی که به دنبال کشف حقیقتند باید گوشه هایی از این سند را رونمایی کرد و تنها به بخشی از نتایج اجرای این سند اشاره کرد که قرار است بر اساس این سند نسل بعدی این سرزمین چگونه تربیت شوند.

اولا؛ سندی که به اعتقاد دوستان شما تعهد آور نیست که هست ، ایران را علاوه بر اجرای مفاد آن ملزم به ارائه گزارش از روند این سند به سازمان بین الملل می کند که خود راهی است برای دادن اطلاعاتی دقیق به دشمنان.

دوم؛ اینکه از بحث‌های مهمی که در این سند آمده و متاسفانه در مصوبه دولت هم هست اینکه مطابق بند ۱۱ تعهد داده شده تمامی آنچه در این سند آمده، یکجا است و نمی‌توان تفکیک کرد که مثلا ۴ بند آن را قبول کرد و ۲ بند را مطابق اسناد بالا دستی خودمان انجام دهیم.

سوم؛ اینکه بر اساس پاراگراف های 5 و 13 و 18 که اشاره به تبیین حقوق افرادی می کند، صرفنظر از جنسیت ، سن، نژاد، رنگ، عقیده سیاسی و یا آسیب پذیر که یکی از این گروه های آسیب پذیر طبق تعریف فرهنگ غربیان هم جنسگرایان هستند لذا با پذیرش این موضوع آموزش همجنسگرایان در مدارس نه یک امر مزموم بلکه قانونی تلقی می شود.

چهارم ؛ طبق پاراگراف های 27و 57 و 66 جهت تامین امنیت مدارس و به دور بودن از خشونت هر آنچه که رنگ و بوی خشونت داشته باشد ممنوع می باشد. لذا به نظر آنها گنجاندن مطالبی همچون دروسی با محتوای شهید و شهادت و ایثار و عزاداری ، نهضت امام حسین (ع) و حسین فهمیده ها و غیره ممنوع می باشد و باید از کتب درسی حذف شوند که در همین ایام کم ، حذف برخی مفاهیم شهادت از کتاب‌های درسی را باید در این راستا معنا کرد .

پنجم؛ طبق پاراگراف های 27و 57 اشاره به بازبینی کتب درسی با هدف عاری سازی هرگونه کلیشه جنسیتی که در مقام عمل در همین مدت کوتاه گنجاندن دروس با هدف آموزش مسائل جنسی حتی در سنین پایین دبستان و توزیع ۹۰ هزار نسخه از کتاب‌های آموزش جنسی در مهدکودک‌ها در زمان دولت یازدهم را باید در این راستا ارزیابی کرد.

ششم؛ براساس پاراگراف 8 این سند برابری آموزش زنان و مردان با هدف اشتغال و مشارکت کامل سیاسی و اجتماعی مورد تاکید است که در این نگاه نقش زنان در خانواده به عنوان همسر و مادر مغفول خواهد ماند و دور نیست زمانی که بیماری فروپاشی خانواده که گریبانگیر جامعه غربی شده است نیز در جامعه ما تکرار شود.همان هدفی که رابرت مرداک یهودی با تاسیس شبکه های ماهواره ای فارسی زبان به دنبال آن است با اجرای این سند زودتر محقق می شود .

این قول رابرت مرداک است که می گوید: برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه ی مقدسی به نام «خانواده» هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع “مادر” را در دستور کار خود قرار دهم و در ایران مادر خانواده همه چیز را مدیریت می کند و اگر مادر را به لجن بکشیم تمام این جامعه به لجن کشیده خواهد شد.

هفتم؛ از منظر قانونی نیز این سند روند خود جهت تصویب به عنوان یک معاهده بین المللی را نیز طی نکرده است و تنها در تازه ترین اظهار نظر رئیس مجلس عنوان شده است که این سند اشکال شکلی نداردو جهت اظهار نظر از منظر محتوایی باید منتظر رای شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بود و امیدواریم که سرگذشت این سند به سرگذشت تصویب 20 دقیقه ای برجام دچار نشود.

در آخر؛ باید گفت که یکی از اهداف بزرگ ایران اسلامی تربیت انسان‌های انقلابی و حق جو می باشد که بتوانند نه تنها با نظام سلطه همراهی نکنند بلکه این نظام ظالمانه را به چالش بکشند. بنابراین در حال حاضر مگر انسان غربی قابلیت الگو شدن برای امت اسلامی ایران را دارد که نظام آموزشی نیز در جهت ساخت شهروندان جهانی حرکت کنند؟

به نظر می رسد؛ یکی دیگر از اقدامات دولت برداشتن نظارت دولت بر آموزش از طریق خصوصی سازی مدارس به بهانه عدم وجود بودجه کافی است که این موضوع تیر خلاصی است که می تواند برای همیشه نظارت دولت را از آموزش هرگونه محتوا کوتاه ساخته و آموزش و پرورش نسل بعدی این سرزمین را دو دستی تقدیم تفکرات الحادی و شیطانی فرهنگ غرب کندو این قطعا آخرین سنگر است برای اندلسی کردن نظام و انقلاب .کاری را که دشمنان با صرف هزینه های زیاد حتی در جنگ مستقیم و تحریم های اقتصادی به آن دست نیافتند، این بار با برجام فرهنگی در کمتر از 15 سال به آن خواهند رسید.

لذا بر همه دلسوزان نظام است که مراقب این نقشه شوم دشمن باشند که این بار دشمن از طریق نفوذ قصد ضربه زدن به نظام را دارد همان نفوذی که پیشتر توسط امام و پیشوای نظام زنگ خطرش به صدا در آمده بود و مسئولین آن را جدی نگرفتند که هیچ بلکه خود آتش بیار معرکه شدند لذا بر تک تک افراد جامعه به ویژه دلسوزان فرهنگی نظام فرض است که گوش به فرمان فرمانده نظام، دشمن را برای رسیدن به این هدف شوم ناکام بگذارند و امیدی به مسئولین نداشته باشند که هیچ بلکه مراقب باشند که نفوذگران از راه همین مسئولین به هدف خودشان نرسند.

لذا زمان آن است که آستین همت را بالا زده و جامعه را نسبت به این خطر بزرگ فرهنگی آگاه سازند.

کانون تربیت اسلامی استان گلستان -خرداد 1396

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.