به گزارش گلستان ما ؛ خانوم خانعلی که به همراه مادر خود ایام سال تحویل درمناطق عملیاتی دفاع مقدس حضور داشت در مصاحبه با خبرنگار بسیج اظهار کرد: چند روز مانده به سفر راهیان نور مادرم به من زنگ زدم که دخترم خوشحال باش امسال میخوایم با هم راهیان نور بریم ، من ابتدا به خودم گفتم اونجا که خیلی گرمه ،چیزی نیست جز خاک و چند تا عکس شهید برای چی باید برم؟

ابتدای به امر مخالفت کردم اما به خودم گفتم که چند روز به جایی بر نمی خوره خلاصه وسایل سفر رو گرفتیم و با کاروان گرگان راهی سرزمین های نور شدیم، دربین راه راوی مرتب برای ما از شهدا و اینکه اونها جنگیدند تا حجاب از سر من و امثال من برداشته نشه صحبت کرد.

اینم باید بگم که راوی کاروان آقای ساوری به من که با حجاب نبودم و با یک مانتو کوتاه و موهای بیرون ریخته آمده بودم گفت  که دخترم حضرت زهرا (س) با اینکه به ساحت مقدسش جسارت شد و سیلی به صورت آن بزرگوارزدند اما هیچگاه حجاب خودش رورها نکرد شما هم به تاسی از ایشون این کارو انجام بده!

حرف آقای ساوری تو گوشم ویز ویز میکرد و با خودم کلنجار میرفتم که بالاخره حجاب داشته باشم یا به همین منوال پیش برم تا رسیدم به یادمان شهدای هفت تپه و وقتی وارد یادمان شدیم و چشمم به عکس شهدا خورد و دیدم که تو وصیت نامه هاشون چقدر متذکر شدند که خواهرم سیاهی چادر تو برنده تر از خون من است یا ما خون دادیم تا حجاب از سر شما نیفته تصمیمم جدی شد دلم تکون خورد ،به مادرم که چادری بود گفتم مامان چادرتو بده به من دیگه میخوام چادری بشم احساس کردم شهدا دستمو گرفتند.

الانم دلم نمیخواد دیگه چادرمو ار سرم بردارم از اینجاهم برم میخوام چادری بمونم دوست دارم تو این سرزمین ها بمونم و حالا حالاها خودمو مدیون شهدا میدونم.

ممنونم شهدا که دستمو گرفتید.