اسماعیل صفاری در حالی که لبخند بر لبانش نقش بسته بود به مسافران تشنه هندوانه داد و گفت: زودتر از اینجا بروید اگر مادرمان بفهمد که شما سید هستید تا تمامی هندوانهها را به شما ندهد راضی نمیشود.
شهید «محمدعلی احمدی» در وصیتنامهاش نوشت: شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش میکشد پس مادر و پدر جان با خبر شنیدن شهادت من گریه نکنید بلکه به فکر شب دامادی من بیفت و خیلی خوشحال باشید.
شهید «حاج محمد سقر» پس از اخذ مدرک دیپلم به عنوان سرباز ارتش رهسپار جبهههای جنگ شد. تا اینکه پس از ۱۲ ماه ایثار و فداکاری به درجه رفیع شهادت نائل شد.
شهید «علیاکبر دینکو» آرزو داشت پزشک شود اما با شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت تا از دین و ناموس و میهن خود دفاع کند علیاکبر سه بار به جبهه رفت و در اعزام آخر پس از رشادتهای فراوان به شهادت رسید.
مادر شهید میرعرب نقل میکند: عباس هیچ وقت لباس نو نمیپوشید و میگفت مادر اگر من لباس نو بپوشم، دل بچههایی که توان خرید لباس را ندارند به درد میآید.
شهید عبدالله رسولی هنوز ۹ ماه از خدمت سربازی خود را به پایان نرسانده بود که با دختری از یک خانواده مذهبی ازدواج کرد و سه ماه بعد از ازدواجش به شهادت رسید.
شهید حسین حجتی دانشجوی تربیت معلم بود. به حجاب و عفاف خیلی اهمیت میداد. قرآن و عمل به دستورات خداوند متعال سرلوحه همه کارهایش قرار داشت.
شهید یدالله اسدی در فرازی از وصیتنامهاش مینویسد: «فرزندان خود را بهگونهای تربیت کنید که تا فردا زیر بار آمریکا و مزدوران نروند.»
شهید سقر از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. به انقلاب عشق میورزید و سعی داشت در راه آرمانهای امام «ره» قدم بردارد. او همیشه به دیگران سفارش مینمود تا پیرو خط رهبری باشید.
شهید «مهدی امیری» در نامهای به برادران بسیجیاش مینویسد: درود بر جان برکفان بسیج که تمامی ظالمان دنیا از آن رهبرش به لرزه افتادهاند و هر روز دست به حیله و نیرنگ جدیدی دست میزنند که این انقلاب را از حرکت بازدارند و هر روز نقشه آنها نقش برآب میشود.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.