علی اکبر حسام در سوم خرداد ماه سال 1336 در روستای شاهکوه از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. او سومین فرزند خانواده بود و برای کسب دانش در مهرماه 1343 به دبستان روستا رفت.
داستان بیست و سومین شهید از برنامه "چهل شب، چهل شهید" با شهدای قبلی متفاوت بود، مادرش می گفت همه میهمانان این مراسم را فرزند شهیدش دعوت کرده. شاید راست هم می گفت. داستان آمدن و رفتن ما به این برنامه تا مصادف شدن آن با هفته وحدت و خیلی اتفاقات دیگر، بر این امر صحه می گذاشت...
در عملیات کربلای ۵، «قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در محاصرهی دشمن گیر میکند. با بیسیم همراه با داد و فریاد به قرارگاه میگوید: «عراقیها ما رو محاصره کردن. ...
یکی از شهدایی که علاوه بر خصائصی که تمامی شهدا از جمله روحیه شهادت طلبی خوش رو شجاع و نترس و حافظ کیان اسلامی و سایر شرایط داشتند شهید والامقام پهلوان علیجان بیدرنامنی بوده است.
یکی بود مثل آدمهای دیگر، موهایی داشت بور با ریشی نرم و کمپشت و سنی حدود هفده سال. پدرش مسلمان بود و از تاجرهای مراکش و مادرش، فرانسوی و اهل دین مسیح. “ژوان ” دنبال هدایت بود. در سفری با پدرش به مراکش رفت و مسلمان شد.
چند وقتی بود که روستای ما شهید تازه آورده بودند می گفت اگر خانواده اش ببینند شاید ناراحت شوند. من حتی لباس عروس هم نپوشیده بودم.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.