همرزم شهید رضا آسیابی نقل میکند: « در یکی از عملیاتها به محاصره عراقیها درآمده بودیم، به نوبت سمت دشمن شلیک میکردیم. چون نوبت به شهید آسیابی رسید، به محض بلند شدن، صدای برخورد گلوله با کلاه آهنیاش شنیده شد».
مادر دانشجوی شهید «غلامحسین شریعتی» نقل میکند: «پسرم در دوران قبل از انقلاب در فعالیتهای مذهبی و سیاسی حضور فعال داشت به صورتی که دستگیر و زندانی هم شده بود.»
شهید «براتعلی رجبی» در فرازی از وصیتنامهاش مینویسد: «فرزندانتان را چنان تربیت کنید که ادامهدهنده خط سرخ شهادت باشند.»
شهید محمود قوانلو در وصیت خود نوشت: سیاهی چادرتان، بیش از سرخی خون من قلب دشمن را میلرزاند.
شهید «محمدعلی احمدی» در وصیتنامهاش نوشت: شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش میکشد پس مادر و پدر جان با خبر شنیدن شهادت من گریه نکنید بلکه به فکر شب دامادی من بیفت و خیلی خوشحال باشید.
پدر شهید نقل میکند: «یک روز متوجه شدم شهید عبدالزمان از کسی پول نمیگیرد. پدر خندید و گفت: این جوری که باید صلواتی کار کنیم. ایشان آنقدر بخشش داشت که به منافع خود فکر نمیکرد.»
صـدای شمـا ر ا به مسـئولین مـی رســانیم برای ما بنویسید، عکس و فیلم بفرستید.
صـدای شمـا ر ا به مسـئولین مـی رســانیم برای ما بنویسید، عکس و فیلم بفرستید.
صـدای شمـا ر ا به مسـئولین مـی رســانیم برای ما بنویسید، عکس و فیلم بفرستید.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.