به گزارش گلستان ما و به نقل از گلستان ما، محمد حسین لطیفی کارگردان نام آشنای سینما و تلویزیون دو دهه پیش و در سال ۸۰ سریال خاطره انگیز «همسایه‌ها» را با بازی امین حیایی، گوهر خیراندیش، علی نصیریان، محمدرضا شریفی‌نیا، عاطفه رضوی، کیهان ملکی و جمعی از بازیگران خوش آتیه تلوزیون آن سال‌ها مقابل دوربین برد و این مجموعه به عنوان یکی از خانوادگی‌ترین سریال‌های تلویزیون تبدیل شد؛ سریالی که آن زمان با آپارتمان نشین شدن مردم، سعی می‌کرد روح زندگی و خانواده را در بین مردم زنده نگه دارد.

لطیفی که پیش از «همسایه‌ها»، سریال کت جادویی را برای شبکه سوم سیما به آنتن رسانده بود، یک سال بعد با همکاری مجید اوجی به عنوان تهیه کننده که همسایه‌ها را با هم ساخته بودند، سریالی را ویژه ماه محرم به نام «سفر سبز» راهی کنداکتور شبکه سوم سیما کرد؛ این سریال آنچنان پرمخاطب شد و به دل بیننده نشست، که تا سال‌ها از شبکه‌های مختلف سیما بازپخش می‌شد.

اما سریال «سفر سبز» داستان «دنیل» جوانی خوشتیپ و خوش چهره با بازی پارسا پیروزفر را روایت می‌کرد که از کودکی در آلمان زندگی می‌کرده و حالا با مرگ نامادری خود، با نشانه‌هایی که از والدین اصلی خود به یاد دارد، راهی ایران می‌شود تا سر نخی از آنها پیدا کند، اما در بدو ورود به ایران، با یک سوتفاهم راهی زندان می‌شود و ماجراهای جدیدی برای او رقم می‌خورد. او در ایران و در همان روز اول با اکبر (راننده فرودگاه) با بازی محمدرضا شریفی‌نیا آشنا می‌شود و اکبر نیز به دلیل روحیه جوانمردی و با مرامی بچه‌های پایین شهر، سعی می‌کند به دنیل کمک کند تا پدر و مادر خود را پیدا کند.

قصه و ماجرای «سفر سبز» در ایام محرم روایت می‌شود؛ اکبر هر شب راهی تکیه حاج رضا (با بازی زنده یاد امین تارخ) از دوستان قدیمی پدرش می‌شود و دنیل را نیز با خودش همراه می‌کند تا شاید به کمک حاج رضا نام و نشانی از گمشده‌اش پیدا کنند. سال‌ها پیش پسران حاج رضا و سرکیس (پدر روحانی کلیسا) که با هم رفاقت داشته‌اند راهی جبهه‌های جنگ و همانجا شهید می‌شوند و از همان سال‌ها این رفاقت بین حاج رضا و سرکیس وجود دارد و حالا آنا، تنها دختر سرکیس (با بازی لادن مستوفی) نابینا است و به اصرار دوستان و خانواده دوباره می‌خواهد تن به عمل جراحی برای حل مشکل چشم‌هایش دهد.

این عمل انجام می‌شود، اما بینایی چشم‌های آنا برنمی‌گردد و یکی از سکانس‌های دیدنی این سریال با بازی به یادماندنی امین تارخ رقم می‌خورد. حاج رضا در شبی بارانی که صدای عزاداری اهل تکیه و خیابان به گوش می‌رسد، بعد از اینکه خبر خوب نشدن چشم‌های آنا به گوشش می‌رسد، به پشت بام خانه‌اش می‌رود و با پهن کردن سجاده، شروع به درد و دل و گلایه از خدا می‌کند که چرا چشم‌های این دختر خوب نشده؟ و این بازی درخشان در این سکانس، یکی از یادگاری‌های زیبای این سریال برای مخاطب است.

در انتهای سریال، چشم‌های آنا به دعای حاج رضا و عنایت امام حسین (ع) شفا پیدا می‌کند و دنیل نیز نشانه‌هایی از مادرش (با بازی آزیتا حاجیان) پیدا کرده و با کمک اکبر و حاج رضا، مادرش را در حالی پیدا می‌کند که بر اثر اتفاقاتی که در سریال افتاده، زخمی شده و راهی بیمارستان می‌شود و در آنجا برای دنیل تعریف می‌کند که چه اتفاقی منجر به جدایی آنها شده است.

در این سریال بازیگران مطرحی ایفای نقش کرده‌اند که بازی هر کدام از آنها آنقدر درخشان است که حتی به عنوان نقش فرعی در ذهن مخاطب به یادگار مانده باشد؛ گوهر خیراندیش در نقش جملیه گدا با گریم خاصی که در این سریال دارد، یکی از درخشان ترین نقش‌های کارنامه هنری خود را ایفا کرده است. مصطفی طاری نیز در نقش غلام آنقدر نقش بدمن سریال را به خوبی ایفا کرده است، که در آن سال‌ها خیلی از خانواده‌ها هنگام تماشای سریال به او بد و بیراه می‌گفتند! اما پارسا پیروزفر نیز که چند سال پیش با دو سریال در پناه تو و در قلب من به بینندگان تلویزیون معرفی شده بود (هرچند در سینما و تا قبل از سفر سبز، در فیلم‌های مطرحی همچون پری، ضیافت، مرسدس و شیدا نقش‌آفرینی کرده بود) با این سریال به یکی از چهره‌های مثبت تلویزیون تبدیل شد.