1403-04-11 00:10
346
0
90548
معراجی‌ها؛

تکرار شمیم

سعادت اله ساور علیا، هم‌سنگر شهید رضا صادقلو نقل می‌کند: «در عملیات والفجر مجروحی بود که دستش از بازویش قطع شده بود من او را به پشت جبهه فرستادم. سال‌ها بعد به طور اتفاقی با پدر این شهید والامقام رودررو شدم.»

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، شهید رضاقلی صادقلو، دوم فروردین ۱۳۴۷ در شهرستان رامیان به دنیا آمد. پدرش جبار، کشاورز بود و مادرشم کلثوم نام داشت. دانش‌آموز سوم راهنمایی بود. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم بهمن ۱۳۶۴، با سمت آرپی‌جی‌زن در اروندرود بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.

 
 خاطره‌ای به نقل از هم‌سنگر شهید
 

زحمات، تلاش و ایثارگری شهیدان اسلام در دوران دفاع مقدس بر کسی پوشیده نیست، ازجمله آن می‌توان به عملیات والفجر ۸ اروند اشاره نمود. آن زمان که نیروهای خودی برای اعزام به منطقه فاو قصد داشتند از روی پل اروند عبور کنند. دشمن آتش سنگینی برای جلوگیری از عبور نیروها از روی پل انجام داد که باعث به خون غلتیدن شهدا و مجروحان زیادی گردید. گویا صحنه دیگری از کربلا نمایان گشت. در حین دلجویی از مجروحان به بازوی قطع‌شده یکی از مجروحان برخوردم، بازوی که انگار تکه ابری از آسمان بود، آری حقیقتاً آسمانی بود و آسمانی بودند، آن را به همراه یکی از مجروحان که دستش قطع‌شده بود به پشت جبهه فرستادم، بعدها متوجه شدم این مجروح از شهر رامیان بود که به شهادت رسید.

از قضا سال‌ها بعد به‌عنوان شهردار رامیان مشغول به خدمت شدم و خبر دادم که پدر شهیدی که نگهبان شهدا است ازنظر مالی، وضعیت خوبی ندارد و قصد دارد با من دیدار داشته باشد. اجازه ملاقات به او دادم و بعد از احوالپرسی و جستجویی زیاد متوجه شدم که ایشان پدر همان شهیدی هستند که دستش قطع‌شده بود، خاطره فرزندش را بازگو کردم و درنهایت ادب و احترام به امورش رسیدگی نمودم.

انتهای خبر/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.