1402-12-12 09:00
235
0
89025
روایت حماسه؛

گرمای حضوری که یخ زمستان را آب کرد

آمار ۵۴ درصدی حضور مردم گلستان یعنی شکست بزرگترین کمپین تبلیغاتی جبهه استکبار، یعنی پیروزی ملت ایران پس از یک جنگ تمام عیار شناختی و ترکیبی که در سال قبل بر علیه ملت ایران انجام شد.

به گزاش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، صبح جمعه ۱۱اسفند فرارسید بعد ازچندین ماه جهاد تبیین ودعوت به حضور امروز باید میرفتیم تا آمدن مردم به صحنه را روایت کنیم.

هرسال برای تهیه پوشش اخبار انتخابات درمحل کارمستقر بودیم امسال برخلاف سالهای قبل قرارشد در شعبات اخذ رای همراه با همکارم حاضر شوم.
تجربه جدید که با شوق وهیجان زیادی همراه بود و قابل مقایسه با ارسال گزارشات در مکان ثابت نیست.

دوست داشتم به تمام محلات سر بزنم واز حال و هوای آنها گزارش تهیه کنم برای صبح چهارحوزه را در نظر گرفتیم، با وجودیکه شاید ظاهر کارشبیه هم بود اما در هر شعبه به سوژه جدیدی برخورد می‌کردیم.

بغض و لبخند مادرشهید از بیان خاطره رای اول پسرش
ابتدا به مسجد جامع رفتیم صبح دیدارمان را با خانواده شهید حتم لو که قبل از ساعت رای گیری در مسجد حضورداشتند تازه کردیم با مادر شهید گفتگویی انجام دادیم، مادرلبخندی به عکس شهید احسان می‌اندازد و از اولین خاطره رای گیریش می‌گوید: اولین انتخاباتی که احسان شرکت کرد مربوط به مجلس شورای اسلامی بود، در مسجد قائم گرگانجدید بعد از صف طولانی رایش را انداخت، انقدر ذوق داشت که به همه انگشت مهرشده‌اش را نشان می‌داد.

بعد از اتمام صحبتهای مادرشهید پیرمردی که انگشت مهر زده‌اش را همچنان بالا نگه داشت جلوی دوربین ما ظاهر شد و گفت من اولین نفرهستم که رایم را انداختم البته فکر کنم سومین یا چهارمین نفر بود ولی انقدر ذوق داشت اولین نفر باشد ماهم چیزی نگفتیم موقع صحبت کردن همچنان انگشتش را بالا نگه داشت وهرچه با دست اشاره می‌کردیم می‌تواند دستش را بیندازد گوش نمی‌کرد می‌گفت: این انگشت جوهری مرا همه دوستان و دشمنان باید ببینند.

بعد ازمسجد جامع راهی محله طهماسبی شدیم، دو شعبه شلوغ مسجد امام حسین و مدرسه زینب کبری مقصد بعدی ما بود همان لحظه ورود، پیرمرد عصا به دستی که از پله‌های مسجد پایین می‌آمد را دیدیم پرسیدیم چرا اول صبح آمدین؟ پاسخ داد برای اسلام وانقلاب بعد ازچند لحظه با استرس ازما پرسید راستی از کدام رسانه هستید؟ ازرسانه بیگانه نباشید خندیدم و گفتم نه حاج آقا خیالتان راحت ما ازخودتانیم.

داخل مسجد که رفتیم تصمیم گرفتیم درهمین حوزه رای‌مان را به صندوق بیندازیم، بعد از رای دادن بدون معطلی دوربین را روشن کردیم و از آقای نودهی جانباز ۷۰ درصد که با یک دست به عصایش تکیه زده بود و با دست دیگررایش را به صندوق می‌انداخت عکس گرفتیم، دوست داشتیم از ثبت لحظه‌ها جانمانیم.

کارمان که تمام شد خود را به شعبه مدرسه زینب کبری رساندیم مدیر و کادر اجراییش منتظرما بودند چون می‌دانستند من مشغول تهیه گزارش انتخاباتی هستم.

خانوادگی برا ثبت حماسه پای صندوق حاضر شدند
این شعبه ازجاهای دیگر شلوغتربود، خانم مازندرانی مدیر مدرسه و کادراجرایی انتخابات با اصراربا ما گفتگوی کوتاهی کرد و گفت: شعبه ما همیشه و درهمه انتخابات همینطور شلوغ است چون مردم این محله از قشرمذهبی و فعال درعرصه‌های اجتماعی هستند فیلم کوتاهی از شلوغی صف انتخاباتی گرفتیم و راهی مسجد گلشن شدیم.

این مسجد نسبت به سایر شعبات خلوتر بود اما یکی از سوژه‌های خوب مصاحبه ما در این شعبه انجام شد. آقای منصوری معلم آموزش و پرورش به اتفاق همسر و پسرش آمده بودند، سه نفری انگشتان مهر شده‌شان را بالا بردند تا این تصویر زیبا را ثبت کنیم، بعد برایمان گفت: امیدواریم مجلسی انقلابی و ولایی تشکیل شود.

این اخرین شعبه‌ای بود که صبح رفته بودیم بعد از استراحت کوتاه در محل کار گفتگویی با مدیرکل سیاسی و انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری گلستان انجام دادیم.

هادی احمدی در مورد تفاوت این دوه از انتخابات با سالهای قبل گفت: تک تعرفه‌ای شدن از تفاوت‌های این دوره از انتخابات است که باعث صرفه جویی در وقت و هزینه ها شده است. یکی از وجوه تمایز انتخابات قانون شفافیت مالی نامزدها است که نامزدها باید حسابی را افتتاح و شفافیت مالی را اعلام و ثبت می‌کردند.

بعد از آن به محله امام رضا برای ادامه گزارش رفتیم.  

دستان گچی آغشته به جوهرآبی «اسماعیل چریک» در پای صندوق رای
کارتهایمان را دستمان نگه داشتیم تا معطل نشویم چون معمولا درهرشعبه باید به دوسه نفر کارت خبرنگاریمان را نشان میدادیم. دنبال فردی برای مصاحبه گرفتن بودیم که ازوسط سالن صدا زدند می‌توانید ازهمین اسماعیل چریک گفتگو بگیرید، پیرمردی با لباس و دستان گچی، پرسیدم حاج آقا با ما گفتگو می‌کنید؟ پیرمرد با روی باز قبول کرد، هنوز دوربین را روشن نکرده می‌خواست شروع کند ابتدا خودش را معرفی کرد: بنده حاج اسماعیل احمدی معروف به اسماعیل چریک هستم شغلم نانواست امروز به خاطر تعطیلی نانوایی کار بنایی خانه‌ام را انجام میدادم.

حاج اسماعیل انقدر خوب و شیرین صحبت میکرد دوست داشتم چند ساعت با او صحبت کنم. می گفت از بالای چوب بست بنایی خودم را به صندوق رساندم، برای شکستن خط امدم دیروز در میدان نبرد خط شکن بودم و امروز باید از خاکریز امریکا و اسراییل رد شد.

نصف بیشترصحبتهایش را بعد از خاموش شدن دوربین برایمان گفت. از حضوردرعملیاتهای مهم دفاع مقدس تا جنگ‌های نامنظم و دفاع از حرم و... آنقدر تند و سریع میگفت که دهانم باز ماند، دوست داشتم سرفرصت یک مصاحبه با این چریک کهنه کار بگیریم.

از چند نفردیگرهم گفتگو گرفتیم و راهی مسجد ایرانمهر شدیم توقف کوتاهی داشتیم و نزدیک اذان به چند شعبه مرکزی شهر رفتیم. پایان ماموریت‌مان دوباره همان مسجد جامع بود کارمان که تمام شد با همکاران مستقر در استانداری تماس می گرفتیم تا از میزان تعرفه‌های استفاده شده اطلاع کسب کنیم تمام فکر و دغدغه ما این بود چند درصد مردم شرکت کرده‌اند.

 دبیر ستاد انتخابات گلستان گفت: از بین ۳۱ استان کشور استان گلستان توانست تا این لحظه رتبه ششم مشارکت در سطح کشور را کسب کند که این حضور آگاهانه مردم قابل تحسین است.

شکست کمپین تبلیغات دشمن
امار ۵۴درصدی حضور مردم گلستان یعنی شکست بزرگترین کمپین تبلیغاتی جبهه استکبار، یعنی پیروزی ملت ایران پس از یک جنگ تمام عیار شناختی وترکیبی که در سال قبل برعلیه ملت ایران انجام شد والبته رسالت تبیین و روشنگری همچنان ادامه دارد…

گزارش: لیلا هاشمی

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.