در نتیجه چنین فرآیندی، در عرض چند دقیقه یا چند ساعت، یک ادعا از یک توییت و یا یک سایت نامعتبر، دهها هزار بار انتشار مییابد و همین تکرار میتواند اثر عمیقی بر اعتقاد و باورهای افراد داشته باشد. این شایعهها برای مخاطبین تبدیل به واقعیت میشوند؛ چراکه همه جا حضور دارند.
به گزارش گلستان ما، «یکی از کارهای آنها شایعهپراکنی و تهمتزنی است. عینا همان کاری که در زمان امیرالمؤمنین میکردند؛ هر روز یک شایعه، یک تهمت و یک جنگ روانی... امروز مبارزه با آمریکا عبارت است از مقاومت در مقابل این جریانسازیِ سیاسی و فرهنگی». بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه های نماز جمعه ۱۳۸۲/۰۸/۲۳
شایعهپردازی، قدمتی به اندازه تاریخ بشر دارد. تاریخ نشان داده است که شایعه از همان ابتدا گاه به صورت ناخواسته و گاه در خدمت جنگ روانی، نقش مهمی در ایجاد بحرانهای عظیم ایفا کرده است. با پیدایش رسانهها و وسایل ارتباط جمعی، این امید وجود داشت که عمر شایعهها به پایان رسیده است؛ اما این تصور نه تها محقق نشد بلکه با امروزه با گسترش روز افزون رسانهها، شایعه و شایعهپردازی، تسهیل شده و به راحتی در خدمت جنگ روانی در آمده است. به ویژه با پیدایش محیطهای مجازی و شبکههای اجتماعی که در آنها امکان ردیابی منبع خبر، بسیار دشوار است. با این وجود، شایعه تا زمانی که شایعه باقی بماند، قدرت نرم کمتری دارد و زمانی قدرت آن افزایش مییابد که شایعه توسط منابع معتبر و رسمی نیز انتشار یافته و تکرار شود. در چنین شرایطی، شایعه تبدیل به واقعیت خواهد شد!
در این راستا «Columbia Journalism School» مقالهای را با عنوان «دروغهای لعنتی و مطالب ویروسی» نوشته که در آن ضمن بررسی پایاننامهها و مقالات فراوان، به آنالیز بیش از 1500 مقاله خبری و بیش از 100 شایعه آنلاین که در فاصله میان آگوست تا دسامبر 2014 پخش شدهاند، پرداخته و چگونگی تبدیل شایعه به واقعیت را مورد توجه قرار داده است.
این مقاله توضیح میدهد که یکی از وظایف مراکز خبری، انتشار اخبار درست و قطعی در جامعه است و امروزه با هجوم فریبها و اطلاعات نادرست درکانالهای دیجیتال، این وظیفه بسیار پررنگتر شده است. در چنین شرایطی لازم است که ژورنالیستها از میان انبوه مطالب به غربالگری بپردازند و درست را از نادرست جدا کنند و تنها به اطلاعات صحیح اجازه انتشار بدهند. با این وجود دادههای به دست آمده نشان میدهد که ادعاهای دروغ بسیار سریعتر از اطلاعات درست و دستهاول پراکنده میشوند و در این میان، سازمانهای خبری سهم مهمی را بازی میکنند!
در ادامه این گزارش، دو دلیل عمده برای انتشار شایعات توسط سازمانهای خبری عنوان شده است. یکی از این دلایل به اهمیت سرعت و ارائه تازهترین اخبار مربوط میشود. ژورنالیستها به دنبال خبرهای تازه هستند و اهمیت سرعت در ارائه اخبار، باعث میشود که صحت آنها را در نظر نگیرند. همین امر باعث شده است که سایتهای خبری مدت زمان زیادی را برای انتشار ادعاهای نادرست و غلط اختصاص داده و ادعاهای اثبات نشده را انتشار بدهند؛ هم چنین از سوی دیگر، توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از رسانهها تنها دنبالکننده گزارش سایر خبرگزاریها و سازمانهای خبری هستند و بسیاری از آنها توجه بسیار اندکی به اعتبار ادعاهایی که منتشر میکنند، دارند و به این موضوع اعتماد میکنند که در حال دریافت اطلاعات از گزارشهای سایر رسانهها هستند! معمولا وقتی این حلقههای زنجیر را دنبال کنیم به مجموعهای از لینکهای بهم پیوسته میرسیم و در نهایت به یک شبکه اجتماعی یا ادعاهای ضعیف از سوی یک شخص یا یک موسسه خواهیم رسید!
در بسیاری از موارد، خبرها و شایعههای جدید، بسیار پربیننده هستند و همین موضوع باعث میشود که ژورنالیستها و سایتهای خبری برای انتشار سریع آنها و بدون در نظر گرفتن اعتبار مطالب، به انتشار آنها بپردازند. در چنین شرایطی، افراد سودجو و افرادی که به دنبال شهرت و بالا رفتن بازدیدهای سایت خود هستند، به راحتی از چنین شرایطی بهره برده و سو استفاده میکنند.
در ادامه گزارش، هم چنین به شیوههای انتشار شایعات توسط سازمانهای خبری توجه شده است. بررسی دادههای کمی و کیفی درمورد اینکه چگونه سازمانهای خبری ادعاهای اثبات نشدهای را انتشار میدهند، نشان میدهد که سایتهایی که شایعاتپراکنی میکنند معمولا آن را با تیتر درست و مناسب همراه ساخته و با انجام کار حرفهای تلاش میکنند تا مطلب نادرست را صحیح جلوه دهند.
در برخی موارد نیز، سازمانهای خبری از عبارتهایی هم چون "گزارش شده است که ..." و یا "برخی ادعاها حاکی از این است ..." استفاده میکنند تا نشان دهند اطلاعاتی که منتشر میکنند رسما تایید شده نیست؛ اما پژوهشها نشان میدهد که این مطالب موجب بد فهمی و انتقال اطلاعات غلط به مخاطبان میشود.
امروزه این فرآیند نادرست و آشنا بسیار اتفاق میافتد. ابتدا یک ادعا به شبکههای اجتماعی و یا سایر شبکههای آنلاین راه مییابد؛ در ادامه یک یا چند سایت خبری آن را تکرار میکنند، تعدادی از آنها تیترهایی انتخاب میکنند که موجب میشود تا متن خبر واقعیتر به نظر برسد و مورد استقبال بیشتری قرار گرفته و به اصطلاح پر بیننده شود. از سوی دیگر، از عناوینی همچون «گزارش شده است که ...» استفاده میشود و در ادامه سایر سایتهای خبری نیز این روند را ادامه میدهند و آن را تکرار میکنند و برای این منظور مطلب خود را به سایتهای قبلی نسبت میدهند. در چنین شرایطی، یک شایعه توسط منابع مختلف تکرار شده و در اثر تکرار، واقعی به نظر میرسد! در نتیجه، نقطه آغازین آن خبر در تاریکی فرو میرود؛ چرا که در میان انبوهی از مطالبی قرار گرفته که به صورت شبکهای به یکدیگر متصل هستند!
در نتیجه چنین فرآیندی، در عرض چند دقیقه یا چند ساعت، یک ادعا از یک توییت و یا یک سایت نامعتبر، دهها هزار بار انتشار مییابد و همین تکرار میتواند اثر عمیقی بر اعتقاد و باورهای افراد داشته باشد. این شایعهها برای مخاطبین تبدیل به واقعیت میشوند؛ چراکه همه جا حضور دارند!
در ادامه این گزارش، به چند نمونه از این شایعهسازیها، اشاره شده است. برای مثال در حین توفان سندی (Sandy) در آمریکا، یک توییت دروغ و شایعهسازی، موجب به وجود آمدن یک موج از اطلاعات غلط در سایتهای مختلف شد. همان طور که مشاهده میکنید، ابتدا توییت زیر توسط شخصی انتشار یافت.
در ادامه یک مرجع رسمی ((The Weather Channel، آن را دنبال کرد و از آن پس، خبر با استفاده از نام آن مرجع رسمی، منتشر شد و در نتیجه منبع اولیه و نامعتبر آن به فراموشی سپرده شد!
در نمونه دیگر، میتوان به ماجرای دختر کرد اهل عینالعرب به نام ریحانا اشاره کرد که در ابتدا توسط یک ژورنالیست هندی به نام پروان دورانی (Parwan Durani) و در تاریخ 13 اکتبر 2014 مطرح شد. در این مطلب آمده بود که ریحانا، بیش از 100 تروریست را در کوبانی کشته است و از مردم خواسته شده بود که آن را ریتوییت کنند تا شجاعت او را ارج دهند.
بلافاصله حدود 6 هزار نفر این مطلب را ریتوییت کردند و به زودی مقالات خبری زیادی این ماجرای عجیب را روی سایت های خود قرار دادند.
چندی بعد حامیان داعش ادعا کردند که آن دختر کشته شده است و عکسی را انتشار دادند که در آن یک جنگجوی داعشی سر یک زن را در دست دارد و ادعا کردند که آن سر متعلق به ریحانا بوده است.
بار دیگر توجه منابع خبری به موضوع جلب شد و تیترهای مربوط به آن در سایتهای معتبری هم چون «دیلی میل» قرار گرفت.
بسیاری از سایت های خبری هم چون «دیلی میرور» ، «مترو یو کی» و «بریت بارت»، مطالب خود را به توییت ها ارجاع دادند و آن ها را به عنوان منابع و مدارک خود اعلام کردند. این در حالی بود که مقاومت کرد ادعای داعش مبنی بر سر بریدن "ریحانا" را رد کرده بود.
اما حقیقت ماجرا چه بوده است؟ ریحانا که بوده و چه سرانجامی داشته است؟ این ها سوالاتی است که پاسخ دادن به آن ها در فضای رسانه ای کنونی بسیار دشوار است! آن چه در این میان بسیار اهمیت دارد این است که اخبار، پیش از انجام بررسی در رابطه با منبع و اطمینان یافتن از حقیقت شان منتشر می شوند. امروزه بسیاری از منابع خبری توسط شبکه های اجتماعی و اشخاصی با هویت های نامعلوم تغذیه می شوند و این امر گسترش شایعات و تبدیل شدن آن ها به واقعیت را تسهیل کرده است.
این گزارش چگونگی تبدیل شایعه به خبر و نقش رسانههای رسمی و معتبر در این فرآیند را به خوبی توضیح داده است؛ هرچند که در بیان دلایل انتشار و تکرار شایعات، سعی کرده است آنها را به مواردی ناخواسته هم چون التزام به سرعت و علاقهمندی به انتشار مطالب تازه و پربیننده، ارتباط دهد. با این وجود شکی نیست که بسیاری از این شایعه پردازیها با قصد و نیت قبلی و نیز با هدف ایجاد جنگ روانی انجام میشوند.
کشور ما، بارها مورد هجوم این نوع بازی و جریانسازی رسانهای قرار گرفته است که برای مثال میتوان به شایعهسازیهای پس از ماجرای اسیدپاشی در اصفهان اشاره کرد. در آن ماجرا نیز، شایعات ابتدا از مراجع غیر رسمی آغاز شد و سپس به سایتها و شبکههای معتبرتر راه یافت. در ادامه تکرار مطالب مربوط به آن، این اطمینان را در میان مردم به وجود آورد که آن چه در شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری، بیان شده چیزی جز بیان حقیقت نیست!
آن چه بیان شد نشان میدهد که لازم است ژورنالیستها، پیش از انتشار مطالب، در خصوص اعتبارسنجی آن، اقدام کنند و به سوالاتی از قبیل منبع خبر، تاریخچه آن و انگیزههای احتمالی برای انتشار آن، پاسخ دهند.
هم چنین مسئولیتی را برای عموم مردمی که در شبکههای اجتماعی حضور دارند، مشخص میسازد. این مسئولیت را رهبر معظم انقلاب در تاریخ 16/05/1391 و در دیدار با دانشجویان، به خوبی تشریح کردهاند.
«اگر چنانچه چیزی را بگوییم که به آن علم نداریم؛ مثل یک شایعه است؛ یک نفر یک حرفی را از قول یکی نقل میکند، ما هم همان را دوباره تکرار میکنیم؛ این کمک کردن به شایعه است، این شایعهپردازی است. قول به غیر علم است... قولش هم اشکال دارد، عمل کردن به آن امر غیر معلوم و بدون علم هم اشکال دارد. "و لا تقف ما لیس لک به علم" ... یعنی: چیزی را که علم به آن نداری، دنبال نکن...» / مشرق
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد