پیش از آنکه به موضوع دستگیری منگ و دلایل و انگیزههای پشت پرده آمریکا از این اقدام تحریکآمیز بپردازیم، باید یادآور شویم که هدف قرار دادن کمپانی هواوی، شاید جدیدترین اقدام اقتصادی ضدچینی آمریکا باشد، اما به هیچ عنوان تنها اقدام دولت ترامپ علیه یک کمپانی غولپیکر چینی نیست. مشرق قبلاً در گزارشی درباره تحریم شرکت چینی «زدتیای» (یکی دیگر از ابَرکمپانیهای چینی) توضیح داده است که چگونه دولت ترامپ، مانند دیگر دولتهای آمریکایی، از یک استراتژی «امتیاز صفر» برای مقابله با چین (و دشمنان دیگرش از جمله ایران) استفاده میکند. جزئیات، مراحل و نحوه اجرای این استراتژی، نقش هدفگذاری اقتصادی پکن موسوم به «ساخت چین ۲۰۲۵»، ارتباط تحریم زدتیای با پازل بزرگتر رقابت بر سر فناوری، و تناقض ظاهری این سیاست ترامپ با تأکید وی بر اشتغالزایی و حقوق کارگران آمریکایی، همگی در گزارش قبلی مشرق مورد بررسی قرار گرفتهاند. این گزارش را میتوانید از اینجا بخوانید.
بسیاری از کارشناسان، اقدام آمریکا علیه هواوی را فصل جدیدی در جنگ تجاری آمریکا با چین دانستهاند، اما چرا اینبار، هواوی هدف قرار گرفت و چرا این کمپانی تا این اندازه اهمیت دارد. کمپانی «هواوی» (به معنای «اقدام عالی» یا «چین میتواند») بزرگترین کمپانی خصوصی چین است و (مانند زدتیای) در زمینه تجهیزات الکترونیکی، شبکه و خدمات مرتبط، رایانه، تبلت، تلفن همراه و قطعات جانبی این محصولات فعالیت میکند. این کمپانی سال ۲۰۱۲ با پشت سر گذاشتن کمپانی سوئدی «اریکسون» جایگاه بزرگترین سازنده تجهیزات ارتباطاتی در دنیا را از آن خود کرد. گزارشهای سال ۲۰۱۱ نشان میداد هواوی در همان سال قطعات مورد نیاز ۴۵ عدد از ۵۰ اپراتور ارتباطاتی بزرگ دنیا را تأمین میکرده است. با این وجود، گناه بزرگتر این غول چینی از دید ترامپ احتمالاً در همین سال ۲۰۱۸ و زمانی رقم خورد که هواوی جای کمپانی آمریکایی اپل را به عنوان دومین تولیدکننده تلفن همراه در جهان (بعد از سامسونگ) گرفت. هواوی در حال حاضر در بیش از ۱۷۰ کشور دنیا کالا و خدمات خود را ارائه میدهد و حتی دفترهایی برای تحقیق و توسعه در ۲۱ کشور دارد که از جمله آنها، چین، آمریکا، انگلیس، کانادا، فرانسه، آلمان، و روسیه است.
شکی وجود ندارد که موفقیتهای هواوی طی سالهای گذشته موجب شده تا آمریکاییها، و اکنون به طور خاص ترامپ، به فکر هدف قرار دادن این کمپانی بیفتند، اما زمانبندی بازداشت منگ وانژو از جنبههای دیگری هم اهمیت دارد. دولت ترامپ پس از پشت سر گذاشتن مراحل اول و دوم استراتژی امتیاز صفر، یعنی اتهامزنی و امتیازگیری، طی روزهای انتهایی سال ۲۰۱۸ وارد فاز سوم، یعنی تعامل، با دولت چین شد (جزئیات بیشتر). پس از مذاکراتی که میان دو طرف انجام شد، بالأخره در حاشیه نشست جی۲۰ که ۳۰ نوامبر و ۱ دسامبر ۲۰۱۸ در بوئنوسآیرس آرژانتین برگزار شد، ترامپ قول داد وضع تعرفههای بیشتر علیه چین را به تعویق بیندازد و «شی» هم متعهد شد تا خرید محصولات آمریکایی را افزایش بدهد. به این ترتیب دو طرف یک «آتشبس جنگ تجاری» میان خود را اعلام کردند [۲۸]که از اولین روز ماه دسامبر آغاز شده و قرار است ۹۰ روز ادامه باشد... یا قرار «بود».
کارشناسان از همان ابتدا نسبت به این آتشبس خوشبین نبودند و پس از تهدیدها و مشت به سینه کوبیدنهای ترامپ که «من مرد تعرفهها هستم» بلافاصله پس از اعلام خبر آتشبس، و اکنون بازداشت مدیر ارشد مالی یک کمپانی غولپیکر چینی، امیدهای اندک درباره کارساز بودن این آتشبس، کمرنگتر هم شدهاند. ناظران معتقدند که این اقدام آمریکا به معنای نقض آتشبس بوده و به این ترتیب توافق میان ترامپ و «شی» عملاً یک هفته هم دوام نیاورده است. هرچه باشد ۹۰ روز مدت زیادی نیست و به نظر میرسد ترامپ تصمیم گرفته گربه را دم حجله بکشد و از همان ابتدا دست برتر در مذاکرات برای رسیدن به یک توافق احتمالی تجاری با چین را از آنِ خود کند.
«لیو ویدونگ» کارشناسان روابط چین و آمریکا در آکادمی علوم اجتماعی چین، از صاحبنظرانی است که بازداشت منگ را اقدامی حسابشده توسط واشینگتن با هدف تقویت موضعش در مذاکرات تجاری با پکن میدانند. «لیو» حتی پیشبینی میکند: «طی سه ماه آینده [پیش از پایان آتشبس موقت]، شاهد موارد دیگری مشابه این خواهیم بود که در آنها اشخاص و نهادهای وابسته و متعلق به دولت چین توسط آمریکا تحریم میشوند تا برتری واشینگتن [در چانهزنی مقابل پکن]افزایش یابد.» «سون یون» مدیر برنامه چین در اندیشکده آمریکایی «مرکز استیمسون» نیز همین عقیده را دارد و اقدام آمریکا را یک حرکت «سیاسی» دانسته است.
چرا چین؟ تقلای ترامپ برای تحریم ایران
علاوه بر جنگ تجاری و آتشبس موقت میان آمریکا و چین، یک دلیل دیگر هم ممکن است وجود داشته باشد که ترامپ در این مقطع زمانی دست به بازداشت یکی از مدیران ارشد هواوی زده است. این دلیل که به نظر میرسد از چشم بسیاری از کارشناسان هم دور مانده باشد، نه به چین ارتباطی دارد و نه به کمپانی هواوی، بلکه به ایران برمیگردد. بعد از اعلام خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران، پکن به دلایل مختلفی تبدیل به مهمترین ابزار ایران (دستکم در میان اعضای برجام) برای دور زدن تحریمهای یکجانبه واشینگتن شده است.
چین از طریق افزایش خرید نفت از ایران، کمک به حذف دلار از تجارت با ایران و تبادلات بینالمللی، پر کردن جای خالی سرمایهگذاران غربی (مثلاً در پروژه توسعه میدان پارس جنوبی)، سرمایهگذاری مستقل و گسترده در ایران در قالب ابَرپروژه «کمربند و جاده»، و برخی روشهای دیگر، در درجه اول نیازها و منافع اقتصادی و استراتژیک خود را تأمین نموده و در درجه بعدی تأثیر تحریمهای ضدایرانی آمریکا را تا حد زیادی کاهش داده است.
بنابراین به نظر میرسد فصل جدید در تنشهای تجاری میان آمریکا و چین، اقدام مستقیم یا دستکم کارت زرد ترامپ علیه پکن درباره تبدیل شدن به ابزار جمهوری اسلامی برای بیاثر کردن تحریمهای یکجانبه واشینگتن باشد. همین مسئله ایجاب میکند که مسئولین کشورمان به دقت تحولات در مناقشه تجاری آمریکا با چین را دنبال کنند و با اتخاذ مواضع و اقدامات لازم و بموقع، از هرگونه تأثیر احتمالی این تحرکات ترامپ (که به بهانه تحریمهای نامشروع ایران انجام میگیرد) بر روابط تجاری و اقتصادی میان تهران و پکن و در نتیجه، دلسرد شدن چین در این روابط جلوگیری کنند.
منبع: مشرق
انتهاي پيام/
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد