با نزدیک شدن مهلت 31 ماه مارس در مذاکرات هستهای ایران، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا سعی دارد خیلی سریع اختلافنظرهای باقی مانده میان طرف ایران و مذاکرهکنندگان 1+5 را برطرف کند. چندین نتیجه درخصوص دستیابی به توافق محتمل خواهد بود.
به گزارش گلستان ما، سناریوی اول: توافق هستهای که شرایط کنونی در آن تغییری نیابد. ایران همچنان به «توقف» در فعالیتهای غنی سازی ادامه خواهد داد و گروه 1+5 نیز توافق خواهند کرد تا زمان ادامه گفتوگوها تحریم جدیدی علیه ایران اعمال نکنند. اروپاییها با اعلام اینکه هرگونه اقدام یکجانبه اقتصادی یا نظامی آمریکا به اتحاد و ائتلاف موجود آسیب خواهد زد، این کشور را برای پذیرش این نتیجه تحت فشار خواهند گذاشت. اما اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیجفارس از چنین نتیجهای حمایت نخواهند کرد و این مساله به پیچیدگی روابط کنونی آمریکا با کشورهای متحد مخالف با مجهز شدن ایران به توان هستهای منجر خواهد شد.
کنگره بهطور قطع لایحه اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را تصویب خواهد کرد. اگر ایران بتواند تعلیق محدود تحریمها را که پیشتر بر سر آن توافق شده بود، تحمل کند و واشنگتن به حصول توافق اجرایی یا توافق تحت تصویب شده از سوی کنگره مصمم باشد، آنگاه ایران فضای زیادی برای تولید تسلیحات بهطور پنهانی خواهد داشت (ایران همواره هرگونه تلاش برای دستیابی به تسلیحات هستهای را رد کرده است). چنین نتیجهای یک پیروزی بزرگ برای ایران خواهد بود و میتوان گفت احتمال دستیابی به آن بسیار زیاد است.
سناریوی دوم: توافق هستهای با وجود چالشهایی برای نظارت (بر فعالیتهای ایران). یکی از بزرگترین نگرانیها در مورد برنامه هستهای ایران مسالهای است که ایرانیها عامل آن نبودند، بلکه اظهارات جامعه اطلاعاتی آمریکا این نگرانی را تشدید کرد. روسای پیشین آژانس اطلاعات ملی و سیا هر دو شهادت دادند در صورتی که ایران قصد تولید تسلیحات هستهای داشته باشد، آمریکا آگاه خواهد شد. اما چنین ادعایی به ویژه با توجه به اینکه هیچ یک از این سازمانها در ابتدای امر نتوانسته بودند برنامه هستهای ایران را شناسایی کنند و در مورد عراق نیز مرتکب اشتباه شدند، ادعایی بیپایه و اساس به نظر میرسد.
کلید اصلی برای حمایت عمومی از هر توافقی، در نظر گرفتن قوانین نظارتی و بازرسی در آن است: اگر طبق توافقنامه حاصله امکان بازرسی بدون اطلاع رسانی گسترده از سایتهای نامعلوم وجود داشته باشد، آنگاه چنین توافقی اطمینان لازم را از شناسایی تاسیسات جدید (هستهای ایران) فراهم میکند. منظور این است که در چنین شرایطی، دور زدن توافق و تولید تسلیحات هستهای بدون اینکه آمریکا متوجه آن شود، برای ایران دشوار خواهد بود.
اگر ایران مشکلی با بازرسیهای ناگهانی نداشته باشد یا درخواستها برای بازرسی را رد نکند، آنگاه آمریکا میتواند اظهارات ایران را در مورد اینکه تنها تاسیسات هستهای در این کشور همانهایی هستند که آشکارا فعالیت میکنند، بپذیرد. در مقایسه با سانتریفیوژ، بازرسی مساله مهمتری است. دستیابی به چنین توافقی پیروزی بزرگی برای آمریکا محسوب میشود، اما چندان محتمل نیست.
سناریوی سوم: عدم دستیابی به توافق و اعمال تحریمهای بیشتر. با توجه به روابط کنونی آمریکا با روسیه، ترغیب این کشور، چین و شرکای اروپایی به اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران دشوار خواهد بود. یک مرتبه دیگر، سنا با انتشار نامه توجهها را از عدم تمایل ایران به عمل به مفاد توافقنامه لازمالاجرا، به ناهماهنگی در دستگاه اجرایی در آمریکا معطوف کرد. اگر رئیسجمهور میتوانست 1+5 را قانع کند که استفاده از نیروی نظامی تنها راه دستیابی به شرایط سیاسی مطلوب است، در آن صورت آنها تحریمها را به جنگ ترجیح میدادند. چنین نتیجهای مطلوب، اما به ویژه با توجه به زیر سوال رفتن اعتبار آمریکا، تقریبا غیرممکن است.
سناریوی چهارم: عدم دستیابی به توافق و فرسایش تدریجی تحریمها. در این سناریو، کنگره آمریکا اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران را تصویب خواهد کرد که اقدام تاثیرگذاری نخواهد بود: بیشتر روابط تجاری میان ایران و آمریکا که قرار است طبق تحریمها از بین برود، پیشتر وجود خارجی نداشته است. اروپاییها، روسها و چینیها همه با اعمال تحریمهای بیشتر از سوی آمریکا مخالف هستند و با توجه به سقوط جهانی بهای نفت خام، منافع اقتصادی کشورهای حاشیه خلیجفارس، ترکیه و چین در تجارت پنهان با ایران تامین میشود. نتیجه احتمالی چندان مطلوب نخواهد بود، مگر اینکه آمریکا بتواند در مورد تحریمها خلاقانهتر بیندیشد.
سناریوی پنجم: عدم دستیابی به توافق و اقدام یکجانبه نظامی اسرائیل. از تابستان گذشته تاکنون حزبالله در سوریه درگیر و ایران با جنگ علیه داعش در عراق مشغول است. اسرائیل مواضع دفاعی خود را تقویت کرده است و اکنون بهترین شرایط را برای حمله به ایران دارد. از سوی دیگر، اگر اسرائیل تصمیم بگیرد به ایران حمله کند دشمنان منطقهای ایران احتمالا مخفیانه دست یاری به سوی اسرائیل دراز خواهند کرد. مشکلات داخلی آمریکا و درگیریهای حزبی بر سر حمایت از اسرائیل نیز در نهایت آمریکا را به مداخله در جنگ وادار خواهد ساخت.
اما کارشناسان نظامی آگاه بر این عقیدهاند که اسرائیل (حتی در صورت حمله) توانایی تخریب زیرساختهای هستهای ایران را نخواهد داشت. چنین نتیجهای برای مذاکرات هم بد و هم غیرمحتمل است.
سناریوی ششم: عدم دستیابی به توافق و تشکیل ائتلاف منطقهای (علیه ایران). اوباما وقتی اعلام کرد از اتحاد مخالفان شکل گیری توافق متعجب شده است، منظورش یکصدا شدن سناتورهای جمهوریخواه با طیف تندرو در ایران بود. به نظر میرسد رئیسجمهور آمریکا توجهی به این مساله ندارد که عدم اعتماد به سیاستگذاریهای آمریکا در مقابل برنامه هستهای ایران، شش کشور حاشیه خلیجفارس را به رغم اختلافنظر بر سر مسائل مذهبی، متحد کرده است. حمله نظامی این کشورها به ایران در منطقه ناآرام خاورمیانه عواقب ناخوشایندی در پی خواهد داشت.
سناریوی هفتم:عدم دستیابی به توافق و اقدام یکجانبه آمریکا. رئیسجمهور آمریکا در مورد حمله به ایران صراحتا سخن بگوید یا نگوید، به هر حال این مساله در بطن سیاستگذاریهای او وجود دارد.
در همین راستا، نامه سناتورهای جمهوریخواه به مقامات ایران گزینههای بیشتری پیش روی رئیسجمهور گذاشت: اوباما اکنون میتواند منتقدان داخلی را مسوول شکست مذاکرات با ایران بداند. اوباما همواره اعلام کرده است دستیابی ایران به تسلیحات هستهای غیرقابل قبول است، اما احتمال حمله به تاسیسات هستهای را به کلی رد کرده است. کاخ سفید میان تهدید به تحریمهای بیشتر و اقدام نظامی درگیر است و با چنین شرایطی، هیچ گزینهای غیر از دستیابی به توافق نخواهد داشت. فارن پالسی/ دیپلماسی ایرانی
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد