رئیس دفتر نظارت و بازرسی انتخابات استان قم با اشاره به اهمیت و نقش شورای نگهبان گفت: نوعا دشمنان شورای نگهبان، دشمنان خارجی این ملتند؛ مثل غربیها، آمریکاییها و صهیونیستها.اما بعضی مواقع ،عدهای ناآگاه در داخل کشور هم، همان حرفهای امریکا و اسرائیل را میزنند، مخصوصا ایام انتخابات.
به گزارش گلستان ما؛ به مناسبت سالروز تاسیس شورای نگهبان یعنی 26 تیرماه ، به سراغ حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد مهری رئیس دفتر نظارت و بازرسی انتخابات استان قم رفتیم، تا دراین باره پای صحبت های وی بنشینیم و از شورای نگهبان و جایگاه آن بشنویم. لازم به ذکر است وی دارای تحصیلات خارج فقه و اصول و دکترای تاریخ اسلام بوده و طی دو دهه اخیر، بیش از 60 اثر علمی، فقهی و تاریخی به رشته تحریر در آورده و در سال 1383بعنوان محقق و پژوهشگر نمونه کشوری و در سال 1389 به عنوان پژوهشگر نمونه استانی، از طریق شبکه سوم رسانه ملی انتخاب، و معرفی شد. متن این گفت و گو را در ذیل می خوانید :
به عنوان سوال اول بفرمائید فلسفه وجودی شورای نگهبان چیست؟
از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران استفاده میشود که علت اصلی پیش بینی نهاد شورای نگهبان، دو امر است:1. حراست و نگهبانی از احکام اسلام 2. صیانت از قانون اساسی . به همین دلیل از این نهاد، به شورای نگهبان تعبیر شده.
اصل91 به این موضوع اشاره دارد: به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان تشکیل میشود.
لازم به ذکر است عنوان شورای نگهبان از دو کلمه (شورا - و نگهبان) ترکیب یافته است، در واقع شورای نگهبان دارای ترکیبی دوگانه است. در مجموع 12 عضو برای یک دوره 6 ساله. نیمی از اعضای آن فقیه و نیمی حقوقدان.
لذا شورا؛ نمایانگر ترکیب این نهاد است که 12 نفرند. و نگهبان؛ معرِف نوع و اهمیت کار این نهاد است.یعنی نگهبانِ شکل و محتوای نظام( هم جمهوریت و هم اسلامیت.)
آیا در دیگر کشورها ، نهادی مشابه شورای نگهبان وجود دارد؟
نگاه کنید ،پاسداری از قانون اساسی، موضوعی است که در تمامی کشورها اهمیت دارد. هر کشوری که قانون اساسی مدونی دارد، برای حراست از آن تدبیری اندیشیده شده، در غیر این صورت ممکن است، دولتها به اصول آن اعتنایی نکنند و آن را به طور مکرر نقض نمایند.
به طور معمول در دنیا ،دو روش برای کنترل مصوبات مجلس و بررسی عدم مغایرت آن با قانون اساسی وجود دارد.
در کشور ایران، حراست از قانون اساسی ، به عهده شورای نگهبان است. البته مساله پاسداری از احکام شرع، تنها در کشور ما که نوع حکومت، دینی است مطرح میشود.
آیا شورای نگهبان ، غیر از انتخابات هم وظیفه دیگری دارد؟
به صورت مصداقی شورای نگهبان سه وظیفه اصلی دارد:1. وظیفه تطبیقی 2. وظیفه تفسیری 3. وظیفه نظارتی
وقتی تصویب شد برای تایید به شورای نگهبان میآید. شورای نگهبان باید این مصوبات را بررسی کند که:1. با شرع مقدس مغایرت نداشته باشد. 2. با قانون اساسی مغایرت نداشته باشد.یعنی تطبیق دهد مصوبات را با قانون اساسی و شرع مقدس که مغایرتی نداشته باشد.
شما می دانید برای اینکه جمهوریت نظام تحقق پیدا کند، و مردم بر سرنوشت خود حاکم باشند، یک راه وجود دارد و آن اینکه، انتخاب تمام ارکان نظام از رهبری (غیرمستقیم) تا ریاست جمهوری، نمایندگان مجلس و همه پرسیها بدست خود مردم باشد. یعنی تحقق نظام مردم سالار، فقط، از راه انتخابات است.
برای صیانت از انتخابات وآراء مردم؛ قانون گذار؛ نهادی درست کرده بنام شورای نگهبان ،که بر تمام مراحل انتخابات از بررسی صلاحیت کاندیداها تا برگزاری انتخابات و تایید یا عدم تایید انتخابات ؛ نظارت تام دارد.
البته چون یک نظارت گسترده وعام در امر انتخابات، مستلزم ابزار ونیروست و شورا 12 نفر است؛ طبیعتا قادر نیستند در تمامی حوزههای انتخابات نظارت داشته باشند،به همین دلیل هیاتهایی را برای نظارت راه اندازی کردند.
لذا دفاتر استانی ایجاد شده؛ که از طریق هیات های نظارت مرکزی، استانی و شهرستانی و همین طور شبکه نظارتی که ما از آنها به ناظرین شورا تعبیر میکنیم، این وظیفه را اِعمال میکنند.
* بعضی می گویند ما چه نیازی به نظارت شورای نگهبان داریم:( چه نظارت بر قانونگذاری و تطبیق مصوبات؛ و چه نظارت بر انتخابات).در دولت و مجلس هم حقوقدان است، هم روحانیت هستند، هم دیگر تخصصها هست. نمایندگان خودشان تشخیص میدهند که چه چیزی با شرع و قانون اساسی مغایرت دارد یا ندارد. خودشان تصویب میکنند و تایید و سپس ابلاغ. و در امر انتخابات هم وزارت کشور، استانداری و فرمانداری و بخشداران؛ تمام مراحل انتخابات از ثبتنام، بررسی صلاحیتها، برگزاری انتخابات، تایید و یا عدم تایید را انجام میدهند؛ چه نیاز به نظارت شورای نگهبان؟
اولاً ؛ در طول 40 سال بعد از انقلاب تا کنون 12 دولت روی کار آمده یعنی12 دوره انتخابات ریاست جمهوری داشتیم، 10 دوره مجلس شورای اسلامی داشتیم. و در همه این دولتها و مجلسها، مخصوصا مجالس اول ؛ نخبگان و مجتهدینی نیز حضور داشتند؛ لوایحی که دولت به مجلس برده و تصویب شده و یا قوانین و طرحهایی که نمایندگان محترم تصویب کردهاند. آیا همهاش موارد تایید شورا قرار گرفته . میبینیم این جوری نبوده؛ بسیاری از مصوبات مجلس؛ خلاف شرع و مغایر با قانون اساسی تشخیص داده شده و مجددا به مجلس عودت داده شده است.
پس آنچه اتفاق افتاده نقض می کند مانند این شبهه را که ما چه نیازی به نظارت شورای نگهبان بر قانونگذاری و تطبیق مصوبات داریم.
ثانیا؛ در سوال دوم گفتیم در همه دنیا پاسداری از قانون اساسی کشور؛ یک مقوله پذیرفته شده، عقلانی و مورد اتفاق است.
ثالثا؛ در امر انتخابات که میگویند چه لزومی به نظارت شورای نگهبان است. این حرف را هیچ عاقلی در دنیا نمیزند، حتی کشورهای سکولار، در امر انتخاباتشان؛ نهادی نظارت میکند این موضوع را. شما سرنوشت 4 ساله یک کشور را میخواهید دست یک عده افراد بسپارید ، بدون شناخت و تحقیق. امروز یک کسی که به خواستگاری دختر انسان میآید، تحقیق میکند یا بدون شناخت و تحقیق بلی را می گوید؟ اصلا روال احراز و تشخیص صلاحیت در همه جای دنیاست، هر جا انسانی را میخواهند مسئولیتی به او بدهند درباره او تحقیق و تفحص میکنند آیا صلاحیت دارد یا نه.
علاوه بر این؛ عرصه انتخابات؛ عرصه رقابت است.
از جهت عقلی هر جا که تخلف، و خطای مجری قانون محتمل باشد، نظارت بر اجرا لازم است.
از جهت شرعی هم، همین طور است. در باب وقف شخصی به منزله متولی عهدهدار وظیفه نگهداری از موقوفه است. شخص دیگری نیز به منزله ناظر تعیین میشود تا بر کار متولی نظارت کند. در مورد وصیت نیز چنین است وصیت کننده برای حصول اطمینان از اجرای صحیح و دقیق وصیت نامه، فردی را به عنوان ناظر تعیین میکنند.
این مساله، هم در طول دوران بعد از انقلاب اسلامی، داشتیم که برخی از مجریان انتخابات در این ادوار خوب عمل نکردند.اصل بیطرفی را رعایت نکردند.پایبند به اجرای قانون نبودند.از آراء مردم که امانت است، صیانت نکردند.شما مجلس ششم را ببینید..... اگر نظارت شورای نگهبان نبود؛ چه اتفاقی میافتاد. در سال 88 عدهای علنا در مقابل رای مردم ایستادند و 8 ماه کشور را ملتهب کردندو....
ساختار شبکه نظارت را تبیین می فرمائید؟
عرض شد شورای نگهبان پس از آنکه؛ هیات های ذیل الذکر را انتخاب و معین نمودیعنی هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات( 5 نفر) ، هیئت نظارت استان( 5 نفر)و هیئت نظارت شهرستانها( 3 نفر)، جهت هرچه بهتر نظارت ؛حسب تشخیص هیئت نظارت مرکز حوزه انتخابیه، در هر یک از شعب اخذ رای، میتواند به تعداد مورد نیاز نماینده داشته باشد. هر صندوق حداقل 4 نفر(2 نفر به عنوان ناظر، یک نفربه عنوان ناظر مسئول و هر 10 صندوق، یک نفرسر ناظر، وتعدادی بازرس ویژه که بر امر انتخابات نظارت کنند.البته بر حسب ضرورت و اقتضائات زمان و مکان این تعداد ،کم و زیاد هم می شوند.
آیا هرکسی می تواند ناظر شورای نگهبان باشد؟ یا شرایط خاصی دارد؟
ناظرین از میان افراد جامعه، انتخاب میشود و باید دارای حسن شهرت، وجاهت اجتماعی، خصائص اخلاقی، از جمله امانت داری و صداقت، روحیه انقلابی و ارزشی و همچنین رعایت بیطرفی ؛حتی اگر به جناح یا تفکر خاص سیاسی تمایل دارد؛ در حین انجام وظیفه بیطرف در امر نظارت باشد.
یکی از مباحث در انتخابات ، بحث بررسی صلاحیتهاست.در این زمینه هم توضیحاتی می فرمائید؟
طبق مواد 28 و 30 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی؛ داوطلبان نمایندگی مجلس باید شرایطی داشته باشند.
ماده 28 ؛ شرایط داوطلبان نمایندگی را مطرح میکند و ماده 30 ؛ مصادیق کسانی که از داوطلب شدن محرومند مطرح میکند.وظیفه شورای نگهبان احراز صلاحیتهاست.
روال احراز و تشخیص صلاحیت در همه جای دنیا هست، هر جا انسانی را میخواهند، مسئولیتی به او بدهند درباره اش تحقیق و تفحص میکنند، آیا صلاحیت دارد یا ندارد؟ هیچ ربطی هم به مجلس و غیرمجلس ندارد. خودمجلس هم ؛ اگر یک نفر را برای مسئولیتی به او معرفی کنند، همین جوری به او رای نمیدهند. تفحص و تحقیق، مطالعه پرونده ،تا ببینند نقطه ضعفی ندارد، اگر نپسندید رد میکند، نمیشود به او ایراد گرفت چرا رد کردید.
آیا رد صلاحیت شدن به معنای محرومیت از حقوق اجتماعی است؟
خیر. شرایط نمایندگی را نداشته؛ ولی این به معنای آن نیست که این فرد خائن یا ناباب است، گرچه بعضیها این جورند.
آیا تمام کسانی که تایید می شوند همه آدم های خوبی هستند؟
هرکس از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، قانونا صالح است به تعبیر مقام معظم رهبری، شما به فکر انتخاب صالحتر یعنی اصلح باشید. البته صلاحیت هم یک اندازه نیست.
این را هم بگویم کسانی که صلاحیتشان رد میشود، به این معنا نیست که آدم نابابی است، گرچه آدمهای ناباب هم در بینشان هست، ولی همه این جور نیستند. قانون ضوابطی را مشخص کرده، افرادی که کاندیدا میشوند، باید احراز شود صلاحیت آنها که منطبق با این ضوابط هست یا نه؟ بعضیها منطبق نیست، طبیعتا خارج میشوند از این گردونه.
یکی از مباحث مهم در بررسی صلاحیتها ؛ مباحث رد افراد است که بعضی با ناراحتی از رد صلاحیت ، حرف های می زنند و شورای نگهبان را متهم به نگاه سلیقه ای یا جناحی می کنند. دراین باره توضیح بفرمائید؟
اولا؛ من یک چیزی خدمت شما بگویم که در شورای نگهبان و هیئتهای نظارت، انسانهایی قرار دارند که آخرتشان را با هیچ چیز عوض نمیکنند.
ثانیا؛ بارها گفتهام شورای نگهبان رویکرد سیاسی ندارد. براساس قانون و منویات ولایت حرکت می کند و تصمیم میگیرد. آخرت خودمان را به خاطر دنیای دیگران خراب نکرده و نمیکنیم.
ثالثا؛ شورای نگهبان دنبال رد یا تایید نیست؛ دنبال احراز صلاحیت افراد است؛بعضیها صلاحیتشان براساس مدارک و پرونده و عملکردشان احراز میشود.بعضیها برای ما محرز نیست، یعنی او را نمیشناسیم( عدم احراز) بعضیها هم ،عملکرد و کارنامه خوبی ندارد ،شرایطش ندارد، در این چرخه قرار نمیگیرد. برخی از آنهایی که شرایطشان احراز نمی شود وبه اصطلاح رد می شوند، دنبال جوسازی اند، میگویند مثلا من وابسته به فلان جریان بودم ،تایید نشدم،یا..... ماهم بخاطر آبروی افراد، مجاز نیستیم، بیاییم بصورت آشکار بگوییم، فرد چرا تایید نشده؟ گرچه به خود اینها میگوییم و خودش هم میپذیرد. مثلا یک کسی در یک دوره ای وانمود کرده بود که من دکترهستم، در کارتها و پوستر تبلیغاتی اش. ما متوجه شدیم دکتری ندارد، رد شد به خاطر جعل عنوان و یا .... خوب سر و صدا می کندو...
نظارت استصوابی چیست؟
شما مستحضرید که نظارت به معنای نظر کردن و نگریستن به چیزی، مراقبت و در تحت نظر داشتن است. ما دو نوع نظارت داریم.
1. نظارت استطلاعی←یعنی ناظر فقط موظف است از افعالی که مجریان انجام میدهند، اطلاع یابد. آنچه را مشاهده کرده به مقام مافوق گزارش کند. این قانون نظارت، صرفا جنبه آگاهی عادی دارد، خودشان نمیتوانند اقدامی انجام دهند. مثل بازرسان ادارات بازرسی. این گونه نظارت← نظارت غیرفعال است، دیگر در اظهارنظر و تصمیم ،دخالتی ندارد.
2.نظارت استصوابی← یعنی علاوه بر اطلاع یافتن و مشاهده تخلف احتمالی، ناظر حق اظهارنظر؛ نفی و اثبات و تایید و تکذیب را داشته باشد. و الا نظارت بدون قدرت اقدام، از جهت عقلی، کاری عبث و بیهوده است.
نظارت شورای نگهبان در اصل 91 از همین نوع است و این امر در مجلس تصویب و در تاریخ 10/5/74 به تایید شورای نگهبان رسیده است.
چرا بعضی ها شورای نگهبان را تخریب می کنند؟
حال با توجه به جایگاه این شورا که نبض نظام است و نگهبان اسلامیت و جمهوریت، طبیعی است که دشمنان زیادی دارد، هم کسانی که نمیخواهند اسلام در این مملکت حاکم باشد و هم کسانی که نمیخواهند مردم بر سرنوشت خودشان حاکم باشند.
نوعا دشمنان شورای نگهبان، دشمنان خارجی این ملتند؛ مثل غربیها، آمریکاییها و صهیونیستها.اما بعضی مواقع ،عدهای ناآگاه در داخل کشور هم، همان حرفهای امریکا و اسرائیل را میزنند، مخصوصا ایام انتخابات. که اینها اگر بدانند که توهین، تضعیف شورای نگهبان چه عواقبی دارد و عامدا این حرفها را بزنند، قطعا خائن به نظاماند.
امام(ره)، تضعیف شورای نگهبان را امر خطرناکی می داند، و می گوید: حذف نظارت شورای نگهبان، برای نفوذ بیگانگان به ارکان حاکمیت است و در نهایت سقوط جمهوری اسلامی.
مقام معظم رهبری: شورای نگهبان را نبض نظام اسلامی می داند و می گوید : شورای نگهبان یک صافی است ، برای آنکه نگذارد ناخالصی وارد ارکان نظام شود. اگر شورای نگهبان نبود به تدریج ،استحاله در هویت نظام ایجاد میشد. قوام این نظام به اسلامیت آن است و شورای نگهبان تضمین کننده آن معناست.شورای نگهبان عماد ملت و دین، و مایه اطمینان سکینه قلوب مؤمنین است.
خلاصه ؛ وقتی وظیفه و جایگاه خطیر شورا مشخص شد که؛یک نهاد تاثیرگذار است و نقش موثر در استمرار نظام دارد؛ دائما مورد حمله و تخریب است .چرا امروز در میان همه دستگاههای کشور؛به شورای نگهبان بیشترین هجمهها می شود ودبیر مقتدر و عزیز مورد هجمه است. دستگاه قضایی مورد هجمه است.سپاه مورد هجمه هست، چون اینها موثرند.
امام فرمود هر وقت دشمن از شما تعریف کرد ببینید جایی ایراد پیدا کرده، مراقبت کنید. هر وقت دشمن غضبناک بود، از شما ناراحت بود، ببینید کارتان درست است.و چقدر امام و رهبری نسبت به این جایگاه توجه دارند.
* از این که وقت تان را در اختیار ما قرار دادید تشکر می کنیم.
من هم از شما تشکر می کنم که صبر و حوصله به خرج دادید و سخنان ما را شنیدید. موفق باشید.
منبع: حوزه نیوز
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد