به گزارش گلستان ما ؛ چند ماهی بود که شهرمان باران نمی آمد و روزهایی بود که حتی در ماه مبارک رمضان برای ساعاتی آب نداشتیم ، اعلام شد منابع آبی استان و ذخیره پشت سدهایمان به 17 درصد رسیده و خلاصه کم کم داشتیم به یک بحران نزدیک می شدیم که باز هم یک شهید دست مان را گرفت .

این شهید از کنار دست ما آرام و بیصدا به سوریه رفت و ما خبردار نشدیم اما وقتی برگشت آنقدر بزرگ و آسمانی شده بود که همه ما متوجه شدیم قاسم غریب این بار با بال و پری به وسعت یک آسمان برگشته است .

 او در نبرد با « پیروان اسلامِ آمریکایی » و « مزدوران وهابی سعودی » ، برای دفاع از حرمِ « بانوی مقاومت » حضرت « زینب کبری(سلام الله علیها) » خلعت شهادت پوشید.

پیکرش را که آوردند ، آسمان شهرمان گرگان که ماهها بود تر نشده بود گریست و باز هم این شهید بود که به کمک شهر تشنه ما  آمد و آری اکنون که سحر است آسمان همچنان نرم نرم برای قاسم و شهادت غریبانه اش می بارد .

صدای ساز توافق را بلند کردند اما جنازه قاسم بن الحسن امروز بر دستان مردم شهرمان بالا رفت و صدای لبیک یا حسین (ع) فضا را طنین انداز نمود و شعاری که همچنان مرگ بر آمریکا بود.

این هشداری بود که قاسم قبل از رفتن به سوریه به مزدوران تکفیری داده بود که :

ای وای اگــــر پــــا به حــــرم بگـــذاری /

یک تکــّــه ز دیـــوار حـــرم بـــرداری... /

شیعـــه به حریـــم عمـــه جان حســــاس است /

گفتـــم کــه به گــــوش (سگیت) بسپــــاری ...

و دیدیم که شعار نبود و او رفت تا به سگان روزگار نشان دهد ، شیعه هر جا باشد مرزبان جغرافیای اهل بیت عصمت و طهارت و دختر حیدر است .

شهادت را نه در جنگ  ، بلکه در مبارزه می دهند ولی ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم ، غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . . و این درد مزمنی بود در قلب قاسم غریب که فرزندان سلفی یزید ، جملی نو بپا کنند و حاشا غیرت بچه شیعه که آن را ببیند و دم نزند.

فاطمیون همگی حامی مکتب هستند

پاسبان حرم حضرت زینب(س) هستند

غیرت خون علی(ع) در رگ ما هست هنوز

شمر نابود شد و کرببلا هست هنوز