به گزارش گلستان ما به نقل از  گل رامیان، قاسم بای(ساحل) شاعر جوان رامیانی در دومین جشنواره های کشوری شعر رباعی «رضوی» در همدان و در «شاهچراغ» در شیراز رتبه برتر را کسب کرد.

این شاعر جوان در اولین دوره جشنواره شعر رباعی «رضوی» نیز یکی از رتبه های برتر این جشنواره را کسب کرد.

دومین جشنواره رباعی دوبیتی رضوی 28 مرداد در مجتمع فرهنگی و سینمایی شهید آوینی همدان و دومین جشنواره فرهنگی و هنری ملی «شاهچراغ» نیز در 28 و 29 مرداد در شهر شیراز برگزار شد.

قاسم بای(ساحل) در گفتگو با خبرنگارما گفت: در این دوره بیش از هزار و 400 رباعی و دوبیتی به دبیرخانه جشنواره ارسال شده بود که طی چندمرحله داوری برگزیدگان به جشنواره دعوت شدند.

وی اظهار کرد: کتاب «زمزمه های خورشید» شامل آثار نخستین دوره جشنواره رباعی دوبیتی رضوی در این مراسم رونمایی شد.

بای گفت: همچنین دومین جشنواره فرهنگی و هنری ملی «شاهچراغ» در هفت رشته شعر، داستان، عکس، گرافیک، فیلم، خوشنویسی و المان شهری با ارسال 4000 اثر به دبیرخانه جشنواره برگزار شد.

(ساحل) شاعر برجسته رامیانی در بخش شعر کلاسیک دومین جشنواره فرهنگی و هنری ملی «شاهچراغ» حائز رتبه برتر الف شد و هدیه خود را از لاریجانی رئیس مجلس دریافت کرد.

بای معتقد است از آنجا که جشنواره شاهچراغ در رشته های متعدد فرهنگی و هنری برگزار می شود و زمینه مناسبی برای کشف استعدادهای جوان فراهم می کند و نیز با استقبال عمومی هنرمندان قرار گرفته می تواند در آینده یکی از مهم ترین رویدادهای فرهنگی و هنری تبدیل شود.

چند رباعی برگزیده در جشنواره رضوی

ای کعبه ی جان! خلیل مهمان تواست
آرامش بی بدیل مهمان تواست
پیچیده شمیم وحی در پای ضریح
انگار که جبرئیل مهمان تو است

***

دل مثل کبوتر است بالی دارد
در کنج حرم اشک زلالی دارد
وقتی تو طبیب دردهایم باشی
بیمارشدن چه شور و حالی دارد

***
شاه ادبی، هزار شاعر داری
در دل حرمی همیشه طاهر داری
من مطمئنم که آیتی از عرش است
فرشی که به زیر پای زائر داری

غزل منتخب این شاعر در جشنواره شاهچراغ را در ادامه بخوانید؛

«شیرازه ی شیراز»

شادم که دلم بسته به رؤیای غم توست        آرامـش مـن رایحه ی دم به دم توست    

حاتم به درت آمـده بـا شـوق گدایـی           هرگوشـه ی شیراز، سخنْ از کرم توست

تنها نه که شیراز، همه باورم این اسـت       هر دل که در آن عشق تو باشد حرم توست

از هـر نفـس پـاک مسیحـاتری انگـار          تاریـخ پـر از قصـه¬ی اعجاز دم توست

ای شاه چراغ فلـک! ای سیـد سادات!         خورشیدِ جگر سوخته خاک قدم توست

هم عطر خراسـانی و هـم رایحـه ی قم        ایران همهْ آیینـه¬ای از جـام جم توست

عشق تو مرا مثل شـب حادثـه لرزانـد         این دل که فـرو ریختـه آوار بم توست

مانند کبوتـر که اسیـرت شده بـا شوق         در قـاب سحـر، بـاد اسیر عَلم توست

شیرازه ی شیـراز منی، حافـظ هـر بیت       صدها غزلِ سوختـه در هر قلم توست

من شاعر بـازاری ام ای شــاه!، ولیکـن      شادم غـزلم بـاز خریـدار غـم توست

انتهای پیام/