حضرت امام خمینی(ره) کتاب مخصوصی بنام "تفسیر قرآن" ننوشته اند. به عبارت دیگر فرصت این کار را با توجه به دقت وحساسیتی که داشته بدست نیاورده اند. اما گاهی برخی از سوره های کوچک و یا بعضی از آیات را در مباحث و آثار خود به اقتضای بحث بطور اجمال تفسیر نموده که بسیار جالب و جاذب می باشد.
به گزارش گلستان ما، خوشبختانه این نکات پراکنده تفسیری در سالهای اخیر توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) گردآوری شده و در قالب کتابی بنام تفسیر قرآن در پنج جلد تدوین و تنظیم شده و به چاپ رسیده است که کار بسیار ارزشمندی است.
اینک ما به میمنت ماه مبارک رمضان بخشی از تفسیرهای حضرت امام خمینی را از آثار گوناگونش برای مشتاقان این کتاب آسمانی در اینجا می آوریم. امید است مقبول ارواح ملکوتی انبیاء و ائمه و امام و شهدای عزیز قرار گیرد و این حقیر نیز مشمول رحمت واسعه الهی گردم.
***********
تفسير قرآن، يك مسألهاى نيست كه امثال ما بتوانند از عهده آن برآيند؛ بلكه علماى طراز اوّل هم كه در طول تاريخ اسلام، چه از عامه و چه از خاصه، در اين باب كتابهاى زياد نوشتهاند- البته مساعى آنها مشكور است- لكن هر كدام روى آن تخصص و فنّى كه داشته است، يك پردهاى از پردههاى قرآن كريم را تفسير كرده است، آن هم به طور كامل معلوم نيست بوده [باشد.] مثلًا عرفايى كه در طول اين چندين قرن آمدهاند و تفسير كردهاند، نظير محيى الدين در بعضى از كتابهايش، عبدالرزاق كاشانى در تأويلات، ملا سلطانعلى در تفسير، اينهايى كه طريقهشان، طريقه معارف بوده است، بعضىشان در آن فنى كه داشتهاند خوب نوشتهاند؛ لكن قرآن عبارت از آن نيست كه آنها نوشتهاند.
آن، بعضى از اوراق قرآن و پردههاى قرآن است. يا مثلًا طنطاوى و امثال او، و همين طور [سید] قطب هم، به يك ترتيب ديگرى تفسير كردهاند كه باز هم غير تفسير قرآن است به همه معانى؛ آن هم يك پردهاى است؛ و بسيارى از مفسّرين كه از اين دو طايفه نبودند تفاسيرى دارند، مثل مجمع البيان ما، كه تفسير خوبى است و جامع بين اقوال عامه و خاصّه است؛ و ساير تفسيرهايى كه نوشته شده است، اينها هم همين طور.
قرآن يك كتابى نيست كه بتوانيم- ما يا كس ديگرى- يك تفسير جامعى آن طور كه [سزاوار است بر آن] بنويسد. علوم قرآن، يك علوم ديگرى است ماوراى آنچه ما مىفهميم. ما يك صورتى، يك پردهاى از پردههاى كتاب خدا را مىفهميم، و باقىاش محتاج به تفسير اهل عصمت است، كه معلَّم به تعليمات رسول اللَّه بودهاند.
در اين اواخر هم يك اشخاصى پيدا شدهاند كه اصلًا اهل تفسير نيستند، اينها خواستهاند مقاصدى [را] كه خودشان دارند به قرآن و به سنت نسبت بدهند. حتى يك طايفهاى از چپيها و كمونيستها هم به قرآن تمسّك مىكنند، براى همان مقصدى كه دارند اينها اصلًا به تفسير كار ندارند، به قرآن هم كار ندارند، اينها مقصد خودشان را مىخواهند به خورد جوانهاى ما بدهند، به اسم اينكه اين اسلام است.
و لهذا آنچه من عرض مىكنم اين است كه اشخاصى كه رشد علمى زياد پيدا نكردهاند، جوانهايى كه در اين مسائل و در مسائل اسلامى وارد نيستند، كسانى كه اطلاع از اسلام ندارند، نبايد اينها در تفسير قرآن وارد بشوند و اگر روى مقاصدى آنها وارد شدند، نبايد جوانهاى ما به آن تفاسير اعتنا كنند؛ و از چيزهايى كه ممنوع است در اسلام «تفسير به رأى» است كه هر كسى آراى خودش را تطبيق كند بر آياتى از قرآن، و قرآن را به آن رأى خودش تفسير و تأويل كند و يك كسى مثلًا اهل معانى روحيه است، هر چه از قرآن [به] دستش مىآيد تأويل كند و برگرداند به آن چيزى كه رأى اوست؛ ما بايد از همه اين جهات احتراز كنيم و لهذا دست ما در باب قرآن بسته است. ميدان چنان باز نيست كه انسان هر چه به نظرش آمد بخواهد نسبت بدهد، كه قرآن اين است، اين را مىگويد.
و اگر چنانچه من چند كلمهاى راجع به بعضى آيات قرآن كريم عرض كردم، نسبت نمىدهم كه مقصود اين است؛ من به طور احتمال صحبت مىكنم نه به طور جزم
(اخذ از کتاب تفسیر سوره حمد- اثر گفتاری امام خمینی در صدا و سیما)
تنظیم:غلامرضا خارکوهی - نويسنده و مورخ گلستاني
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد