در چند سال اخیر آنقدر این جشن را تجملاتی کردهایم که خیلیها فکر میکنند اگر ظروف سفرۀ هفتسینشان کار دست استاد فلانی نباشد یا اگر برای پذیرایی نوروزشان چندین کیلو از گرانترین آجیلهای بازار نخریده باشند، بهتر است سرشان را بگذارند زمین و بمیرند!
به گزارش گلستان ما ؛ چند روزی بیشتر به رسیده سال نو و سال 1396 باقی نماده است .همه در تکا پو هستند تا هنگام سال تحویل و تعطیلات سال جدید روزهای بیاد ماندنی و خاطر انگیز بجا بگذارند.
عده ای از الان به فکر این هستند که مسافرت کجا برند و یا بلیط رزو کنند. عده ای در حال تغییر دکوراسیون منزل و تغییر مد لباس هایشان هستند و فکر اینکه سفره هفت سین چه مدلی چیده شود و....
تجملات و چشم هم چشمی ها
دنیای امروزی تجملات و چشم هم چشمی ها باعث شده است که ما از یکدیگر غافل شویم و تنها در چارچوب خودم ها حرکت کنیم.
در گذشته همه از حال و احوال هم با خبر بودند و همیشه در حل مشکلات قدر ها پا پیش می گذاشتند و دیگران را به این گود دعوت می کردند مجلس گل ریزان و دستگیری از مستمندان فامیل یک رسم دیرینه در فرهنگ ایرانی اسلامی بود اما امروز بی خبر هستیم از همه آنهایی که عید ندارند، مریض دارند، پول ندارند، برای آنهایی که عزیزی را از دست داده اند.
زندانی دارند و یا اینکه سرپناه ندارند و کارتون خواب هستند. برای آنهایی که غمدار بودنشان در میان شادیهای دم عید دیگران بیشتر بهچشم میآید.
همانهایی که آنقدر عید را جشن نگرفتهاند، معنایش را از یاد بردهاند. آدمهایی که نو شدن سال نه تنها حس خوبی برایشان نیست، بلکه فقط یادآور نوشدن غصهها و گرفتاریهایشان است.
آدم فضایی هم نیستند اتفاقا. همین دور و بریهایمان، بعضی همسایهها، بعضی فروشندهها، بعضی بچههای محله، یا اصلا بعضی از اقوام خودمان که شاید بهخاطر نوع زندگی امروزی کمتر از احوالشان خبر داریم.
آدمهایی را میگویم که نه شاخ دارند، نه دم، نه عید سال نو! برای همین است. کاش بشود کاری کنیم که همۀ آدمها حداقل ذرهای در شادیهایمان سهیم باشند و کنار ما مزۀ عید را بچشند.
امروزه موسسههای مختلفی وجود دارند که کمکهای نقدی و غیر نقدی افراد را به دست نیازمندان واقعی میرسانند. خیلی از این موسسهها با فراهم کردن امکان دیدار حضوری یا حتی خرید بههمراه خود شخص نیازمند، این اطمینان را به شما میدهند که کمکتان به دست کسی که واقعا نیازمند است، رسیده و لبخند شادی ناشی از جشن نوروز را بر لبانش نشانده است.
در سالهای اخیر اتفاق عجیب و ناخوشایند
اتفاق عجیب و ناخوشایندی که چند سال است در کشور ما افتاده، مرسومشدن مسائلی است که تا پیش از این چندان مرسوم نبودند. اکثر ما ایرانیها آداب و رسوم ملی و دینیمان را دوست داریم و از گذشته تا کنون همیشه سعی کردهایم در حد وسعمان مراسم دینی و ملیمان را باشکوه برگزار کنیم.
اما این موضوع پا را از «حد وسع» فراتر گذاشته و آنقدر تجملاتی شده است که خانوادهها حاضرند دست به هر کاری بزنند تا برای برگزاری این قبیل آیینها چیزی از دیگران کمتر نداشته باشند.
در چند سال اخیر آنقدر این جشن را تجملاتی کردهایم که خیلیها فکر میکنند اگر ظروف سفرۀ هفتسینشان کار دست استاد فلانی نباشد یا اگر برای پذیرایی نوروزشان چندین کیلو از گرانترین آجیلهای بازار نخریده باشند، بهتر است سرشان را بگذارند زمین و بمیرند!
حال آنکه اصل فلسفۀ نوروز چیز دیگری است و لوازم مورد نیاز برای برگزاریاش هم بسیار مختصرتر است. بیایید مسائل تجملاتی را تبدیل به واجبات ملی و دینی نکنیم تا آنهایی که توانایی فراهم کردنش را ندارند، احساس گناه نکنند.
به یاد شهدایی که آسمانی شدند و رفتند
خانواده های شهدا وبویژه خانوادهای شهدای حرم را در خاطر داشته باشیم که این عزیران برای آسایش منو شما از جمع خانوده پر کشیدند و رفتند.
آنهایی که سال گذشته بر سر سفره هفت سین در کنار فرزند.همسر بودند اما امسال آسمانی شدند و رفتند. فرزندان کوچک آنان عکس بابا را در سفره هفت سین می گذارند و با یاد پدر سال را نو می کنند.
زیرا غیرت و مردانگی پدرنشان اجازه نداد که با خیال راحت زندگی کنند و زنده باشند تا امسال در سال تحویل ، کانون خانوده را گرم نگه دارند. یادشان گرامی و روحشان شاد!!
کسانی که عیدشان اصلا عید نیست و هیچوقت هم دیده نمیشوند
اما یک سری از افراد هم هستند که نیاز مالی به کمکهای ما ندارند، اما از همه نیازمندترند. کسانی که عیدشان اصلا عید نیست و هیچوقت هم دیده نمیشوند.
معلولان جسمی و ذهنی، بچههای بیسرپرست، سالمندان، جانبازان، بیماران بستری در بیمارستانها، زندانیان، و هر گروه دیگری که دسترسی به محیط بیرون ندارند و لحظۀ تحویل سال با سیصد و شصت و چهار روز دیگر سال فرقی برایشان نمیکند.
یادمان باشد امسال برنامههای دید و بازدید عیدمان را طوری بریزیم که بتوانیم حداقل به دیدن یکی از این گروهها هم برویم و دلشان را شاد کنیم. کسی چه میداند؟ شاید این عید دیدنی از همۀ صلۀرحمها بر ما واجبتر باشد...
افرادی که کارشان عیدی بردار نیست
در این بین افرادی هستند که کارشان عیدی بردار نیست، تعطیلات مفهومی برایشان ندارد و به تنها چیزی که فکر می کنند برنامه ریزی برای تعطیلات و کاری تازه برای خدمت به خلق خداست.
این گروه افراد در کشیک های مختلفی که دارند عید را بعد از ایام عیدانه واقعی تجربه می کنند زیرا خدمات برای منو شما آرامش را بدنبال دارد تا عیدی خوش را تجربه کنیم . باید از همینجا دستمریزاد گفت به تمام پزشکان، پرستاران، نیروی انتظامی و کلانتری هایی که امنیت را تضمین می کنند.
به آتش نشان های غیرت مند که همیشه در صحنه ها جانفشانی کرده اند.به صدا سیمایی ها که سعی می کنند اوقات خوسی برای ما رقم بخورد و.... برای تمام نهادهایی که دراین ایام مشغول خدمت رسانی هستند.
حداقل از تولید کنندگان ایرانی بخریم
سخن آخر اینکه اگر ما هم جزو این دسته از خریداران هستیم و قصد خرید لباس، وسیلۀ منزل یا هر چیز دیگری داریم، خوب است که از تولیدکنندگان ایرانی خرید کنیم.
با اینکار نه تنها در حمایت از تولید ملی و چرخیدن چرخ اقتصاد نقش بازی میکنیم، بلکه بهطور غیر مستقیم باعث میشویم بر لب کارکنان تولیدیهایی که مدتهاست حقوق نگرفتهاند، لبخندی بنشیند؛ باعث میشویم دل فروشندگانی که از کسادی بازار گله دارند شاد شود، باعث میشویم سفرۀ هیچ تولیدکنندۀ داخلی در شب عید خالی نباشد و خیلی اتفاقهای لذتبخش دیگر... ما که داریم میخریم، حداقل ایرانی بخریم!
رقیه بشارت نیا
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد