1393-06-16 12:57
2231
2
2451

گفتگو با کارگردان اثر برگزیدۀ ۲۵اُمین جشنوارۀ تئاتر گلستان

محمد محمدی دنگلانی، ۲۴ ساله یکی از هنرمندان جوان گنبدی است که در رشته کارگردانی تئاتر فعالیت دارد و به تازگی اثر وی با عنوان «جایی دیگر» توانست عنوان اثر برگزیده ۲۵اُمین جشنوارۀ تئاتر گلستان را از آن خود کند.

به گزارش گلستان ما به نقل از قابوس نامه ، موفقیت این هنرمند جوان گنبدی ما را برآن داشت تا برای آشنایی بیشتر با فعالیت های وی در عرصه تئاتر گفتگویی با وی انجام دهیم که در ادامه شرح این گفتگو را می خوانید:

سلام ، برای آغاز گفتگو لطفا از چگونگی ورود خود به عرصه تئاتر بگوئید.
من هم ابتدا خدمت شما سلام عرض میکنم .
من در هنرستان گرافیک سیدقطب شهرستان گنبد شاگرد استاد علی اصغر نادعلی بودم ،وی سابقه تئاتر داشت و من نیز به واسطه ایشان بشدت به تئاتر علاقه و گرایش پیدا کردم.این دوران ، دوران حساس زندگی هر شخص است و آقای نادعلی مشوق اصلی من در زندگی و تئاتر در این دوران حساس بود.
خلاصه سال ۸۸ بود که با رتیه ۶ کنکور آزاد وارد دانشگاه آزاد تهران مرکز شدم و تحصیلاتم را در رشته طراحی صنعتی آغاز کردم اما پس از یکسال تغییر رشته دادم و رشته نمایش را خواندم.

آیا دوره های بازیگری هم دیده اید؟
خیر دوره خاصی شرکت نکرده ام و تا قبل از دانشگاه تنها تست کار انجام داده بودم و با ورود به دانشگاه در سال ۸۸ با چند نفر از دانشجویان ارشد از جمله مهدی مشهور (در حال حاضر در حوزه هنری فعالیت می کند) ، محمد زمانی و محمد ایمانی که در خارج کشور تحصیل می کنند کارهای نمایشی انجام دادم و کار حرفه ای خود را آغاز کردم.

معیار شما برای انتخاب یک نمایشنامه چیست؟
اولین چیز ، فضای جامعه و جامعه شناختی است . یعنی نمایشنامه چه تاثیری بر من و محیط پیرامون من می گذارد و سپس خوانش نمایشنامه و اینکه چقدر به شرایط ما نزدیکتر است و می تواند ایدئولوژی ما را پیاده کند. برای اجرای یک نمایش شاید صدها نمایشنامه خوانده شود تا مشخص شود کدامیک به فضای کاری ما نزدیک تر است و به جامعه و خلق یک اثر کمک می کند.

آیا می توان معیاری برای کاگردانان معرفی کرد؟
هنرمند خود باید به این تنیجه برسد که اشتباه می کند ، اگر معیاری بخواهیم معرفی کنیم شاید از مسیر اصلی کار خود خارج شود و خلاقیت خود را از دست بدهد.
مثلا تماشاگر از معیار خارج شده است چون شاید هر چیزی را بپسندد ، پس نمی توان آن را به عنوان یک معیار اصلی برای کار معرفی کرد.

گاهی می بینیم از یک کارگردان آثار زیادی به روی صحنه می رود و یک کارگردان خیلی کم کارمی کند شما این مسئله را چطور ارزیابی می کنید؟
گاهی شرایط برای برخی آنقدر مهیاست و حمایت می شوند که می توانند آثار زیادی را ارائه دهند و این بد نیست البته از طرفی هم می گویند کسانی که فکر شده تر کار می کنند ، آدمهای کم کاری هستند و کم کار می کنند.

نظر شما در خصوص وضعیت تئاتر گنبد در مقایسه با شهر های دیگر چیست ؟
در گنبد تداوم در اجرای تئاتر بصورت فصلی و دائمی نیست و سالانه انجام میشود به همین خاطر نمی توان آن را معیار قرار داد و مقایسه کرد. تعدد کار در گنبد پائین است ، یک یا دو کار در سال و این در مقام مقایسه نیست.

شما دلیل استقبال کم از تئاتر در شهرستان را در چه می بینید؟
عوامل مختلفی وجود دارد اما از همه مهمتر این است که کار برای رزومه شخصی انجام می شود و رقابت برای جذب تماشاگر نیست . کمبودهایی نیز در این عرصه وجود دارد مانند نبودن انجمن نمایش و اتاق فکر برای هنرمندان نمایش ، جلسات هم کم است ،همگرایی نیست و امکانات سخت افزاری و حمایت لازم از شهر و هنر وجود ندارد و برخی از هنرمندان از کار کناره گیری کرده اند و به همین دلیل تعدد کار  نیز پائین  است.
در کل هنرمند هدیه خود را از تماشاگر می گیرد ، هنر را باید کسی ببیند نمی شود که در خانه باشد.

در مورد انجمن نمایش در گنبد بگوئید . ظاهرا فعال نیست!
بله ، قبلا فعال بوده و افرادی از آن بیرون آمده اند که خیلی فعال بودند اما اکنون دیگر نداریم و به همین دلیل کم کار می شود.
نبود انجمن نمایش یکی از مشکلات اساسی نمایش شهرستان است. خیلی سال است که در گنبد در رشته تئاتر رتبه نداریم چون کسی نیست تا رزومه به مرکز نمایش ارائه دهد تا رتبه ای برای گنبد صادر شود.
اگر انجمن نمایش وجود داشته باشد همه اساتید در آنجا جمع خواهند شد و ما مشکلات را با یک تئاتری در میان خواهیم گذاشت . علاوه بر آن در بیمه هنرمندان و قرارداد های مالی تاثیر بسزایی دارد و این باعث می شود مشکلات بهتر درک و حل شود.

مشکل برای تشکیل این انجمن کجاست؟
این انجمن باید از سوی مرکز نمایش استان تشکیل شود ، سالهاست که از مرکز نمایش استان این قول به ما داده شده ولی هنوز عملا هیچ کاری انجام نشده است.

برگردیم به سوالاتی در مورد خودتان ، تاکنون چند کار را کارگردانی کرده اید؟ لطفا نام ببرید.
۴ کار اجرا شده و ۱ کار ناتمام که به اجرا نرسید. آخرین یانکی (آرتور میلر) ، آوای نی (عباس عبدالله زاده) ، ادیپ شهریار ،جای دیگر (امین ابراهیمی) و مرگ یزدگرد نوشته بهرام بیضایی که به دلیل پاره از مشکلات به اجرا نرسید.

کدامیک را بیشتر می پسندید ؟
مرگ یزدگرد

چرا؟
چون هم گروه قوی تری داشتم هم تفکری قوی پشت کارم بود و اگر به مرحله اجرا می رسید فکر میکنم می توانست یکی از تئاتر های ماندگار باشد.

قصد دارید مجددا کار این نمایشنامه را ادامه دهید و به مرحله اجرا برسانید؟
قطعا ادامه می دهم اما انشالله در تهران چون در اینجا امکانات حمایتی وجود ندارد.

کمی در خصوص «جایی دیگر» که به تازگی بر روی صحنه رفت برایمان بگوئید.
نمایشنامه جای دیگر نوشته امین ابراهیمی ، قبلا با گروهی دیگر در جشنواره دانشجویی توسط امین ابراهیمی بر روی صحنه رفته است و جوایز زیادی دریافت کرده بود و با بازنگری به کارگردانی من در ۲۵اُمین جشنوارۀ تئاتر گلستان بر روی صحنه رفت و توانست جوایز ۴ بخش اثز برگزیده ، اولِ بازیگری ، سومِ کارگردانی و سومِ طراحی صحنه را از آن خود کند.

IMG_7083
این کار به دنبال ارائه چیست و چه مفهومی را به تماشاگر انتقال می دهد؟
این کار اعتراض می کند و می گوید جنگ چیز بدی بود و نیاد جایی جنگ شود . چرا جنگی به من تحمیل شد و باعث شد من پدرم را از دست بدهم ،به چه حقی به من تحمیل شد و چه چیز می تواند پدر از دست رفته من را به من بازگرداند؟

شما فرزند شهید هستید ،پس این کار ارتباط نزدیکی با شما دارد؟
بله ،چیزی که خود من تجربه کرده ام . روزهایی که از این بیمارستان به بیمارستان دیگر به دنبال درمان دردهای پدرم بودیم و ۲۴ سال کنار پدری زندگی کردم که هم بود و هم نبود و اتفاقی که نباید می افتاد ،افتاد و من «هم بودنش» را از دست دادم.

حال که سخن به اینجا رسید به عنوان فرزند یک جانباز شهید در جواب آنهایی که فکر می کنند فرزندان شهدا در رفاه و آرامش زندگی می کنند چه می گوئید؟
من می گویم آن آدمهایی که فکر می کنند برای ما اتفاقهای خوبی در حال رخ دادن است ،فقط دستهای پدرشان را بگیرند و اگر گرمایی از دست های پدرشان به دست آنها رسید، من حاضرم همه چیز خود را بدهم تا آن گرما را داشته باشم.
خانواده های شهداء در زندگی بارها مرگ را  تجربه می کنند و می میرند و زنده می شوند .محبت بین خانواده ها چیزی است که با هیچ پولی نمی شود آن را خرید.
به قول استاد «دیوارها همه سفیدند و پس از مرگ من همه رنگی می شوند » تمام دیوارهای خانه ما پر شده از عکس از تمام سنین پدر من و این خیلی آزار دهنده است.

وقتی در جشنواره جایزه را دریافت کردید چه احساسی داشتید؟
خوشحال شدم و دوست داشتم پدرم آنجا بود و دوباره صورت ذبر شده اش را می بوسیدم .با مادر ، خواهر و پدربزرگم صحبت کردم اما اولین اجرای تئاتر من بود که دیگر پدرم در کنار من نبود و جای خالی او را احساس می کردم.

شما با الفاظ ساده و جملات زیبایی از پدرتان یاد کردید، روحشان شاد! نظر ایشان در مورد کار شما و تئاتر چه بود؟
فرزند هنر باش نه فرزند پدر                    فرزند هنر زنده کند نام پدر را
پدرم بهترین مشوق من بود ، و اگر یزدگرد تا همان ۸ ماه انجام شد بخاطر کمک های مالی و عاطفی پدرم بود و بعد از ۸ ماه مصاف شد با از دست دادن پدرم و من پشتیبان این کار را از دست دادم.
اگر امروز بود شاید خیلی احساس سرافرازی می کرد ، کاش وقتی زنده بود این اتفاق می افتاد.

به عنوان سخن پایانی هر صحبتی دارید بفرمائید.
از امین ابراهیمی نویسنده نمایشنامه جایی دیگر بخاطر زبان سلیس و بیان کلمات و ایده پردازی خیلی قوی در کار تشکر میکنم و از طرف مسئولین جشنواره که نمیدونم چرا نامی از ایشون نبردند عذرخواهی می کنم .امین نویسنده کار من است و همه یک تیم هستیم و اگر موفقیتی هست برای همه تیم است. از همینجا به خاطر دختری که خداوند به تازگی به امین ابراهیمی بخشده است نیز به ایشان تبریک میگم.

تشکر می کنیم از شما که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید و برای شما آرزوی موفقیت روز افزون داریم.
من هم از شما بخاطر پرداختن به این موضوع و انجام مصاحبه متشکرم.

IMG_7079

 

IMG_7078

IMG_7077

IMG_7073 

IMG_7075

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

انتظار

جای خجالته که نفر اول جشنواره تاتر رامیان به کاگردانی علی یازرلو شد اونوقت این سایت خبرها رو تحریف می کنه.اینم بگید که این تاتر مشروط به مرحله منطقه ای راه پیدا کرد.

0
0
پاسخ
1393-06-17 23:08

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.