به گزارش گلستان ما به نقل از گل رامیان، ملوک السادات میرفندرسکی، پدرش حاج میر شجاع و مادرش طوبی سادات میرفندرسکی فرزند مرحوم سید مرتضی فرزند سید ابوالحسن میرفندرسکی، از" نوادگان حکیم بزرگ میر ابوالقاسم میرفندرسکی" در سال 1322 در روستای جعفرآباد نامتلو دیده به جهان گشود.

میـرزا ابوالقاسم فرزند میرزابیـگ، فرزند امیر صـدرالدین موسوی حسینی فنـدرسکی معـروف به «میرفندرسکی»، از حکما وعرفـای امامیه بود که در حکمت طبیعـی، الهـی، ریاضی، علوم نقلیه و شعر و ادب، یگانه روزگار صفوی- قرن یازدهم هجری- بود. او در تسخیر، جفر، کیمیا و خوارق عادت، ید طولایی داشت و از استادان به نام مکتب اصفهان به شمار می رود,

تحصیلات وی  مکتب قدیم است. در دوران کودکی با تشویق پدر، خواندن کتب تاریخی و انبیاء و اولیاء را شروع کرد.

در سال 1344با یکی از بستگان پدری بنام سید "محمد میرفندرسکی"  ازدواج کرد که حاصل این ازدواج 6 فرزند است.

بعد از ازدواج د رمنزل به آموزش و خواندن قرآن به دختران روستا پرداخت و با افزایش شاگردهایش به کمک مردم روستا در حیاط منزل فاطمیه ای را احداث کرد تا کلاسها در آنجا برگزارشود.

فعالیتهای وی در این زمینه ها ادامه داشت تا زمانیکه اعلامیه های امام(ره) به ایران آمد و از آن به بعد هنگامیکه در مراسمات و عزاداری های محرم به منبر میرفت مردم را از اهداف امام (ره) آگاه میکرد و پیام های امام راحل را به گوش مردم میرساند.

بعد از انقلاب و زمان جنگ تحمیلی با محبوبیتی که بین مردم داشت به جمع آوری کمک برای جبهه پرداخت و از آن به بعد همکاری های زیادی با نهادهایی همچون جهاد سازندگی و نهضت سواد آموزی، تعاون، سپاه و بسیج در زمینه های مختلف داشت.

در همین زمان بود که خداوند طبع شاعری را به وی عنایت فرمود، در ابتدا در حد گفتن بود ولی بعد از مدتی با کمک عروسش آثارش  را به رشته تحریر درآورد و تا کنون12 جلد کتاب از وی منتشر شده است و هدفش خدمت به امام زمان(عج) و14معصوم بوده و از هیچ نهادی توقعی نداشته است.

*ازچه زمانی نویسندگی را شروع کرده اید و چطور شد که نویسنده شدید؟

-از زمانی که  فاطمیه روستا ساخته شد و با توجه به اینکه برای روضه خواندن مطلبی نداشتیم  و آن موقع خودم مینوشتم.

همچنین برای  انقلاب و شهدا و امام(ره) مطلب مینوشتم و میخواندم. اوایل خودم نمیدانستم که طبع شعر و نوشتن دارم یک روز عروسم مطالبم را نگاه کرد و گفت که شما طبع شعر و نوشتن دارید و باید این مطالب را گردآوری و چاپ کنید که آن موقع متوجه شدم طبع شعر و نوشتن در وجودم هست.

*اولین کتابی که نوشته ایدچه نام دارد و در چه موردی نوشته اید؟

- کتاب هنده همسریزید-طفلان مسلم و حضرت رقیه اولین کتابهای چاپی  من بود. محتوای کتابهادر مورد ائمه است.

*در چه زمینه و به چه سبکی شعرمیگویید؟

-اکثرا در رابطه با مداحی اهل بیت و به سبک نوحه خوانی و مصیبت.

*با توجه به این که تحصیلات کلاسیک ندارید و کتاب مینویسید چرا ادامه تحصیل بصورت کلاسیک نداده اید؟

 -آنزمان در روستا مدرسه ابتدایی نبود و باید به روستای دیگر (دارکلاته) میرفتیم  و پدرم اجازه نمی داد و خودش خواندن و نوشتن را به من آموخت.

*در نویسندگی و چاپ کتاب به مشکلی برخورد نکرده اید؟

-نه من به راحتی مطالبی راکه به ذهنم میرسد روی کاغذ می آورم و برای نوشتن مشکلی ندارم.

*نویسندگی با شعر چه رابطه ای دارد؟

-بستگی به علاقه دارد. یکی علاقه به شعر دارد یکی علاقه به نویسندگی.همه ی کتابهای من شعری است.

*در چه زمانی شعر می سرایید؟

هر موقع که دلم بخواهد و اراده کنم.

*اسامی کتابهایی که به چاپ رسیده را بگویید:

-  طفلان مسلم
- حضرت رقیه(س)
- هنده همسر یزید
- مداحی اهل بیت نجوای عاشقان(جلد اول و دوم)
- تعزیه  علی اکبر
- تعزیه عاشورایی امام حسین(ع)
-  تعزیه فاطمیه صغرای امام حسین(ع)
- تعزیه زنان  بنی اسد دفن شهدای کربلا
- تعزیه علی اصغر امام حسین(ع)
- تعزیه شام غریبان خیمه سوزان
- تعزیه بنی اسد جلد دوم
- طریقه الاحکام به زبان ساده،راحت و روان
-تعزیه حضرت ابوالفضل(در دست چاپ)
- حضرت رقیه(س) چاپ دوم با تنظیم بهتر(در دست چاپ)
- تعزیه  علی اکبر چاپ سوم با تنظیم بهتر(در دست چاپ)
- مداحی اهل بیت نجوای عاشقان جلد سوم(در دست چاپ)

* اولین کتابی که چاپ شد چه بوده و در چه موضوعی نوشته اید؟

هنده همسر یزید.در مورد هنده همسر یزید درخرابه شام، طفلان مسلم و حضرت رقیه را در یک زمان به چاپ رسید.

*برای چاپ کتاب به مشکل برخورد نکرده اید؟آیا به راحتی چاپ میشود؟

خیلی به مشکل برخورد کردم. الان چاپ کتاب خیلی گران شده است و نمی شود به راحتی کتاب چاپ کرد. هزینه ها خیلی بالاست.

*آیا کتابی دردست انتشار دارید؟

بله- تعزیه حضرت  ابوالفضل
- حضرت رقیه(س) چاپ دوم با تنظیم بهتر
- تعزیه  علی اکبر چاپ سوم با تنظیم بهتر
- مداحی اهل بیت نجوای عاشقان جلد سوم*هدف شما از نوشتن و نویسندگی چیست؟

-هدف من همچون اجدادم، خدمت به امام زمان(عج) و14معصوم است. و از هیچ نهاد و کسی توقعی نداشته و ندارم و امیدوارم خدمت گزار خوبی برای مردم منطقه بوده و باشم.

* مطالعه کتاب و کتاب خوانی را در جامعه چگونه ارزیابی میکنید؟

-الان جامعه بیشتر شنیداری استفاده میشود از رسانه ها، گوشی ها و تلوزیون و... الان مطالعه خیلی کم شده است مگر کسانی که علاقه به مطالعه داشته باشند.

*غیر از نویسندگی و شعر چه فعالیتهایی انجام داده و میدهید؟

با جهاد سازندگی و نهضت سواد آموزی، تعاون، سپاه و بسیج همکاری زیادی  در زمینه های مختلف.* با توجه به این فعالیتها و مسئولیتها در زندگی به مشکل برخورد نکرده اید؟

سعی کرده ام به فاطمیه و مردم بیشتر رسیدگی کنم ولی برای زندگی و فرزندانم کوشش میکردم و کم نمی آوردم.

*در رابطه با تحصیلات فرزندان خود بگویید؟

سید احمد که جانباز  فوق لیسانس است. سید علیرضا لیسانس و بقیه هم دیپلم.

*آیا فرزندان شما از شما الگوبرداری میکنند؟

- بله-بخصوص دخترانم و از آنها خیلی راضی هستم.

*با شنیدن این واژه ها اولین چیزی که در ذهن شما تداعی میشود بیان کنید؟

زن :رکن زندگی و آرامش خانه

مادر  کسی که در آغوشش انسان اولین مرحله تربیت را میگذراند.
شعر خواسته دل به زبان آوردن.
شاعر:  سرهم کننده کلمات، به شعرقافیه میدهد.
قلم: ابزار زبان و بهترین ابزار.
کتاب :دریایی که اگر در آن غوطه ور شوی همه چیز را میفهمی.
 معلم: تعلیم دهنده دانش خود به دیگران.

*حرف آخر:

فکری برای قشر جوان جامعه بشود، جوانان ما خاموش از بین میروند. مواد مخدر بر روی اعصاب و عقل و شعور جوانان اثر بد و مخربی را گذاشته است و روز به روز بیشتر میشود. عقیده اسلامی کمرنگ شده و در بین خود تلقین میکنند.

انتهای پیام/