به گزارش گلستان ما به نقل از قابوس نامه ، یک ضرب المثل قدیمی هست که میگه “ از کوزه همان برون تراود که در اوست” . مهمترین محور بررسی در مسئله جامعه شناسی نیز همین ضرب المثل است. یعنی در مدل ساختارگرایانه طوری فرایند تصمیم سازی را طراحی میکنند که به نتیجه دلخواه برسد و یا در مدل کارکردگرایانه که نتیجه را از حیث محصول مورد مداقه قرار می دهد به دنبال ذائقه سازی و تعیین و تبیین افقی خاص هستند که تطبیق فرایند با محصول مورد نظر حاصل شود.
در نگاهی گذرا فارغ از ساختار و فرایند تصمیم سازی در جبهه اصلاح طلبان؛ با تجزیه و تحلیل محصول و کارکرد عملکرد آنها می توان به عمق و جهت تفکر محوری جبهه اصلاحات پی برد.
مسئله شارلی ابدو و پرداخت روزنامه مردم امروز به گونه ای برجسته و تلاش مذبوحانه برای دفاع از طنازان فرانسوی به بهانه ترور آنها؛ بیانگر خط سیری از جنس تفکر در بین کسانی است که گاهی اوقات در بین مردم حضور پیدا میکنند و ادعای همراهی دارند.
زمانی که مولفه هایی مانند محمد قوچانی، روزنامه مردم امروز و تیتر حمایتی از شارلی ابدو را در کنار هم قرار میدهیم متوجه قدمت این تفکر شیطانی می شویم که گویا سالهایت مترصد فرصتی بودند برای عیان ساختن خود خود.
تاریخ رسانه ای اصلاح طلبان مشخص میکند که آنها هرگز از بسته شدن یک نشریه و یا سایت هراسی نداشته و از هر فرصتی برای موج سازی علیه نظام و ارزشها بهره می گرفتند. اینان بازی را به گونه ای طراحی میکنند که به خیال خام خودشان همواره برد برد بوده و درصورت عدم برخورد با روزنامه و تیتر کذایی هم موفق به عادی سازی شده و هم به جریان سازی ادامه می دهند و اگر هم برخوردی صورت بگیرد و دوباره توقیفی انجام پذیرد هم مظلوم نمایی کرده اند و هم نظام به عدم ازادی بیان متهم می سازند و هم به صورت چهشی به جریان سازی ادامه میدهند.
اما نکته قابل توجه در طراحی اینگونه بازی ها ، انتخاب موضوع و نحوه پرداخت به آن و بهره مندی از روشها و ابزارهاست.
چگونه ممکن است فردی مسلمان فارغ از تعلقات راستی یا چپی حمایت از ترسیم کاریکاتور مهربان ترین انسان تاریخ بشریت را بهانه ای برای اهداف خود قرار دهد؟!
شورای سیاست گذاری رسانه ای اصلاحات که متشکل از چهار روحانی(نما) است چگونه ممکن است مرتکب چنین خطایی شود؟
مگر می شود کسی ادعا کند مسلمان است و از کشیدن کاریکاتور پیامبرش استقبال کند؟
این سوالات دو پاسخ عمده را بیشتر در بر ندارد؛
اول یا اینان از ابتدا هیچگونه قرابتی به اسلام عزیز نداشتند و تنها در لباس روحانیت و تحت لوای اسلام شناسنامه ای وارد گود جامعه مسلمین شده اند تا در روز موعود مانند اسب تروا قالب تهی کنند و ضربه نهایی خود را وارد کنند و یا در حالت دوم اینکه ؛ ایشان هم به مانند دیگر ایرانیان مسلمان تا چندی پیش بالواقع مسلمان بودند اما پس از تطمیع توسط دشمن متاثر از کم عمق بودن اعتقاداتشان نتوانستند ایستاده بمیرند و سر خم کردند تا جایی که حاضر به تایید هتک حرمت به پیامبر دین سابقشان شده اند.
در هر دو حالت اخراج موثرین این جریان فکری از ایران و یا تبعید به نقاطی محروم و قطع دسترسی ایشان به هر نوع از رسانه حداقل درخواست ملتی است که تاکنون در طول تاریخ اسلام برای حفظ نام و جان اسلام عزیز بهایی بس گران پرداخت نموده اند.انشالله
نویسنده : علیرضا بخشی
انتهای پیام/
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد