به گزارش گلستان ما به نقل از  قابوس نامه ، روزی مریدان در محفل شیخ بودی و به سخنان وی گوش دادی … شیخ می فرمود: جوانان توانمند و پیران نیازمند! به گوش باشید و به هوش که ایام ایامِ امتحانات است و سوز و گداز و نذر و نیاز … ایامی که با خاطری خسته دل به کرم معبود بسته و هی زرت و زرت call به این و اون که «آقای … (x سابق!) و خانم … (Y سابق!) [که بیشتر نوک پیکان به سمت جماعت نسوان است] جزوه استاد «فلان زادگان» را خواستی و کرمی نموده و کپی نمایید یا از طریق واتس آپی، لاینی، وایبری، تانگویی، تلگرامی و قس علیهذایی …. برای بنده فرستادی که امید است شب عروسی تان (!) جبران کنیم» و «اصغر تو بمیری نخوندم» و «جعفر جزوه آناتومی استاد بندزادگان که زیر کتری بود کجاست!» و …

حالا بماند کپی صفحه ای ۲۰۰۰ تومان (که آدم طلب ارث پدر بزرگوارش را نیز این گونه از ملت بدبخت وصل نمی کند) در انتشارات دانشگاه و سر و کله زدن با دست خط هایی که کارشناسان خط دادگستری نیز در خواندن آنان مشکل دارند؛ و اینکه برخی افراد و جنبش های معلوم الحال شب امتحان به استاد زنگ زدی و وی را این گونه خطاب نمودی که:«اوستاااااااااااااااد !!!!» من نخوندم و مریضم و دامادمون آدم بدیه و پدربزرگم رفته زیر فرغون و غیره و غیره …

و تازه پس از ساعت ها جوش و خروش برای امتحان شب بیداری به زور قهوه و نسکافه (ویژه مرفهان بی درد) و چایی (خاص دانشجویان پردرد!!!) و ریت… [که گفته اند نگو و بدآموزی دارد] و حذف فصول بی اهمیت (که هنوز علت آن مشخص نیست که چرا اساتید از این فصول سوال طرح می کنند) خود را می رسانند سر جلسه و تازه می فهمند که ای وای من! کارت ورود به جلسه کجاست؟! [که این مهم بأی نحو کان با موتور کاظم هف خط! به موقع به دست دانشجوی بدبخت می رسد] و خودکارم کوش؟! [وسیله ای که هیچ گاه در جیب یک دانشجو نمی یابید؛ البته این قانون مستثنی نیز دارد]

شروع می کند به نوشتن نام مبارک بر سربرگ سوال و سوال «اولی که زیاد مهم نیست!» و «دومی که سر زبونم بود» و «سومی که پیس پیسسسسسسس….. – سرت رو ورقه ت باشه !!!» و« چهارمی که …» تا می رسد به عبارت «موفق باشید» و پایان و ورقه ای که به پاکی اشک چشم و سپیدی ابرهاست …

در اینجای مجلس شیخ دستی به سبیل های نامیزان خویش کشید و ادامه داد: پس بر شما دانش آموزان و دانشجویان باد درس خواندن در طول ترم نه شب امتحان … انشالله از ترم آینده !!!

و اینجای فرمایشات بود که از رژی (پشت صحنه) به شیخ رساندی که کجای کاری که امتحان تشریحی عملی شفاهی انگریزی تخصصی امروز تا نیم ساعت دیگر شروع شدی و تو همچنان در حال وعظ فلذا وی سریعاً کالفشفشه به جانب پیکان خویش دویدی و چهارنعل جانب دانشگاه گرفتی مگر فرجی شده و این ترم از مشروطی رهایی یابد …
تمه
نهم ژوئن المبارک سنه ۱۳۹۴

نویسنده: نرگس لک زایی

انتهاي پيام/