کسی که به خاطر روحیه بی باکانه داشتن به قول معروف به سیم آخر زده است اما سوال بزرگ و اساسی عکس العمل بسیار ملایم ایشان در مقابل این دست از فعالیتهای فرزندان اوست که چرا بین مصلحت خویش و نظام اسلامی از طرفی و حمایت تنها احساسی از فرزندانش همیشه طرف فرزندان را گرفته و به قول معروف همیشه چوب حمایت از فرزندان را خورده است.

هاشمی را چه شده است که هر روز  زاویه خود را با نظام مقدس بیشتر می کند؟مگر او آرمانها و اهداف و اصول انقلاب را فراموش کرده است؟

حدیث هاشمی  و فرزندانش مثنوی هفتاد من شده است هر جایی از پرونده هاشمی و فرزندانش را ورق می زنی پر است از ابهام که انگشت تعجب همگان را به لب می ماند روزی پرونده قطور مهدی و روزی دیگر فتنه گری های فائزه ،اما هاشمی را می بینیم که بجای آن که در قد و قواره یک سیاستمدار متدین منصف ظاهر شود او را در حد یک پدر واله و شیدای فرزندان ناخلف می بینیم که برای آن یکی در هنگام روانه شدنش به زندان آیه می خواند و با متهم کردن قوه قضائیه به بی عدالتی او را وعده آزادی همین زودیها می دهد و مردم را متهم به ناسپاسی و برای آن یکی نیز گونه ای دیگر نظام را متهم می کند.

آقای هاشمی شما که در این نظام استخوان خرد کردید آیا از میزان تخریب وجهه نظام توسط فرزندانت بی خبرید؟چقدر باید نظام تاوان اشتباهات شما و خطاهای خانواده شما را بدهد؟مگر نظام به شما چقدر بدهکار است که با اختلاس میلیاردها دلار و خسارت و تضییع اموال عمومی و فتنه و آشوب و ویرانی جبران نمی شود؟

آقای هاشمی اگر آن روز که فائزه برایتان در مورد ملاقات و دوستی خود در زندان با بهائیان و منافقان سخن گفت جلویش را می گرفتید و نهیبش می زدید  و عملش را تقبیح می کردید، امروز عکس او را در کنار بهائیان ضد خدا  و نظام  و در خط استعمار نمی دیدید.و اگر امروز کاهلی کنید شاید فردا دیر باشد و خطایی درشت تر از فرزندان و وابستگان شما سر بزند و اصولا دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشید.

دختری که با وجود تذکر جنابعالی مبنی بر انحرافی بودن این فرقه ضاله عنوان می کند که اصولا کار بدی نکرده است و پشیمان نیز نیست.

آیا به نظر شما فائزه و مهدی مصداق همنشینان با بدان نیستند که نه خاندان خود که در عمل می خواهند آبروی شما را نیز به تاراج ببرند.

اما نصیحتی برادرانه به شما برادر انقلابی که به خود بیایید و به همان اندازه که نگران سرنوشت فرزندانت هستید کمی هم فقط کمی به فکر عاقبت خودتان باشید من نمی گویم به فکر انقلاب باشید چرا که انقلاب صاحب دارد و وعده الهی نصرت است برای مجاهدان و راه آنها و جهانی شدن این انقلاب الهی در ایران اسلامی وعده خداوند در قرآن است و مزد مجاهدان در راهش .

این شما هستید که باید مانند همه انسانها نگران سرنوشت و عاقبت خود باشید چرا که انقلابی بودن مهم نیست انقلابی ماندن مهمتر که ضروری است.

از این رو به جای دل بستن به جماعتی که دیروز شما را عالیجناب سرخپوش می خواندند و امروز چون شما را وسیله خوبی برای رسیدن به اهداف پست خود می دانند، پدر معنوی صدا می زنند.آنها اثبات کرده اند که به همه چیز و همه کس به عنوان ابزار می نگرند .مگر معصوم علیه السلام به ما نمی آموزد که بهترین برادران من آنانند که عیوب مرا به من هدیه می دهند ؟

تجربه  نیز اثبات کرده است که آنان که از سر دلسوزی و انجام وظیفه دینی به شما به عنوان برادر دینی نصیحت می کنند هر چند تلخ  بهتر از آن است که تعدادی از شما فقط به نیت سوء استفاده برای رسیدن به اهداف نا صوابشان سیبل ساخته اند.

انتهای پیام/