بار دیگر سخنان حکیمانه رهبر معظم انقلاب در دیدار مجمع جهانی اهل بیت و اتحادیه رادیو و تلویزیون های اسلامی در خصوص تلاش استکبار برای نفوذ در ایران و تاکید بر اینکه اجازه نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آمریکا را با همه توان، نخواهیم داد و با این نفوذ مقابله خواهیم کرد. فصلی نو در پرونده نقشه های شوم استکباری را گشودند.
به گزارش گلستان ما به نقل از کلاس بیست ، علیرضا حسنی، فرهنگی گلستانی و فعال سیاسی اجتماعی استان گلستان در یادداشتی که به این پایگاه خبری ارسال کرده است نوشت: فرمایشات معظم له را می توان از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد اما در این وجیزه تنها به چند مورد اکتفا می کنیم اما قبل از آن ذکر چند نکته حائز اهمیت است.
* اتفاقاتی به ظاهر غیر مرتبط به هم در سراسر جهان در این روزها در حال وقوع است که در صورت چینش کنار هم همچون یک پازل تصویری واحد و روشن از نقشه ای روشن و حساب شده در امتداد خباثت های استکباری به دست می آید که صد البته شناخت آنها به بصیرتی علوی نیازمند است که چون معظم له درس آموخته مکتب مقتدای خود امام علی (ع) بهره مند از این بصیرت می باشند .اتفاقاتی در منطقه مانند جنایات گسترده گروه تکفیری داعش به نام اسلام،حمله گسترده عربستان سعودی به یمن،حملات گاه و بیگاه رژیم اشغالگر قدس و در راس آنها توافق ۱+۵ با ایران بر مسئله هسته ای ایران و ده ها اتفاق دیگر حکایت از نقشه ای حساب شده و طراحی هوشمندانه را از ناحیه یک منبع واحد دارد.
* آمریکا پس از شکست پیاپی در نقشه های براندازانه نظام جمهوری اسلامی ایران دو راهبرد کلان را در دستور کار خود قرار داده است که شامل تغییر نرم در ایران از طریق مدیریت افکار عمومی و دوم کنترل قدرت در ایران است که این دو راهبرد کلان را به صورت موازی و هماهنگ دنبال میکند.
در مورد راهبرد اول از ابتدای مبارزه بر علیه نظام تحریم های اقتصادی حتی در وسیع ترین شکل ممکن تاکنون ادامه داشته لکن مقاومت مردم و درایت خادمان آنها و به ویژه طرح اقتصاد مقاومتی رهبر معظم انقلاب تاکنون توانسته بخش عمده ای از این فشارها را بکاهد اما قطعا برای نیل به این راهبرد در ابعاد فرهنگی به ویژه جهت تغییر سبک زندگی اسلامی گامهای اساسی را برداشته است و باید اعتراف کرد که تا حدودی توانسته با تهاجمی خاموش در عرصه فرهنگی به این مهم دست یابد اما اعتقادات مذهبی و هوشیاری روحانیت بصیر و در راس آنها رهبری حکیمانه و پدرانه از جنس عشق و دلدادگی رهبر معظم انقلاب جلوی پیشروی جهت نیل به راهبرد مهم را کند و حتی در برخی زمینه ها خنثی کند .
در مورد راهبرد دوم آمریکا یعنی کنترل قدرت در ایران گفتنی های بسیاری است اما به طور اجمال برنامه هایی که منتج به چند قطبی شدن و حاکمیت دوگانه یا حتی چند گانه از اهداف این راهبرد است چیزی که عمده انقلاب های مردمی در کشورهای اسلامی به خاطر فقدان آن یعنی رهبری واحد با وجود دادن شهدای بسیار در بیداری اسلامی توفیقات چشمگیری را به ارمغان نداشته است لذا به همین دلیل مهم به دنبال تضعیف جایگاه ولایت فقیه ،خبرگان رهبری،مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان و همچنین نهادهایی نظامی و انتظامی بوده و در نهایت قرار دادن این عوامل در مقابل هم از برنامه های بلند مدت آنهاست لکن تاکنون به دلایل متعددی که در قانون اساسی برای این روزهای سخت پیش بینی شده است و علی الخصوص رهبری شجاعانه ،مدبرانه،حکیمانه رهبر معظم انقلاب و قبل از آن حضرت امام (ره) نقشه های شوم آنها را نقش بر آب نموده است .
اما تحرکات و سخنان برخی در داخل این امید را بار دیگر در آنها زنده کرده است که با دل بستن به انتخابات خبرگان رهبری در اسفند امسال و امید به حضور جریانات سیاسی وابسته و دلبسته به غرب لیبرال بتوانند با سیاست زدگی و چند دستگی کردن این مجلس ابتدا جایگاه ولایت فقیه را متزلزل و در نهایت حداقل به شورایی بودن رهبری در ایران خاتمه داده شود که در آن صورت است که به آرزوی دیرین خود یعنی حاکمیت چندگانه سیاسی در ایران و حتی تجزیه آن اقدام نمایند همان کاری که در عراق،سوریه و یمن در صدد هستند.در همین راستا سخنان نسنجیده برخی از سیاسیون کهنه کار نظام در روزهای اخیر که منتج به هشدار آیت الله جنتی در نماز جمعه هفته پیش تهران شد را باید فرستادن پالسهای مثبت جهت تحقق این راهبرد دشمن تفسیر کرد.
* اما در مورد هشدار رهبر معظم انقلاب در مورد خطر نفوذ استکبار به ویژه در حوزه اقتصادی در راس آنها آمریکا باید گفت که سرمایه گذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه نه تنها مضر نیست که مفید نیز است اما اگر قرار باشد که سرمایه گذاری دولتهای استکباری اولا بهانه برای نفوذ به درون لایه های امنیتی نظام شود و ثانیا اقتصاد کشور را به حالت شکننده و کاملا وابسته تبدیل کرده و از همه مهمتر راه درون زایی و استقلال و پیشرفت علمی و صنعتی را بگیرد و کشور را تنها به بازاری برای فروش محصولات خارجی تبدیل کرده و خودکفایی و به ویژه مشکل اشتغال را دو چندان کرده و هر روز بر بیکاران بیفزاید یک زنگ خطری بزرگ است که نمونه بارز آن چشم طمع خودروسازان خارجی برای به دست گرفتن بازار خودرو و اصرار افتتاح شرکتهای غذایی مانند مک دونالد که نماد فرهنگ و سبک زندگی غربی به ویژه آمریکایی است از این دست می باشد.
* اما در مورد جدیت رهبر معظم انقلاب در خصوص این که نمی گذاریم نفوذی در ایران انجام گیرد را باید در وادادگی دولتمردانمان جستجو کرد به ویژه در دولت یازدهم که جهت تحقق شعارهای انتخاباتی مبنی بر حل مشکلات در ۱۰۰ روز، آنگاه که عدم توانایی دستیابی به این شعار را خود عینا لمس کردند وبجای اینکه به فرموده رهبر معظم انقلاب چشم به درون نظام داشته باشند تنها راه حل را رفع تحریم ها دانسته و با پافشاری و حتی عبور از خطوط قرمز نظام به ویژه در خدشه دار نمودن عزت و سربلندی نظام با تلاشهای بسیار و تبلیغات گسترده و وقت بسیار و نرد عشق باختن با دشمن زیر بار بیانیه وین رفته و با وجود استخراج ایرادات حقوقی،فنی و امنیتی از سوی متخصصین امر بر امضای آن بدون طی مراحل قانونی اصرار ورزیده و منتقدین دلسوز را روزی لبو فروش ، روزی راننده تاکسی، روزی بی سواد، روزی بی شناسنامه، روزی بزدل و ترسو،روزی روستایی و روزی هم تنها چهار درصدی خوانده و حتی قصد دور زدن قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی را دارند.و این وادادگی و فرستادن پالسهایی مبنی بر کارایی تحریمها برای دشمن و تزریق نا امیدی به مردم در اجرای راهکارهای درونی و معرفی تنها ناجی این معرکه را دشمن معرفی کردن به جای اتخاذ شیوه ای درونی یعنی راهکار اقتصاد مقاومتی که از برنامه های اصلی نظام در بلند مدت می باشد.
* از طرفی اظهارات مقامات امریکایی بعد از انتشار برجام نشان داد که دشمن برنامه گستردهای برای حضور و نفوذ در ایران دارد. هدف این کشور پس از توافق تنها مسائل هسته ای و اقتصادی نیست که باید حل و فصل شود. بلکه اگر توافق نهایی شود، موضوعاتی مانند مسائل سیاست داخلی، حوزه فرهنگ و به ویژه شکستن خط مقاومت باید مورد توجه قرار گیرد. در حقیقت آمریکاییها تصور میکنند توافق هستهای با ایران فضایی را برای آنها باز میکند تا نفوذ خود را در داخل و منطقه افزایش دهند. کاخ سفید با توافق هستهای فکر میکند اگر ۳۶ سال پیش ایرانی ها او را از در بیرون راندند حال به طمع و امید واهی و لبخند دیپلماتهای ما روزنههایی را به دست آورده است تا بتواند با ورود از پنجره به عنوان یک روزنه، دسیسههای گذشته خود را که با شکست روبرو شده بود، با شکل و رنگ دیگری ادامه دهند تا شاید بتواند اهداف خود را پیاده کند. و متاسفانه بعداز دهن کجی های متعدد سران آمریکا در حین و بعد از مذاکرات مبنی بر وجود گزینه نظامی به عنوان تنها راه حل بعد از شکست مذاکرات یک بار از دهان دولتمردان ایران پاسخی به این دهان کجی ها داده نمی شود که هیچ بلکه لبخند پشت لبخند تحویلشان می دهند و حتی خواستار حذف شعار مرگ بر آمریکا هستند و به قول آیت الله علم الهدی امام جمعه محترم شهر مشهد مقدس خدا کند خبر دستگیری طلبه ای به جرم شعار مرگ بر آمریکا دروغ باشد چرا که در صورت صحت لکه ننگی دیگر در کارنامه این خط فکری حاکم خواهد بود.
* در این میان گوشزد کردن نکاتی به غافلان داخلی و بعضا سرسپردگان لیبرال اصلاح طلبی که تنها حیات سیاسی خود را تکیه بر وعده و وعیدهای دشمن دانسته و درصدد فتح بابی برای این نفود هستند باید گفت آن مسئولی که می گوید دوران دشمنی خونین گذشته است یا دشمن را نمی شناسد یا نرد عشق با دشمن باخته است. از سویی چرا اصلاح طلبان به جای پاسخگویی به این سوال که در فتنه ۸۸ چه کسانی اطلاعات به وزارت خارجه آمریکا داده بود که افزایش تحریمها بهترین راه حل ممکن برای فشار بیشتر به ایران است ،تندروی های دولت نهم و دهم را عامل ایجاد و تشدید تحریم ها می دانند و تنها راه ممکن توسعه اقتصادی و خروج از مشکلات را رفع تحریم ها و آن هم به بهای حتی خفت و خواری در مقابل آمریکا و قبول محدودیتهای بی سابقه و خارج از عرف بین المللی در قضیه بازدید از مراکز هسته ای و حتی نظامی می دانند و این موضوع فقط یک نظریه نیست بلکه نامه مایکل لدین مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا در واکنش به مخالفین مجلس سنا به توافق هسته ای با ایران بخشی از تحریم های آمریکا را به فتنه سال ۸۸ ارجاع داده است. و وزارت اطلاعات باید مشخص کند که چه کسانی به عنوان سبزها و اصلاح طلب و ... نامه به آمریکا زدند و برای تحریم بیشتر راهنمایی کردند.
** کوتاه سخن آنکه به فرموده رهبر معظم انقلاب که فرمودند: هنوز شرایط جمع بندی هسته ای معلوم نیست تصویب شود یا خیر و چه این متنی که تهیّه شده است، در مجاری قانونی پیشبینیشدهی خود تصویب بشود و چه نشود:
۱. اجر دیپلماتهای و زحمت کشانی که خالصانه برای این نظام در عرصه دیپلماتیک متحمل زحمت شدند محفوظ است.
۲. به حول و قوّهی الهی، اجازهی هیچگونه سوءاستفادهای از آن داده نخواهد شد؛ اجازهی خدشهی در اصول اساسی نظام اسلامی به کسی داده نخواهد شد؛ قابلیّتهای دفاعی و حریم امنیّت کشور، به فضل الهی حفظ خواهد شد.
۳. ما از حمایت دوستانمان در منطقه دست نخواهیم کشید: از ملّت مظلوم فلسطین، از ملّت مظلوم یمن، از ملّت و دولت سوریه، از ملّت و دولت عراق، از مردم مظلوم بحرین، از مجاهدان صادق مقاومت در لبنان و فلسطین؛ همواره مورد حمایت ما خواهند بود.
۴. در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همانطور که بارها تکرار کردیم، ... سیاستهای آمریکا در منطقه با سیاستهای جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف دارد.... با یکچنین سیاستی چگونه می شود معامله کرد، چگونه می شود مذاکره کرد، چگونه می شود به توافق رسید؟
۵. توافقات بین ایران و ۱+۵ که هر چند با رفع تحریم های ظالمانه قطعا در کوتاه مدت شاید به جهت جو روانی ایجاد شده در بازار به نفع مردم باشد ولی به دلیل آنکه این برجام حداقل ۱۱ خط قرمز نظام را تادیده گرفته و بدون توجه به فرمایشات و تاکیدات معظم له در دراز مدت باعث خسارات جبران ناپذیری به کشور خواهد شد.
۶. یکی از راههایی که مانع از نفوذ امریکا در سیاستهای کشورمان میشود تصویب برجام توسط مجلس است که میتواند مانع از شکلدهی دوقطبیهایی بر سر توافق هستهای شود.
۷. با توجه به تاکیدات رهبری معظم مبنی بر نارضایتی از متن توافق و عدم تبریک و پذیرش تبریک، بعید است چنین متنی که هیچیک از خطوط قرمز، توصیه ها و دستورات نظام را رعایت نکرده است به طور کامل مورد تایید مبادی ذیربط و مجاری قانونی قرار گیرد.
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد