نمی دانم شما هم دیدید یا می شناسید ! اما من بسیار دیده ام و می شناسم هنرمندانی را که اجرا می کنند ٬ خلق می کنند و ابداع می کنند اثری هنرمندانه را اما خود به آنچه آفریده اند اعتقادی ندارند ! شعار ندهید ! قرار بود تعارفات را کنار بگذاریم و با صراحت سخن بگوییم ...
به گزارش گلستان ما به نقل از قابوس نامه، شاید شما ندیده باشید اما بنده شاعرانی را دیده ام که اشعارشان انقلابی ست اما خود به ریش و ریشۀ انقلاب خندیده و مفتخرند که تندیس فلان جشنواره ی شعر ایثار ،دفاع مقدس ،انقلاب و ... را دارند ! بله واقعا هم دارند اما مگر سخت است ؟ چند قلم تکنیک داورپسند و یک مجموعه مفهوم دبیرخانه پسند با جاشنی تخیل شاعرانه ... و بعد صدای دست ها وتشویق های تماشاگران ...
اما آیا این شاعر٬ انقلابی است و می داند که قرار است شعرانقلاب رستاخیز کلماتی باشد که درد مستضعفان را بگوید و برمستکبران بشورد و بشوراند ... آری . شعر انقلابی بسیار داریم اما بعید می دانم به همان میزان شاعر انقلابی داشته باشیم ...
شما این وضعیت را با اندکی شدت و ضعف می توانید به هنرها و هنرمندان دیگر نیز تعمیم دهید ...
بگذارید یک مثال ملموس بیاورم !
در هنر فاخر و ارزشمند تعزیه ما علاوه بر اولیاء خوان ٬ اشقیا خوان داریم که از نام هریک وظیفه اش معلوم است . اولياء خوان نه فقط در همان دوماه محرم و سفر بلکه در تمام طول سال سلوک ویژه ای دارند و مردم از آنها توقعات ويژه ای دارند.
آنها معمولا و مرسوما افراد مومن و ارزشی هستند که سبک زندگی شان مورد توجه مردم است . البته این به آن معنا نیست که اشقا خوان انسان پلید و انگشت نمای شهر باشد ! هرگز ...
در تعزیه اشقاخوان هم خودرا منتسب به دستگاه امام حسین می داند و حتی هنگام اجرای جنایت در تعزیه بر حال محرومین و مظلومین اشک می ریزد ! او نقش شمر و یزید و ... را اجرا می کند اما دلش با حسین است !
درسلوک هنرمند انقلابی باید دقت شود و چنین نگردد که هدف "خلق اثر هنری" مقدس و قدسی باشد اما هنرمندش بی بهره از این عوالم بوده و تعهد به انقلاب را در سینه نداشته باشد !
با احترام ويژه به هنرمندان آوینی صفت و سلحشور قدم ٬ باید بگوییم متاسفانه ناانقلابی بودن! را در بسیاری از هنرمندان صاحب اثر در عرصه ی هنرانقلاب می بینیم و این مسئله باید آسیب شناسی شود... به عقیده ی بنده جشنواره ها و مسابقات فرهنگی سهم مهمی در این ماجرا دارند ...
گمانم در چله ی انقلاب اسلامی وقت آن است که انقلاب را در قلب و ذهن هنرمندان « یقینی » کنیم و این مهمترین وظیفه ی دستگاه هایی چون فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و صدا و سیماست ...
هنرمندی که به کار خود یقین و اعتقادی نداشته باشد بصیرتش کمتر از اشقیاخوان ساده ی یک تعزیه است ... ای کاش در دستگاه های فرهنگی و هنری واحدی وجود داشت با عنوان "واحد ارتقاء معارف هنرمندان" با اهدافی چون تحلیل و تبیین گفتمان انقلاب ،سلوک انقلابی و ...
امیدواریم بسیج هنرمندان از بازی در همان زمین های کهنه بپرهیزد و با شناسایی هنرمندانی که حرف و فعلشان در مسیر سلوک انقلابی است، نقش تازه ای بیافریند و در این عرصه پیشرو باشد...
امروزه نیاز انقلاب اسلامی به هنرمند انقلابی "در حوزه ها و رشته های متعدد هنری "بیشتر از همیشه احساس می شود . امیدوارم مسئولین امر در جستجوی این هنرمندان باشند البته نه فقط در جشنواره ها !
به قلم : مجتبی طالبی،نوسینده و تهیه کننده رسانه ،مدرس دانشگاه
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد