به گزارش گلستان ما به نقل از رادکانا، شهرستان کردکوی، پرجمعیت ترین شهر غرب استان گلستان است که با وجود بهره مندی از پتانسیل های عظیم در حوزه طبیعی و گردشگری، رشد چندانی را در مسیر توسعه تجربه نکرده و با تحلیل و ارزیابی آنچه فی الحال در گذران است، تا رسیدن به نقطه مطلوب و درخور، فاصله زیادی باقی مانده است.

فارغ از کاستی هایی که با تأثیر پذیری از بی توجهی و ضعف عملکرد صاحب منصبان در سال های گذشته سبب خارج شدن کردکوی از ریل توسعه گردیده است، توسعه و تجهیز بیمارستان امیر المومنین (ع) و تبدیل آن به یکی از پرآوازه ترین مراکز فوق تخصصی قلب شمال کشور، بارقه های امید را در دل شهروندان و منتظران توسعه زنده کرد که مراجعات مداوم و روز افزون هموطنان از سایر استانها و حتی کشورهای همسایه ی شمالی و سیادت در حوزه بهداشت و سلامت، روزنه ای خواهد شد که در سال های آتی چشم انداز روشنی را برای این خطه از نگارستان ایران ترسیم خواهد نمود.

انجام ماهیانه تا حدود 100 مورد جراحی تخصصی و فوق تخصصی قلب و ارایه خدمات جانبی به بیماران قلب و عروق با سرعت خیره کننده ای سبب اعتلای نام کردکوی و قرار گرفتن نام پزشکان نامدار در صف خدمت در این مرکز فوق تخصصی شده بود که تا اندازه قابل ملاحظه ای، کاستی ها و محرومیت های منبعث از سوءمدیریت در حوزه های دیگر شهری را به حاشیه و ورطه نسیان سپرده و طعم شیرین تمرکز زدایی و توسعه متوازن در استان را که یکی از اهداف فراموش نشدنی نظام مقدس جمهوری اسلامی است به کام ساکنان غرب گلستان، به ویژه شهروندان بی ریای کردکوی چشانده بود.

اما دیری نپایید که اقداماتی عجیب تبر نامهربانی را بر پیکره ی بلا صاحب مرکز فوق تخصصی قلب کردکوی فرود آورد و یکی پس از دیگری شاخ و برگ آن را با زمین گرم آشنا نموده و به تعبیری صادقانه، شمارگانِ طپش قلب کردکوی را از خطوط قرمز بحران عبور داد.

به دلایل نامعلوم و البته حساب شده، دستگاه فوق تخصصی بازتوانی قلب، مدت دو سال است که در انبارهای فنی بیمارستان غبار بی توجهی را بر چهره ی خود تجربه کرده و پزشکان پرآوازه و نیک نام، یکی پس از دیگری چمدان ها را برای ترک کردکوی بر بستند.

آمار خیره کننده ی جراحی های قلب به یکباره و به سان مژه بر هم زدنی سیر نزولی در پیش گرفت و بنا بر شنیده ها، در آبان ماه جاری به عدد ناچیز 16 جراحی در ماه رسید.

آنچه قابل تامل است اینکه به موازات اعتلای نام و آوازه مرکز فوق تخصصی قلب کردکوی، مدیران ارشد دانشگاه علوم پزشکی گلستان در اقدامی عجیب، آهنگ تجهیز بیمارستان شهید صیاد شیرازی گرگان را به دستگاه های فوق تخصصی قلب سر داده و چونان رقیبی، گَرد بی توجهی را بر قامت مرکز فوق تخصصی قلب غرب استان پاشیده و حتی پرستاران و تکنسین های صیاد را برای آموزش فنی به مرکز کردکوی گسیل داشته اند.

آنچه مسلم است اینکه، هیچ عقل سلیمی از توسعه و پیشرفت در حوزه های مختلف پزشکی و تزیین مرکز استان به مراکز تخصصی و فوق تخصصی پزشکی نگران نبوده و بی شک آرزوی دیرینه ی هر دلسوزی است که همه نقاط استان و ایران اسلامی از خدمات نظام و توزیع عادلانه منابع ملی در مملکت بهره مند شده و دغدغه ی بیماران به حداقل ممکن تنزیل یابد اما در نقطه مقابل کدام عقل سلیم رضایت خواهد داد که زنده ای را با هدف تولد نوزادی جدید با سینه ی سرد خاک هم آغوش کنند؟

رفتار های غیر عقلانی در قبال مرکز فوق تخصصی قلب کردکوی، محصول کدام تفکرات است که میلیاردها تومان از سرمایه های بیت المال را از چرخه خدمات رسانی به مردم محروم خارج نموده و در پی خلق مرکزی جدید در مرکز استان برآمده اند؟

با وجود آنکه در برهه کنونی، مهاجرت معکوس و برنامه ریزی برای کاهش تردد در شهرهای بزرگ از اصلی ترین دغدغه های مدیران شهری و استانی محسوب می شود، اقدام مشمئز کننده مدیران درمان استان برای خروج کردکوی از مرکزیت رونق درمان بیماری های قلبی و گسیل نمودن انبوهی از بیماران استانی و ملی به مرکز استان که این روزها از ازدحام و سر ریز جمعیت رنج می برد، با کدام منطق قابل توجیه است؟

از آنجا که در اولین نوشتار، تنها به گوشه ای از نگرانی های مردمی در این حوزه اشاره شده و نگارنده را تا زمان پاسخگویی مسئولان و عاملان تصمیمات نابخردانه و غیر کارشناسی، سکوتی قابل تصور نخواهد بود، ذکر این نکته ضروری می نماید که نقش مدیران شهری و نماینده مردم غرب گلستان در مجلس شورای اسلامی که داعیه دار عضویت در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس  می باشد، چیست؟ 

آیا نمی توان اینگونه پنداشت که در مرکز فوق تخصصی قلب کردکوی، علائم سکته مغزی هویدا شده و آرام آرام در حال از کار انداختن بخش های مختلف آن است؟

دلیل سکوت آنانکه در مواقع خاص، قیصریه ای را برای دستمالی به آتش می کشند، در خصوص این موضوع حیاتی و مطالبه ی بحق مردمی چیست؟

نویسنده: اسماعیل البرزی

انتهای پیام/