1395-03-04 19:27
852
0
32518
به قلم حمید رضا سعادتی فر؛

نقش داستان در رهایی از شیطان و نفوذ دشمن

 مهمترین اهداف قصه ها نجات از تاریکی به سمت روشنایی می باشد، قصه آموزنده همان سرمشق بشریت و انسان خواهد بود.

به گزارش گلستان ما ؛ حمید رضا سعادتی فر فعال فرهنگی و اجتماعی نوشت: انسانها در طول زندگی با قصه های مختلفی روبرو خواهند شد و قصه یکی از آموزنده ترین روش ها و برنامه های هدایت جامعه و زندگی است.

مهمترین اهداف قصه ها نجات از تاریکی به سمت روشنایی می باشد، قصه آموزنده همان سرمشق بشریت و انسان خواهد بود.

خداوند در قران کریم 88 مرتبه این داستان را مطرح نموده و فرموده اند از این داستان عبریت آموزید و شیطان را مطرح کرده است و حدود 25مرتبه خداوند متعال فرمودند شیطان دشمن انسان است و باور داشته باشیم که انسان دشمن دارد و شیطان دشمن دنیا وآخرت انسان است.

روش دشمنی شیطان با انسان چنین است که در سینه ها نفوذ می کند و مخفیانه عمل می کند و در گوش ها نجوا می کند.

برای رهایی از شیطان، شیوه نفوذ دشمن را باید شناخت و این داستان دیگر هم دارد که بعضی انسان ها نفوذ پذیرند و نفوذ در آنها نهادینه می شود.

نفوذ پذیران چه اشخاصی هستند.قران کریم نفوذپذیران را معرفی کردند.کسانی نفوذ پذیرند که شیطان در آن نفوذ می کند و  تقوا پیشه نکرده و دنیا را سرلوحه خودقرار دهند و مقابله با این نفوذ باید دشمن و شیطان را نا امید کرد و خود را قوی در تقوا جلوه داد باید خود را باورمند کنیم که دشمن و شیطان در ما نفوذ نباید کند.

این روش موفقیت آمیز در مقابل دشمن است و مهمتر از آن انسانهای نفوذ پذیری در یک جامعه است که یک جامعه و حکومت را به سمت دشمن نزدیک می کند و آن جامعه دینی را به تباهی می رساند.

درتاریخ چندین نفوذ داشته ایم.که حضرت امیرالمومنان علی ابن ابیطالب(ع) درجایی فرمودند :ابوموسی اشعری دلش با مانیست.درجامعه اسلامی اشخاصی هستند که ظاهر با نظام اسلامی هستند و در باطن و از دل با دشمن هستند و در واقعه عاشورا داستان عبرت آموزی به بشریت دادکه شمر ابن ذی الجوشن بارها حضرت عباس را خواست و صدا زد مهربان صدا می زد و در خواست مذاکره کردن ولی حضرت اعتنایی نکرد و امام حسین فرمودند:عباسم من قبولت دارم برو جوابش رو بده می دانم برات سخت است .

حضرت عباس رفتند ولی با دشمن نرم صحبت نکردند و با دشمن دست ندادند و به دشمن اخم کردند.حضرت دشمن شناس بودند و چنین کردند و این داستان در جامعه جمهوری اسلامی هم نمایان می شود که گاهی وقت ها مسئولین سیاسی وفرهنگی دشمن شناس نیستند ونفوذ پذیرند ویک جامعه دینی واسلامی را به تباهی می کشند.

دشمنان جمهوری اسلامی برای دشمنی خود نقشه های مختلفی دارند و عمداً از نقشه های اختلاف و نفوذ استفاده می کنند و به هرطریقی نفوذ را نهادینه می کنند.چه در زمینه فرهنگی و سیاسی و چه در اقتصاد و یک سری از سیاسیون از این نفوذ استقبال می کنند و آینده موجب تباهی نظام اسلامی می شود.

دشمن اختلاف را در تفکرات سیاسیون قرار داد و طبقه بندی تفکرات سیاسی را فاصله انداختند و یک سری از آرمان های نظام جمهوری اسلامی دور شدن و نسبت به این اندیشه های دشمن نرم شدن و دعوت را می پذیرند و جلوی دشمن سرخم کنند.

عمدتاً کسانی از این نوع تفکر استقبال می کنند و نفوذ پذیر هستند که یک نوع ولایت گریزی درونشان هست.و برای مقابله با این تفکرات و اندیشه های دشمن و نفوذ دشمن فاصله گرفت.

باید به قدرت خود ایمان داشته باشیم و به ضعف دشمن و اندیشه های دشمن آگاهی پیدا کنیم و جلوی نفوذ دشمن را بگیریم.

بعضی وقت ها سیاسیون می گویند با دشمن یک کمی نرم باشیم چرا که از دشمن به ما ضرر نرسد.آن نرمی آنجایی که نباید باشد نشان داده شود صد و یک و جامعه می بیند .سیاسیون باید دشمن را نا امید کنند که پیروزی در آن می باشد.

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.