اگر مي خواهيم از فضاهاي عمومي شهر هايمان نسيم انتظار بوزد ، بايد فضاي فكري ما مملو از« فرهنگ انتظار » بوده و در عين حال ، مبلًغ و مدافع آن باشيم.
به گزارش گلستان ما ؛ محمد دیلم کتولی فعال رسانه ای استان گلستان نوشت :
یکی از مسائل بسیار مهم اجتماعی جهان اسلام « مسئله انتظار » است ، عاشقان دیدن « یار غائب از نظر » در وهله ي نخست ، نيازمند ارائهی خود به امام عصر (عج) بوده ، سپس تسليم اوامر و نواهي ايشان و در مراحل بعد مطيع ، مبلغ و مدافع حضرت هستند .
این جماعت « عاشق پیشه » برای وصال حضرت دوست راهی طولانی در پیش دارند ، منتظران حضرت حجت (عج) از نطفه حلال بوجود می آیند ، در محیط سالمی رشد و تعالی می کنند ، با پاکیزگان معاشرت می کنند و در محیطی سالم و پاک تحصیل می کنند که يكي از اين محيط هاي آموزشي پاک مي تواند « شهر » باشد.
اگرمي خواهيم از فضاهاي عمومي شهر هايمان نسيم انتظار بوزد ، بايد فضاي فكري ما مملو از« فرهنگ انتظار » بوده و در عين حال ، مبلًغ و مدافع آن باشيم.
تنیدن مفهوم « عشق » در جغرافیای وجود ، یعنی شهری که از آن« شمیم انتظار » به مشام می رسد .
جوانان شهر انتظار اهل مراقبه و محاسبه اند ، اینان می دانند که ، منتظر یعنی کسی که در انتظار « امام حاضر » است، بنابر این ، هر شب ، هر جمعه ، هر نیمه شعبان ، پرونده خویش را باز نموده ، تا ببینند چه قدر برای رضای « محبوب حاضر خویش» که شاهد و ناظر اعمال آنهاست ، قدم برداشته اند.
« شهر من ، شهر انتظار » است و ساکنین شهر انتظار مسلمان اند و تسلیم باید ها و نباید های او ، منتظر واقعی تابع احکام دین مبین اسلام است و مسلمان کسی است که بر واجبات خداوند اصرار داشته و از حرام خدا چشم می پوشد. امیرالمومنین (علیه السلام ) می فرماید: «کسی که در انتظار اقامه نماز به سر برد ، در طی زمان انتظارش ، در حال نماز محسوب می شود » بیهوده نیست که جایگاه منتظر در روایات «جایگاه شهید به خون غلطیده در حضور رسول الله (صلی الله علیه وآله ) است.»
انتظار فرج ، عمل است و با پویایی و تلاش گره خورده و فقط نشستن و دعا کردن نیست.بنابر این « شهر منتظر » شهر عمل به فرمان های خداوند و بیزار از خمودی و خستگی و بی حالی است .
« گرگان شهر من » شهر منتظرانی است که اهل عمل اند ، برای زمینه سازی ظهور کار می کنند و نخستین کارشان « عبادت خدا و خدمت به خلق » است .
انتظار فرج ، یک عمل فردی نیست و «امتی» که در روایت آمده ، بیان گر اجتماعی بودن آن است ؛ پس باید همه دست به دست هم دهند ؛ تا شهرشان را برای صاحبش آماده کنند.
اگر اُمّت ، همراه امام نباشد ، داستان کربلا ، دوباره تکرار می شود. انتظار فرج ، بالاترین و برترین اعمال است و هیچ چیز به مقام و رتبه آن نمی رسد. بنابراین اهالی « شهر منتظران گرگان » ، با وفاداری به مولایشان برای زمینه سازی ظهور کار می کنند ، که بهترین کار ها « خدمت به خلق خدا ست ».
« شهر من ، شهر انتظار » است ، شهری که در آن « کینه و دشمنی و رشک و حسد و ... » جایی ندارد ، ساکنین شهر انتظار ، در کوچه پس کوچه های شهر « درخت دوستی نشانده اند » تا کام دلشان بر آید و برای اینکه رنج بی شمار نبینند «درخت دشمنی ها را از بیخ و بن کٓنده اند . دوستی و محبت و عشق در رگ های این شهر می جوشد و اهالی شهر انتظار ، عاشق یکدیگرند.
««انتظار فرج » بالاترین جهاد امت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله ) محسوب شده و جهاد ، به « روحیه جهادی »نیز نیاز دارد و از خود گذشتگی می خواهد و برای رسیدن به محبوب ، باید از جان و مال و آبرو دست شست.
مسئولین شهر انتظار هم ، شیفته خدمتند نه تشنه ی قدرت ، در این شهر نبض حیات با کار و پشتکار مسئولان و مردم می زند ، رقابت اصلی مسئولان« شهر انتظار » بر سر کیفیت و کمیت تلاش و خدمت است ، نه دستیابی به جایگاه و مقام و منزلت و... چون مسئولان « شهر انتظار » هم می دانند « الشًاهِد هوا القاضی » همین امام حاضر و شاهد ، فردای قیامت قاضی دادگاه الهی است.
در جهاد ، مطیع امر فرمانده بودن ، ضروری است همه تابع امر ولایتند و فرمانده جهت تأمین اهدافش ، نیاز به یار دارد ؛ اما نه یارانی که در نیمه راه ، خوارج شوند و قرآن ناطق را تشخیص ندهند. این مسیر ، کسی را می خواهد که اهداف امام را بشناسد و درست تحلیل سیاسی و اجتماعی کند ؛ دشمن را خوب بشناسد و مصداق هایش را در جهان امروز تشخیص دهد و بداند که علت بیزاری شیعه از آمریکا و اسرائیل چیست ؟ و اگر چنین بصیرتی نباشد، آقا ظهور نخواهد کرد؛ زیرا قرار نیست که صلح امام حسن ( علیه السلام ) دوباره تکرار شود.
« گرگان شهر من ، شهر انتظار » و شهر « ولایت مداری » است ، در این شهر « رٓد پای » امامی است که از هزاران کیلومتر دور تر برای دیدن دوستانش ، به گرگان آمده ، تا بر جان عاشقانش تا قرنهای متمادی اثر بگذارد و نسل ها به او و فرزند غائبش وفادار باشند.
مردم شهر انتظار ، سبک زندگی شان ، اسلامی است ؛ اما اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه وآله) و با دو بال سلوک حسینی و سیره مهدوی ، در عرش سیر می کنند و مِهر سربازی یار را بر دل می نهند ؛ با سلطه بیگانگان مخالفند ؛ سازش نمی کنند و سیلی به استکبار می زنند .
آنان سراپا مطیع به امر مولایند ؛ سفیران سبز انتظارند و همه را به سمت خدا دعوت می کنند ؛ تا ستاره هدایت شوند. آنان ، اهل سکوتند و سالم از ریا ؛ به افراد خویش سخت می گیرند و می کوشند جزء سیصد و سیزده نفر باشند؛ برای رضای خدا ، سر به دار می دهند ؛ تا بوی سیب سرخ کربلا را استشمام کنند ؛ سرودشان یا مهدی ادرکنی و سرورشان ، هنگامه ظهور است.
« گرگان شهر من ، شهر انتظار » است و مردم و مسئولین شهری اش تلاش می کنند که « برغم مدعیانی که منع عشق کنند ، جمال چهره ی آن یار غائب از نظر همچنان « حجًت موجًه » باشد .
انتهای پیام /
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد