همزمان با میلاد با سعادت حضرت فاطمه(س) و امام خمینی(ره)، از تاریخ 23 تا 30 دی ماه سال جاری به عنوان هفته فرهنگی "بر آستان آفتاب" نامگذاری شده است که به این مناسبت به بررسی اجمالی برخی از زوایای زندگی و اندیشههای اخلاقی امام خمینی میپردازیم.
ه گزارش گلستان ما؛ غلامرضا خارکوهی، تاریخنگار برجسته انقلاب اسلامی به مناسبت هفته فرهنگی بر آستان آفتاب به زوایای زندگی واندیشه اخلاقی امام خمینی (ره) در یادداشتی پرداخت.
امام خمینى از ولادت تا سیاست
امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی روز ۲۰ جمادى الثانى سال ۱۳۲۰ قمرى- مصادف با سالروز میلاد حضرت فاطمه - مطابق با اول مهر سال ۱۲۸۱ شمسى (۲۴ سپتامبر ۱۹۰۲ میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مركزى ایران در خانوادهاى اهل علم وایمان متولد شد. او وارث سجایاى آباء و اجدادى خود بود كه نسل در نسل در كار هدایت مردم و كسب معارف الهى كوشیدهاند. پدر بزرگوار امام خمینى مرحوم آیت الله سید مصطفى موسوى از معاصرین مرحوم آیت الله العظمى میرزاى شیرازى پس از آنكه سالیانى چند در نجف اشرف علوم و معارف اسلامى را فرا گرفت و به درجه اجتهاد نایل آمد به ایران بازگشت و در خمین ملجأ مردم و هادى آنان در امور دینى بود. در حالى كه بیش از پنج ماه از ولادت «روح اللَّه» نمىگذشت، خوانینِ تحت حمایت عمّال حكومت وقت، نداى حقطلبى پدر را كه در برابر زورگوییهایشان به مقاومت برخاسته بود، با گلوله پاسخ گفتند و در مسیر خمین به اراك وى را به شهادت رساندند. بستگان شهید براى اجراى حكم الهىِ قصاص به تهران( دارُالحكومه وقت) رهسپار شدند و بر اجراى عدالت اصرار ورزیدند تا قاتلْ قصاص گردید. بدین ترتیب امام خمینى از اوان كودكى با رنج یتیمى آشنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران كودكى و نوجوانى را تحت سرپرستى مادر مؤمنهاش( بانو هاجر) كه خود از خاندان علم و تقوا و از نوادگان مرحوم آیت الله خوانسارى (صاحب زبدة التصانیف) بوده و همچنین نزد عمه مكرمهاش( صاحبه خانم) كه بانویى شجاع و حقجو بود، سپرى كرد. امّا در سن پانزده سالگى از نعمت وجود آن دو عزیز نیز محروم شد.
حضرت امام(ره) از سنین كودكى و نوجوانى با هوشى سرشار، قسمتى از معارف متداول روز و علوم مقدماتى را در منطقه خمین فرا گرفت و در سال ۱۲۹۸ش عازم حوزه علمیه اراك شد. اندكى پس از هجرت آیت الله العظمى عبدالكریم حائرى یزدى (نوروز سال ۱۳۰۱ش) امام خمینى نیز رهسپار حوزه علمیه قم شد و به سرعت مراحل تحصیلات تكمیلى علوم حوزوى را نزد اساتید حوزه قم بویژه پای درس حائرى یزدى طى كرد. روح جستجوگر امام خمینى باعث شد تاایشان تنها به ادبیات عرب و دروس فقه و اصول بسنده نكند و به دیگر رشتههاى علمى نیز روى آورد. از این رو همزمان با فراگیرى فقه و اصول نزد فقها و مجتهدینِ وقت، به فراگیرى ریاضیات و هیئت به اضافه علوم معنوى و عرفانى و فلسفه اسلامى و فلسفه غرب و عالیترین سطوح عرفان نظرى و عملى پرداخت و به مرحله اجتهاد و استادی در این علوم رسید.
در این زمان، امام خمینى(ره) به عنوان یكى از مدرسین و مجتهدین صاحب رأى در فقه و اصول و فلسفه و عرفان و اخلاق شناخته مىشد و زهد و وارستگى، تعبّد و تقواى او زبانزد خاص و عام بود. پس از رحلت آیت الله بروجردى نیز امام خمینى علیرغم رویكرد گسترده طلاب و فضلا و مردم مسلمان بهایشان به عنوان یكى از مراجع تقلید، از هرگونه اقدامى كه شائبه موقعیتطلبى و مقامخواهى داشته باشد بشدت پرهیز داشت و دوستان خویش را همواره به بىاعتنایى به این گونه مسائل فرا مىخواند. در زمانى كه آگاهانِ جامعه اسلامى گِرد وجود او را به عنوان منادى اسلام راستین گرفتند و آرزوهاى خویش را در تقوا و علم و آگاهی هاى وى یافتند، كمترین تغییرى در مشى و منش امام خمینى پدید نیامد و این تكیه كلام همیشگى او بود كه مىفرمود: « من با مردم ایران برادر هستم و خود را خادم و سرباز آنان میدانم».
امام خمینى همچنان كه بارها و بارها تأكید کرده، ملاك تمام رفتارها و حركتها را جلب رضاى خالق و عمل به تكلیف و وظیفه مىدانست و در بینش او آن گاه كه كار و حركت براى خدا باشد چه در حبس و تبعید باشد و چه در اوج قدرت و اقتدار، یكسان است. به گفته شاگردانایشان درس امام خمینى از معتبرترین كانون هاى درسى حوزه محسوب مىشد و در برخى از دورهها- سال هاى تدریس در حوزه علمیه قم- شاگردان حاضر در محضر استاد به ۱۲۰۰ نفر هم رسیده بود كه در میان آنان دهها تن از مجتهدین مسلّم و شناخته شده حاضر بودند و از مكتب فقه و اصول امام خمینى بهره مىبردند.
روحیه مبارزه و جهاد در راه خدا ریشه در بینش اعتقادى و تربیت و محیط خانوادگى و شرایط سیاسى و اجتماعى دوران زندگى آن حضرت داشت. مبارزاتایشان از نوجوانى آغاز، و سیر تكاملى آن به موازات تكامل ابعاد روحى و علمىایشان از یك سو، و اوضاع و احوال سیاسى و اجتماعى ایران و جوامع اسلامى از سوى دیگر، در اًشكال مختلف ادامه یافت و در سال هاى ۱۳۴۰ و ۴۱ ماجراى انجمن هاى ایالتى و ولایتى فرصتى پدید آورد تاایشان در رهبریت قیام روحانیت ایفاى نقش كند. بدین ترتیب قیام سراسرى روحانیت و ملت ایران در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ با دو ویژگى برجسته یعنى رهبرى واحد امام خمینى و اسلامى بودن انگیزهها، شعارها و هدف هاى قیام، سرآغازى شد بر فصل نوین مبارزات ملت ایران كه بعدها تحت نام«انقلاب اسلامى» در جهان شناخته و معرفى شد.
امام خمینى در سال ۱۳۲۲ش با تدوین و انتشار كتاب \"كشف اسرار\" فجایع سلطنت بیست ساله رضاخان پهلوى را افشا كرد و با دفاع از اسلام و روحانیت به پاسخگویى به شبهات و هجمههاى منحرفین پرداخت و در همین كتابایده حكومت اسلامى و ضرورت قیام براى تشكیل آن را مطرح ساخت. سال بعد در اردیبهشت سال ۱۳۲۳ش نخستین بیانیه سیاسى امام خمینى كه در آن آشكارا علماى اسلام و جامعه اسلامى را به قیام عمومى فرا خوانده بود، صادر كرد. لحن و محتواى بیانیه و مخاطب آن به روشنى گواهى مىدهد كه حضرت امام در آن شرایط اسفبار حوزهها، انتظار قیامى زودهنگام را نداشته است. بلكه انگیزه انتشار آن، به صدا درآوردن زنگ خطرها و بیدارباش براى طلاب جوان بوده است. موضع سیاسى امام خمینى در تلاش هاى بعدی او آشكارتر شد. لذا بتدریج حلقهاى از یاران همفكرش در جمع شاگردان امام شكل گرفت. اغلب اینها كسانى بودند كه بعدها در جریان قیام ۱۵ خرداد فداكارى كردند و در سال هاى اختناق پس از آن از تلاش باز نایستادند و آنان كه از حبسها و شكنجهها جان سالم به در بردند، پس از پیروزى انقلاب اسلامى در سختترین شرایط، نقش خویش را در مصادر كلیدى نظام نوپاى اسلامى ایفا كردند.
نکتههای اخلاقی مکتب امام
امام خمینى مراقبت از نفس و تهذیب دائمى آن از آلودگى هواهاى نفسانى و شیطانى، در تمام ادوار زندگى را لازمه نیل به كمال حقیقى مىدانست و معتقد بود كه تربیت مىبایست از دوران كودكى و حتى دوران زندگى جنینى به وسیله مراقبت هاى مادر مورد توجه قرار گیرد و لذا مىفرمود:
«هیچ شغلى به شرأفت مادرى نیست. »
« اول مدرسهاى كه بچه دارد، دامن مادر است. »
امام به مربیان جامعه مىگفت:
« توجه كنید كه دوره مدارس مهمتر از دانشگاه است، چرا كه رشد عقلى بچهها در این دوره شكل مىگیرد. »
«همه سعادتها و همه شقاوتها انگیزهاش از مدرسههاست، و كلیدش دست معلمین است. »
امام خمینى معلمى را شغل انبیا؛ و مهمترین وظیفه معلم را- صرف نظر از آموزش علوم رسمى- هدایت جامعه به سوى اللَّه مىدانست.
امام، انسان را عصاره همه موجودات عالم مىنامید و مىگفت:
« انسان... اعجوبهاى است كه از او یك موجود الهى ملكوتى ساخته مىشود و یك موجود جهنمى شیطانى. »
امام مىفرمود:
« با تربیت انسان، عالَم اِصلاح مىشود. »
او تربیت و تزكیه را مقدم بر تعلیم و آموزش مىدید و معتقد بود كه دانش با همه شرأفتش آن گاه كه توأم با تزكیه نفس نباشد، همچون ابزارى در خدمت هدف هاى شیطانى به كار گرفته خواهد شد و مىفرمود:
« اگر علم در یك قلب فاسد وارد شد، در یك مغز فاسد از جهت اخلاق وارد شد، ضررش بیشتر از نادانى است. »
یكى از مهمترین دستاوردهاى نهضت امام خمینى در ایران، بازیابى نقش زنان در پهنه فعالیت هاى اجتماعى بود. به جرأت مىتوان ادعا كرد در هیچ برههاى از تاریخ ایران، زنان مسلمان ایرانى بدین پایه از آگاهی هاى عمومى و سیاسى نرسیده و در سرنوشت كشور خویش دخالت داده نشدهاند. در دوران اوجگیرى قیام مردم علیه شاه، زنان در همه صحنهها دوشادوش و حتى در مواردى پیشاپیش صفوف مردان حركت مىكردند. در طول جنگ تحمیلى عراق، نقشى كه زنان مسلمان در تدارك امكانات براى جبهههاى نبرد و تشویق برادران و همسران و فرزندان خود براى دفاع از اسلام و انقلاب و حتى مشاركت در امور تداركاتى خطوط مقدم جبهه ایفا كردند، در تاریخ جنگهاى معاصر بىسابقه است.
هم اكنون نیز زنان در جامعه ایران، همدوش مردان در فعالیت هاى اجتماعى و امور آموزش و پرورش، دانشگاهها، امور درمانى و بهداشتى و ادارات دولتى و دیگر صحنهها مشاركت چشمگیر دارند؛ در حالى كه قبل از پیروزى انقلاب اسلامى به دلیل فضاى آلوده و نامساعدى كه رژیم شاه در كشور به وجود آورده بود، اكثریت زنان مسلمان جامعه، ناگزیر به چهار دیوارى خانهها پناه برده و بسیارى از دختران بخصوص در شهرستانها و روستاها از نعمت تحصیل محروم بودند و آن دسته كه در شهرهاى بزرگ امكان شركت در فعالیتهاى اجتماعى را یافته بودند، در برابر هجوم فرهنگ بىبند و بارى، در شرایطى بسیار دشوار از شرأفت و عفاف خویش دفاع مىكردند و بسیارى نیز ناگزیر از ترك شغل و تحصیل مىشدند.
پس از انقلاب تحول پدید آمده در جامعه زنان ایرانى، بیش از هر چیز نتیجه نگرش امام خمینى به شخصیت و منزلت زن و دفاع او از حقوق زنان بود. امام خمینى مىفرمود:
« در نظام اسلامى، زن همان حقوقى را دارد كه مرد دارد، حق تحصیل، حق كار، حق مالكیت، حق رأى دادن، حق رأى گرفتن. »
«از نظر حقوق انسانى، تفاوتى بین زن و مرد نیست. زیرا كه هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. »
امام مىفرمود:
« آنچه اسلام با آن مخالف است و آن را حرام مىداند فساد است، چه از طرف زن باشد و چه از طرف مرد. »
«ما مىخواهیم زن در مقام والاى انسانیت خودش باشد نه مَلعَبه. »... «اسلام نمىخواهد كه زن به عنوان یك شىء و یك عروسك در دست ما باشد. اسلام مىخواهد شخصیت زن را حفظ كند و از او انسانى جدى و كارآمد بسازد. »
« زن مانند مرد آزاد است كه سرنوشت و فعالیت هاى خود را انتخاب كند. »
« آزادى به شكل غربى آن، كه موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مىشود، از نظر اسلام و عقل محكوم است. »
توصیهها و جهتگیرى مواضع اقتصادى امام خمینى عموماً بر پایه اجراى عدالت و اولویت دادن به حقوق محرومین و مستضعفین جامعه بود. او خدمت به محرومین را بالاترین عبادت مىنامید و آنان را ولى نعمت خود و جامعه مىدانست. بیشترین سفارش امام خمینى به كارگزاران نظام اسلامى، سفارش رسیدگى به مستمندان و پرهیز از خوى كاخنشینى بود. او معتقد بود كه دولت و كارگزاران و مدیران، خادمین ملتند و خادم، حق ندارد امكاناتى برتر از عامه مردم بخواهد. امام مىفرمود:
« یك موى سر این كوخنشینان و شهیددادگان به همه كاخ و كاخنشینان جهان شرف و برترى دارد. »
« آنهایى تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. »
«آن روزى كه دولت ما توجه به كاخ پیدا كرد، آن روز است كه باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. »
از صفات برجسته امام خمینى آن بود كه سخنش تماماً از سر اعتقاد و صداقت بود و خود قبل از دیگران بدان عمل مىكرد. زندگى و معیشت امام خمینى نمونهاى كامل از زهد و قناعت و سادهزیستى بود و این شیوه، تنها مربوط به دوران قبل از مرجعیت و رهبرى او نمىشد؛ بلكه معتقد بود رهبر مىبایست زندگىاش همسان معمولىترین اقشار جامعه و حتى پایینتر از آن باشد. او در تمام دوره عمرش به زندگى زاهدانه پایبند بود. با آنكه خاطرات مستند و فراوانى از این جنبه زندگى امام گفته و منتشر شده است كه نقل آنها كتابى قطور مىطلبد؛ اما هنوز ابعاد پایبندى او به زهد و سادهزیستى در زندگى، بسیار ناشناخته باقى مانده است.
در بیان سادهزیستى امام خمینى و اعتقاد او به لزوم احتیاط كامل در صرف بیت المال، همین بس كه بنا به نظر و تأیید امام، در اصل ۱۴۲ قانون اساسى جمهورى اسلامى، دیوان عالى كشور موظف شده است تا دارایى رهبر و مسئولین رده بالاى نظام اسلامى، قبل و بعد از تصدى مسئولیتها را رسیدگى كند تا بر خلاف حق، چیزى افزایش نیافته باشد. امام خمینى نخستین كسى بود كه صورت و مشخصات دارایى ناچیز خویش را در تاریخ ۲۴ دى ماه ۱۳۵۹ براى دیوان عالى ارسال نمود. بلافاصله پس از رحلت امام، فرزندایشان طى نامهاى كه در روزنامهها نیز منتشر شد از قوه قضاییه خواست تا داراییهاى امام را بر طبق قانون اساسى مجدداً رسیدگى كند.
نتیجه بررسى در تاریخ ۱۱ تیرماه سال ۱۳۶۸ طى بیانیهاى از سوى رئیس دیوان عالى كشور منتشر شد. در این بیانیه تصریح شده بود نه تنها بر دارایى غیر قابل ذكر امام چیزى افزون نشده، بلكه قطعه زمین موروثى از پدرش در خمین، در زمان حیات امام و به دستورایشان به مستمندان محل واگذار گردیده و از مالكیتایشان خارج شده است.
تنها ملك غیر منقول امام خمینى، منزل قدیمىایشان در قم است كه از زمان تبعید امام در سال ۱۳۴۳ عملًا این منزل در اختیار اهداف نهضت و مركز تجمع طلاب و مراجعین مردمى بوده و هست و عملًا جنبه شخصى ندارد. در صورت دارایى مذكور- كه در سال ۱۳۵۹ تنظیم شده و در زمان رحلت پس از بررسى قانونى، رسماً اعلام شد كه به جز كاهش تغییرى نكرده است- قید شده بود كه به جز تعدادى كتاب، اثاثیه شخصى ندارد، مختصر وسایل اولیه و مستعملى كه در خانهایشان براى گذران زندگى ساده او موجود است، متعلق به همسرشان مىباشد، دو قطعه قالى مستعملِ موجود ملك شخصى نیست و باید به سادات نیازمند بدهند، وجه نقد شخصى ندارد اگر چیزى هست مربوط به وجوهات شرعى است كه مردم براى مصارف شرعى در اختیار مرجع خود گذاشتهاند كه باید به مصارف خود برسد و ورثه را در آن حقى نیست. بدین ترتیب، دارایى بر جاى مانده از مردى كه قریب نود سال عمر خود را در كمال محبوبیت گذرانده بود، شامل عینك، ناخنگیر، شانه، تسبیح، قرآن و سجاده نماز و عمامه و لباس روحانى او و كتاب هایى در معارف دینى بود.
اینها فهرست دارایى كسى است كه نه تنها رهبر یك كشور نفتخیز و غنى چند ده میلیونى بود؛ بلكه بر میلیونها قلوب مردم حكومت مىكرد. همان مردمى كه وقتى امام فرمان بسیج براى دفاع از اسلام و انقلاب مىداد، صفهاى طویل داوطلبان شهادت تشكیل مىدادند، همان مردمى كه وقتى خبر بیمارى قلبى امام انتشار یافت، با نوشتن نامه و با حضور در جلوی بیمارستان خواستار اهداى قلب خویش بودند. رمز این همه محبوبیت را باید در همانایمان راستین و زهد و صداقت امام خمینی جستجو كرد. [با استفاده از کتاب صحیفه امام و کتاب حدیث بیداری، حمید انصاری]
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد