1403-07-25 13:15
230
0
91768
متهم باز هم منکر اتهام شد؛

قطع دست برای تکیه‌زدن به ماشین

مرد شرور که به اتهام قطع دست یک پسر به قصاص محکوم شده بود با نقض حکم از سوی دیوان عالی کشور برای دومین بار پای میز محاکمه ایستاد؛ اما همچنان منکر اتهام وارد شده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»؛  اواخر آبان سال ۱۳۹۹ گزارش یک درگیری خونین به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل درگیری که کوچه‌ای در شرق تهران بود اعزام شدند.
 با بررسی‌های اولیه مشخص شد درگیری میان ۷ نفر صورت‌گرفته و در جریان آن پسر ۱۸ ساله‌ای به نام بهرام از ناحیه مچ دست آسیب شدیدی دیده است که وی به بیمارستان منتقل شد.
 از آنجا که دست پسر جوان نیاز به عمل پیوند داشت بلافاصله تحت عمل جراحی قرار گرفت.
 در این میان مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل یا عاملان درگیری آغاز کردند.
 بهروز، برادر بهرام که شاهد ماجرا بود به پلیس گفت: لحظاتی پیش از درگیری، من و بهرام جلوی خانه یکی از دوستانمان ایستاده و
 بی آن که حواسمان باشد به یک ماشین تکیه داده بودیم؛ اما ناگهان ۵ نفر با توهین و پرخاش مبنی بر اینکه چرا به ماشین آنها تکیه داده‌ایم با چاقو، شمشیر و قمه به ما حمله کردند.
 ما با عذرخواهی می‌خواستیم به دعوا خاتمه دهیم؛ اما یکی از آنها با شمشیر ضربه‌ای به دست بهرام زد که مچ دستش قطع شد و روی زمین افتاد. من به‌سرعت دست قطع شده را برداشتم و می‌خواستم برادرم را به بیمارستان برسانم؛ اما آنها آن‌قدر خشمگین بودند که اجازه نمی‌دادند تا اینکه همسایه‌ها آمدند و آنها از آنجا رفتند و برادرم را به‌سرعت به بیمارستان رساندم.
 پس از اظهارات بهروز، پلیس ۵ متهم پرونده را ردیابی و بازداشت کرد و متهمان بعد از انتقال به پلیس آگاهی به درگیری با دو برادر اعتراف کردند. با تکمیل تحقیقات برای متهمان کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
 در دادگاه چه گذشت
 در ابتدای جلسه بهرام به جایگاه رفت و گفت: عمل جراحی پیوند دستم موفقیت‌آمیز نبود و پزشکان ناچار شدند دست چپم را از مچ قطع کنند. در روز حادثه وقتی متهمان به ما حمله کردند از ترسم دستم را جلوی صورتم گرفته بودم تا ضربات شمشیر، قمه و چاقوی آنها آسیبی به چشمم نزند؛ اما یکی از آنها به نام هاشم با شمشیری که در دستش بود ضربه محکمی به دستم زد و آن را قطع کرد.
 در این مدت چندین‌باره تحت عمل جراحی قرار گرفتم که ناموفق بود و دستم قطع شد.
 از آن روز به بعد ضربه روحی بدی خورده‌ام و متهم، من را خانه‌نشین کرده است. حالا هم به هیچ عنوان حاضر به گذشت و مصالحه نیستم و درخواستم قصاص متهم است. سپس هاشم به جایگاه رفت و گفت: اتهام درگیری با دو برادر را قبول دارم، اما من آن روز تنها نبودم و چهار نفر دیگر هم همراهم بودند.
 من و محمود شمشیرهای تزیینی از خانه دوستم برداشتیم و فکر می‌کردیم تیغه آنها به‌خاطر تزیینی بودنشان کند هستند. ضربه کاری را محمود به بهرام زد و باعث قطع دستش شد.
 پس از آن محمود به جایگاه رفت و گفت: نمی‌دانم چرا هاشم می‌خواهد اتهامش را گردن من بیندازد. من ضربه‌ای به بهرام نزدم.
 در ادامه ۳ متهم دیگر نیز یک‌به‌یک به جایگاه رفتند و اتهام درگیری را نپذیرفتند و مدعی شدند در محل بودند؛ اما وارد نزاع نشده‌اند.
 در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده و همچنین اظهارنظر کارشناسان پزشکی قانونی، هاشم را به قطع دست محکوم کردند.
 هاشم بعد از صدور حکم اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان بر اساس اظهارات تازه هاشم که مدعی بود محمود ضارب اصلی بوده حکم را شکستند و خواستار ازسرگیری تحقیقات برای روشن‌شدن اظهارات متهم اصلی شدند.
 دومین جلسه دادگاه
 با تکمیل تحقیقات، هاشم و محمود در شعبه هم‌عرض ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
 در این جلسه نیز شاکی بار دیگر خواهان قصاص متهم شد.
 پس از آن هاشم به جایگاه رفت و گفت: من روز درگیری اصلاً شمشیر نداشتم و با چاقو دعوا کردم که چاقو هم نمی‌تواند باعث قطع دست شود. ضربه‌ای که باعث قطع عضو شاکی شده، محمود زده است.
 در ادامه محمود به جایگاه رفت و ضمن رد اتهامش گفت: خود شاکی هم می‌داند که من ضربه‌ای به او نزدم.
 در این لحظه شاکی به قضات گفت: هاشم دروغ می‌گوید. من به‌خاطر دارم که ضربه را هاشم به دستم زد. او آن روز مدام فحاشی می‌کرد و عربده می‌کشید و با صدای بلند به من و برادرم می‌گفت هر دو تای شما را می‌کشم.
 در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: مشرق

انتهای خبر/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.