نویسنده و شاعر اهل سنت افغانستانی با اشاره به اینکه ایران پناهگاه امن و سرزمین دلدادگی من است، گفت: رهبر معظم انقلاب آقا و ولی همه ما مسلمانان دنیاست.
به گزارش گلستان ما به نقل از فارس، مردمان شریف کشور افغانستان از دهههای گذشته به دلیل ناامنی، فشارهای اقتصادی، خشکسالی و بسیاری از مسائل از این دست با یافتن اشتراکات فرهنگی، تاریخی، دینی و زبانی با مهاجرت به ایران اسلامی به نوعی کشورمان را به عنوان یک ملجا و پناهگاه برای خود در نظر گرفته و در طی سالهای متمادی علاوه بر زندگانی مسالمتآمیز با ایرانیان در بخشی از بدنه جامعه و اقشار خود را ظهور و بروز دادهاند.
شاید بزرگترین و پرافتخارترین بخش نقشآفرینی افغانیهای ایران اسلامی تیپ فاطمیون مدافعان حرم باشند که در کنار برادران ایرانی خود برای دفاع از حرم آلالله جان خود را بر کف دست گرفته و دلاورانه در برابر کفر و الحاد ایستادگی کردند.
اما ورود این عزیزان به بطن جامعه ایران و زندگی چند دهه در کشورمان نگاههای مختلفی را در اذهان آنها ایجاد کرده که برای آشنا شدن با این نگاه و نظریات با یکی از نویسندگان و شعرای افغانی که در ایران اسلامی و در شهرستان گنبدکاووس ساکن است گفتوگویی صورت دادهایم که در ادامه مشاهده میکنید:
خودتان را به طور کامل معرفی کنید و درباره زادگاه، قومیت و مذهبتان نیز توضیح دهید؟
عرب: بنده شایسته عرب هستم دخترکی مهاجر و افغان که 25 سال سن دارم و با قومیتی عرب، مذهب سنی و زیان فارسی دری در ایران اسلامی به عنوان یک پناهنده و مهاجر زندگی میکنم.
از چگونگی ورود به ایران اسلامی بگوئید؟
عرب: حدود 36 سال قبل و زمانی که من هنوز چشم به دنیا نگشوده بودم والدینم به خاطر اینکه سرزمین مادریام به دلایل مختلفی ناامن شده بود، برای داشتن امنیت و اینکه حداقل آسوده خاطر بتوانند شبهایشان را سر کنند راه هجرت را در پیش گرفتند و به سوی سرزمین دیگر و کشور همسایه یعنی جمهوری اسلامی ایران مهاجرت کردند.
من دخترک مهاجری هستم که وقتی چشم به دنیای امروز گشودم خود را در دیار آشنایی دیدم که هم از نظر دین و هم از نظر زبان اشتراک حداکثری داشتیم، وقتی خواستم راه رفتن را بیاموزم بر روی سنگفرشهای شهری پا نهادم که نامش گنبدکاووس و در گلستانی بود با زیبایی دو چندان و مردمان مهربان و فرشته صفتی که مهربانی در تار و پودشان گره خورده بود.
* ما به شهدای ایران هم مدیون هستیم
حضور در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
عرب: من امروز در زیر سایه بیرقی زندگی میکنم که نام «الله» در قلب اوست و برای ما مهاجرین پناهگاهی امن و امین است، امنیتی که به خاطر داشتن آن من به تمامی خانوادههای شهدا و جانبازان که با ایثار و فداکاری خود این امنیت را فراهم کردهاند مدیونم که نه تنها هموطنان خودشان آسوده باشند بلکه باعث آسودگی من و هموطنان افغان من شدهاند.
امروز همانطور که ایرانیها از امکانات شهری و یا خیلی از امتیازات استفاده میکنند ما افغانها نیز همانند آنها از این امکانات بهرهمند هستیم و هر چند بنا به قانون ایران برخی محدودیتهای قابل احترامی نیز هست که طبیعی است.
مردم ایران زمین را چگونه شناختهاید؟
عرب: مردمان ایران بیش از هر چیز دیگری با هم وحدت و اتحاد دارند و من از متحد بودن و یکپارچگی مردم ایران زمین لذت میبرم، مولفهای که در بسیاری از سرزمینهای همسایه آن را نمیبینیم.
نکته ای که از همه مهمتر و کلیدیتر است و به عنوان ویژگی خوب مردم ایران می توان از آن نام برد گوش به فرمان بودن آقایمان مقام معظم رهبری است که آقا و ولی همه ما مسلمانان جهان است، این اطاعت و ولایتپذیری قشنگترین چیزی است که من از نظاره کردنش لذت میبرم و همیشه از صمیم قلبم برای سلامتی ایشان و پایدار بودن اتحاد مردم ایران اسلامی دعا میکنم.
* ایران دوست و یاور همیشگی ما خواهد بود
رابطه مردم ایران و افغان را چگونه میبینید؟
عرب: بر خلاف بسیاری از شهرها و کشورهای دیگر مردمان افغان با مردمان ایرانی همچون برادر و خواهر در کنار هم و یا به همسایگی هم زندگی میکنند و همه ما میدانیم که دوست و برادر همیشگی ما فقط کشور ایران است.
موضوع کتابی که نگارش کردهاید چیست؟
عرب: موضوع کتاب من مادر شهیدی که در حسرت دیدار پسرش دیدگانش را از دست داد و دنیای بدون فرزندش را لایق دیدن ندانسته است.
چه شد که به فکر نوشتن کتاب افتادید؟
عرب: من از بچگی عاشق نوشتن بودم تا اینکه روزی متن زیبایی را در یکی از دیوارهای شهر که در حال عبور بودم خواندم که اینگونه نوشته بود: «هر فردی برای ماندگار شدن باید چیزی به یادگار بگذارد».
بعد با خود اندیشیدم و گفتم جز نوشتن چیزی دیگری پایدار نخواهد بود، پس دست به قلم شدم تا فداکاریها و جانفشانیهای شهدای سرزمین خودم را به روی برگه سفیدی به یادگار بنگارم و عشق مادرانه مادران شهدا را به مردمان بیان کنم، مادرانی که جگر گوشههایشان را وقف آزادی سرزمین خود میکنند و میدانند شاید دیگر هیچگاه فرزندانشان به خانه برنگردد و با این وجود حسرت دیدار را به جان میخرند ولی بازهم با کاسه آبی زلال و چشمهای گریان آنها را راهی میکنند یعنی جان فرزند هم نمیتواند شوق وطندوستی را در دلهای آنان کم کند.
* مدح اهل بیت (ع) افتخار من است
هدفتان از نگارش این کتاب چه بود؟
عرب: هدف من از نوشتن این کتاب این بود که به همگان بگویم وطن من نیز دلیرمردانی دارد که با خونهایشان هر روز باغهای انقلاب سرزمین مرا آبیاری میکند ولی دشمنان قسم خورده سرزمین من جنگ را در درون مردمم گسترش داده تا آشوبها و فتنهها هر روز بیشتر بیشتر شود و آنها به آسودگی ثروتهای ملی سرزمین مرا به آسانی به غارت ببرند و حیف اینکه مردمان سرزمین مادری من هنوز به آن اتحاد نرسیدهاند تا همگی باهم یک صدا در مقابل دشمنان بایستند و افغانستان این وطن سراسر زیبایی ما را از چنگال دشمنان نجات دهند.
هدف دیگرم هم نشان دادن خوبی، مهربانی و صداقت مردم ایران اسلامی به ویژه استان گلستان و گنبدکاووس بود که با آغوش باز از من و هموطنانم پذیرایی و استقبال کردهاند.
شما شعر هم میگوئید، درباره شعرهایتان و مضمون آنها بفرمائید:
عرب : بنده به شعر و متون ادبی نیز علاقه خاصی دارم و هر وقت که فرصت برایم پیش بیاید دست به قلم میشوم و سخنانی که از اعماق وجودم به افکارم رجوع میکند را به روی برگه سفیدی به یادگار مینویسم تا پلی برای برگشت به خاطرات و دلنوشتههای خود داشته باشم.
از آنچا که به صورت ویژه به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) علاقه دارم و این ارادت را برای خودم سعادتی میدانم بیشتر شعرهایم با مضمون مدح خاندان نبی مکرم اسلام (ص) است که امیدوارم خداوند متعال تداوم حضور در این مسیر را به من عنایت کند.
* چه بسیار مردمانی در دنیا که آرزویشان داشتن امنیتی همچون ایران است
توصیهتان به جوانان و نوجوانان ایرانی چیست؟
عرب: خواهشی که از جوانان و نوجوانان این سرزمین الهی دارم این است قدر این امنیت را بدانید زیرا دشمنان هیچگاه دوست ندارند امنیت و ثبات در جامعه ایرانی وجود داشته باشد، پس هوشیار باشید و در هر زمینهای خود را توانمند سازید تا با ساختن و آبادانی روزافزون کشور خوب ایران جواب محکمی برای آن دسته از دشمنانی باشید که چشم دیدن این امنیت و آسودگی را ندارند و بدانید که آمریکا دشمن مشترک همه ما مردمان مظلوم و آزاده دنیاست.
جوانان و نوجوانان ایرانی بدانید که مردمانی بسیاری در دنیا هستند که آرزویشان داشتن این امنیتی است که در کشور ما موج میزند و بدون هیچ دلهره و ترسی زندگانی خود را در کنار هم میگذرانید.
* افغانستان هم روزی آباد خواهد شد
سخن و مطلب خاصی اگر باقی مانده که مایلید با مخاطبان در میان بگذارید بفرمائید:
عرب: همیشه میگویند پس از تیرهترین ابرها قشنگترین بارانها میبارد پس من یقین دارم روزی سرزمین مادری من نیز آباد خواهد شد چرا که خون شهدای ملت من نیز پایمال نخواهد شد و باغ نهالهای انقلابشان روزی تنومند میشود و ما نیز نظارهگر غروب تمام غمهای سرزمینمان خواهیم شد و به آوارگی و بیخانمانی که بزرگترین درد دلهای مهاجرین است پایان خواهد داد.
انتهاي پيام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد