1393-07-03 12:58
2284
0
3336

گفتگویی خواندنی با مادر شهید جاویدالاثر گرگانی

مادران شهدای مفقودالاثر، وقتی دلشان هوای بچه‌هاشان را می‌کند، سر مزار شهدای گمنام می‌روند.

به گزارش گلستان ما به نقل از طوبی گلستان ؛ وقتــی بــا مــادر یــک شــهید برخــورد مــی کنــی، تــازه مــی فهمــی کــه از دامــان چنیــن مادرانــی است که این چنین غیور مردانی تربیــت شــده انــد و بــه معــراج رســیده انــد. کــوه صبــر و اســتقامت، قلــه عفــاف و پاکدامنــی و آســمان ایمــان و تقــوا در برابــر عظمــت مقــام مــادران شــهدا کــم مــی آورد و قلم عاجزاز نوشتن فداکاری ها و ایثار این مادران است. ایثــار و فــداکاری کلمــه حقیــری در مقابــل کار ایــن بزرگــواران اســت.

یکــی از ایــن مــادران، مــادر شــهید علیرضا سبطی اســت. مــادری فــداکاری کــه پس از سالها انتظار نه تنها نا امیدی در آن اثر ندارد بلکه بانویی است بسیارهنرمند و فعال در عرصه هایی اجتماعی و فرهنگی است.

با قدم اولی که در منزل مادر این شهید بزرگوار گذاشتم حس آرامش عجیبی سرتاسر وجودم را فرا گرفت وتنها علت این آرامش را از وجود مادری سرزنده و بانشاط که با زیبایی هرچه تمام تر منزل خود را آراسته بود یافتم. وی به گرمی از ما استقبال کرد و بــا حوصلــه و تامــل فــراوان پاســخگوی ســوال های مــا شــدند.

لطفا به عنوان اولین سوال خود را برای مخاطبین طوبی گلستان معرفی نمایید؟

بنده فاطمه رحیم اربابی متولد بهمن 1324 در شهر گرگان هستم در آن زمان با توجه به نبود امکانات کافی برای تحصیل دختر خانم ها توانستم مدرک دیپلم اقتصاد را اخذ نمایم و در سن 18 سالگی با همسرم که در آن زمان معلم بودند ازدواج کردم و ثمره این ازدواج دو فرزند پسراست که در حال حاضر فرزند ارشدم علیرضا سبطی مفقودالاثر هستند و فرزندم دیگرم مهندس محمدرضا سبطی به عنوان استاد در دانشگاه تدریس می کنند و البته در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نیز نقش به سزایی را ایفا می کنند.

در مــورد شــهید خود بگویید و اینکه ایشان در چـه سـنی بـه جبهـه رفتنـد و در هنـگام شـهادت چنـد سـال داشـتند؟

آقا علیرضا متولد سال 1346 در گرگان بود ایشان از بچه های بسیار درس خان و باهوش بودند و در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه شهید مفتح همدان مشغول تحصیل بودند در سال سوم دانشگاه بود که با آغاز جنگ به صورت داوطلبانه از بسیج عازم جبهه های نبرد شدند و در28/ فروردین /1367 در حمله فاو مفقود الاثر شدند.

فرزنــد شــهید شــما چــه ویژگــی هــای اخلاقــی بــارزی داشــت؟

ایشان در کمک به خانواده وهمه افراد همیشه پیش قدم بودند علیرضاعاشق شهادت بود حتی بعضی از کارهای خیر ایشان را بد از خبر مفقود الاثریشان و در مراسمی که برای ایشان گرفته بودیم آگاه شدیم زیرا تعدادی از افراد مراجعه کردند و از کمک های علیرضا به خودشان برای ما گفتند. ایشان علی رغم اینکه می توانستند از پدرشون پول تو جیبی دریافت کنند اما همیشه اوقات فراغت خود را کار می کردند و با پولی که حاصل دست رنج خودشون بود به افراد نیازمند کمک می کردند.

آیا شما به دلیل اینکه از ایشان پیکری پیدا نشده است و مفقودالاثر هستند ناراحت نمی شوید؟ اتفاقا ازمهمترین آرزوهای شهید علیرضا این بود که هیچ گاه پیکر ایشان پیدا نشود و همچنین به پدر مرحومشان و من می گفتند اگر جسد من پیدا نشد به دنبال آن نگردید و من همیشه این احساس را داشتم که این فرزند من در راه خدا شهید خواهند شد البته این را نیز خاطرنشان کنم مادران شهدای مفقودالاثر، وقتی دلشان هوای بچه‌هاشان را می‌کند، سر مزار شهدای گمنام می‌روند زیرا آن شهدا نیز فرزندان ما هستند.

آخرین دیدار شما با فرزند شهیدتان چه زمانی بود؟

من چون در آن موقع درگیر عمل چشم همسرم بودم و باید برای انجام عملیات پزشگکی به خارج از کشور مسافرت می کردیم و با توجه به اینکه مدت زمان بسیار طولانی علیرضا را نیده بودم از خدا خواستم که حداقل قبل از سفر من و پدرشون ایشان را ملاقات کنیم که خوش بختانه فرزندم برای آخرین بار به مرخصی آمدند و درست در تاریخ 17 اسفند 66 بود که ما علیرضا رو دیدیم و در آن مرخصی کوتاهی که آمده بودند بیشترین کار را برای من و پدرشون انجام دادند و خاطرات بسیاری را از آن روز به جا گذاشتند.


از جمله فعالیت های فرهنگی شما در حال حاضر چیست؟

من از سن نوجوانی علاقه زیادی به نوشتن داشتم و در همان دوران تحصیل متن های ادبی و انشاء های همکلاسیان خود را می نوشتم و تشویقی که از سوی دبیران و مدرسه شدم سبب شد تا در سن 18 سالگی اولین کتاب خود را با نام در تارو پود عشق به رشته تحریر در آورم ودر حال حاضر نیز چندین کتاب بنده به چاپ رسیده است و همچنین تعدادی از کتاب هایم نیز در دست ویرایش هستند که از جمله کتاب های چاپ شده ام می توانم به جای پای پدر، در سرزمین من لاله ها می چوشند و ...اشاره نمود.

در رابطه با فعالیت های اجتماعی و هنری خود بیشتر توضیح دهید؟

با تاسیس انجمن خیریه یاوران علی (ع) در سال 81 به همراه چند تن از بانوان خیر استان گلستان به صورت افتخاری مشغول به کار شدم و تا به امروز نیز این انجمن خیریه در حال فعالیت است و بیشترین اقدامات این مرکز سرپرستی از دختران و زنان بی سرپرست و بد سرپرست است. در رابطه با فعالیت های هنری که شما عزیزان لطف دارید البته من خود را هنرمند نمی دانم و بیشتر کارهای هنری خود را از وسایلی که دیگر مورد اسفاده نیستند تهیه می کنم من از سن 18 سالگی مشغول نقاشی هستم و همچنین از همه وسایل خود سعی می کنم بیشترین استفده را نمایم و اصلا اسراف نکنم و از تمامی وسایلی دور انداختنی گلدان هایی تزینی درست نمایم.

سخن پایانی شما با جوانان امروز چیست؟

تمامی جوانان کشور ایران مردان و زنانی غیور و قهرمان هستند من به عنوان یک مادر فقط از نسل امروز می خواهم که در انتخاب الگوهای زندگی خود کمال دقت را داشته باشند و سعی کنند در راستای اهداف شهداء این مرز و بوم حرکت کنند البته در آخر از مسئولین درخواست دارم به جوانان بهای بیشتر داده شود و به اهل قلم توجه ای بیشتر داشته باشند.

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.