اگر شاگرد شهید بهشتی به محرومان رسیدگی میکند؛ میگویند پوپولیستی و تبلیغاتی است! اگر شاگرد بهشتی با لیبرالها و منافقین مقابله میکند میگویند تندرو و خشن است. !اگر در موقع بلایای طبیعی از مردم جدا نمیشود میگویند سیاستمدار است! و دارد عوامفریبی میکند برای آیندهاش و غیره ...
به گزارش گلستان ما به نقل از طوبی گلستان، محسن شعبانی فعال فرهنگی و اجتماعی استان گلستان در یادداشتی به شرح زیر آورده است:
گاهی اوقات در خیابان و یا در بعض مجامع عمومی با افرادی مواجه میشوم که مسائل و مشکلاتشان را با بنده به عنوان یک طلبه بازگو میکنند، و یا جوانانی را میبینم که میگویند کار و شغلی نداریم و یا پیرمردی که میگوید فرزندم کار ندارد؛ و مادرانی که شکایت دارند که فرزندانمان بیکار هستند و دارند به انحراف کشیده میشوند.❗یا کارگرانی که از عدم ثبات شغلی و عدم بیمه گله دارند. قشر فرهنگی که از مشکلات گسترده اجتماعی و بی توجهی به مشکلات فرهنگیان انتقاد و گلایه می کنند و الی آخر...
شنیدن این سخنان، گلایه و انتقادات و شکایت ها از مردم از این جهت که مردم هنوز روحانیت را محرم راز و دردهای خود میدانند؛ شاید شیرین باشد بالاخص اینکه چنین باور و اعتقادی در این مردم عزیز وجود دارد که با کمک و همراهی روحانیت متعهد این مشکلات حل خواهد شد.
اما این وضعیت در عین حال تلخی توام با شرمندگی خاصی دارد؛ وقتی که میبینم بهعنوان یک طلبه و مدرس حوزه نمیتوانم به تنهایی تمام مشکلات انها را حل و مرتفع کنم❗
با خود که فکر میکنم منشاء تمام مشکلات را عدم اعتماد به نیروی کار و استعدادهای داخلی میبینم که متاسفانه بعضی مسئولین هیچگونه اعتقادی به نیروی داخلی ندارند. در صورتی که اگر کار و تولید نیروی ایرانی تکریم شود، عمده این مسائل و از جمله مشکلات اقتصادی حل و بتبع آن نیز مشکلات اجتماعی و فرهنگی مرتفع خواهد شد و لذا بنظرم راهی جز تغییر رویکرد مدیران برای حل این مشکلات نداریم.
چندی پیش در یکی از محله های قدیمی گرگان و بر روی یکی از دیوارها شعار قدیمی نوشته علیه شهید آیت الله دکتر بهشتی را دیدم؛ گویی تمام تاریخ آن مقاطع با همین طعم شیرین و البته تلخ آن با آنهمه کینهورزی ها و دشمنیهای جریان نفاق و لیبرال از جلوی چشمانم گذشت! یاد فرمایش امام افتادم که فرمودند بهشتی مظلوم بود و بهشتی یک ملت بود برای ما و همین مطلب که "یک ملت بود برای ما" ریشهی تمام دشمنیهای جریان لیبرال و نفاق با شهید بهشتی بود.
شهیدی که یکی از شاخصه های مدیریت کلان او نیروسازی و کادر سازی از درون ملت و مردم برای آیندهی این نظام اسلامی بود. یعنی همان اتکاء به نیروی داخلی و باور به توانمندیها و استعداد نیروهای جوان برای اداره کشور، که در مقدمه این یادداشت مورد نقد قرار گرفت.
بهشتی رفت، ولی بهشتی که با آن کادر سازی آینده نگرانه برای اداره کشور ساخت،هنوز باقی است. شاگردانی از آن مرد الهی هنوز در جامعه اسلامی هستند که با همان باور و اعتقاد که با دیدن مشکلات اقتصادی و فرهنگی جامعه احساس رنج و تلخکامی میکنند. هنوز هم همان دشمنیها البته با تفکر شهید بهشتی وجود دارد؛از جنس تخریب و ترور شخصیتی.
اگر شاگرد شهید بهشتی به محرومان رسیدگی میکند؛ میگویند پوپولیستی و تبلیغاتی است! اگر شاگرد بهشتی با لیبرالها و منافقین مقابله میکند میگویند تندرو و خشن است. !اگر در موقع بلایای طبیعی از مردم جدا نمیشود میگویند سیاستمدار است! و دارد عوامفریبی میکند برای آیندهاش و غیره ...
بله سخن از یکی از همان بهترین شاگردان مکتب شهید بهشتی است؛ حضرت آیت الله دکتر رئیسی که کار و کرامت را سرلوحه کار خود قرارداده است و شجاعانه پای به میدان کار جهادی نهاده است و تنها راه نجات کشور را در این شرایط حمایت از نیروهای داخلی توام با حفظ کرامت انسانی آنان میداند .
در همین مدت مدیریت قوی و انقلابی ایشان در تمام بخشهایی که حضور داشتند خاصه در تولیت آستان قدس رضوی رایحهای از امید در دل یاران دلسوز انقلاب ایجاد کرد که انشاءالله خداوند دلهای مردم را به سمتی سوق دهد که شاهد ایجاد دولت حقیقی اسلامی در جامعه مان باشیم.
ازینرو نگارنده معتقد است در این مقطع زمانی تقویت جبهه شاگردان واقعی شهید بهشتی برای حل مشکلات جامعه اسلامی نه یک امر سیاسی و انتخاباتی صرف بلکه یک رسالت مکتبی و انقلابی است.
محسن شعبانی
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد