«بسیج رسانهای» یک واژه مرکب متشکل از دو واژه پرمغز است که هر یک در عین استقلال به یکدیگر وابسته است، لذا در شرایط کنونی برای خنثی کردن مکر دشمن نیاز به یک «بسیج رسانهای» داریم.
به گزارش گلستان ما ، بسیج به تنهایی به حرکتی منسجم در عین وحدت کلمه و خلوص نیت گفته میشود که این سه رکن یعنی «انسجام، هدف مشترک مبتنی بر وحدت کلمه و اخلاص» برای دستیابی به هر منظور و مقصودی حیاتی و به نوعی تضمینکننده نتیجهای حتمی است؛ همچنان که در مقاطع زمانی گذشته به خصوص در شکلگیری انقلاب و هشت سال جنگ تحمیلی اثرگذاری این اهتمام گروهی را شاهد بودیم.
درست است که به واژه بسیج به عنوان یک واژه متولد شده در عنفوان انقلاب نگاه میشود اما در واقع خاستگاه اصلی این واژه فطرت انسانی است که در انقلاب و در کلام شیوای امام راحل و عظیمالشأن جلوس پیدا کرد؛ از این رو بسیج امری فطری است که اجزا و ارکان و ملزومات آن نظیر اخلاص، همت، شجاعت، صلابت و حق طلبی همگی از ذات بشری نشأت میگیرد.
فلسفه اهمیت رسانه و به طور کل شکلگیری آن به اجتماعی بودن زندگی بشر برمیگردد، نوع زندگی انسان یک زندگی اجتماعی است و هیمنه آن در واژههای یک ملت و یا یک امت محرز میشود، در واقع در اجتماعی بودن است که لزوم حکومت و دولت احساس میشود. از طرفی هر اجتماعی نیاز به ارتباط دارد و در این ارتباط نیز خوراک اطلاعاتی اعضای یک جامعه تأمین میشود؛ بنا به همین ضرورت روز به روز ابزار رسانهای مورد استفاده بشر به سمت تسهیل این روابط به پیش رفت تا جایی که عصر کنونی را با بروز انواع و اقسام تجهیزات رسانهای متنوع عصر ارتباطات و اطلاعات نامیدند.
این ابزار به فراخور نیات و نیازمندی و اهداف جوامع مورد استفاده قرار میگیرد، از این رو ابزار رسانه هم برای ترویج نیات خصمانه و هم در اشاعه فرهنگ فضلیتمندانه و اخلاقمدارانه میتواند استفاده شود؛ بنابراین گزاره، رسانه هم مفید و هم به همان نسبت میتواند مضر باشد، با این حساب دنیای غرب با ماهیت استعمارگرانه از این ابزار استفادههای مستکبرانه را برمیگزیند و در مقابل دنیای اسلام با ماهیت استکبارستیزانه استفادههای هدایتگرانه را؛ دقیقا طبق فرمایشات مقام معظم رهبری که میفرمایند: «چرا از همان وسیلهای که آنها (دنیای غرب) برای نشر ذلالت استفاده میکنند، ما برای هدایت بهره نبریم».
بنابراین سلاح غرب در مواجهه با کشورهایی که چشم طمع به منابع آنها دارد از توپ و تفنگ و آتش به اینترنت و موبایل و کاغذ تغییر ظاهر داد اما نه تغییر ماهیت! و این به معنای این است که جنگ هنوز ادامه دارد، هر چند سنگرهای شن و ماسهای در میان نباشد.
دشمن این بار مستقیم به میان آب و خاک حملهور نمیشود، چراکه این تجربهای شکست خورده است که در هشت سال دفاع مقدس چیزی جز ضرر و رسوایی برای او به ارمغان نیاورد و اما آنچه که در دوران دفاع مقدس توانست در مقابل سلاحهای گوناگون و لشکرکشیهای متعدد دشمن نقش پیروزی حق بر باطل را بر گستره گیتی بنشاند، نوع تفکر و اندیشه و در واقع همان باور و اعتقاد امت اسلامی ایران بود که در قالب «بسیج» رخنمایی کرد یعنی عناصر فطری مبتنی بر حقی که حرکتی منسجم را رقم زد تا جایی که هر حربهای از سوی دشمن با هر قدرتِ ابزاری که در دست داشت، ناکارآمد شد.
این بار دشمن در هجمه ابزار را تغییر داد اما با حفظ ماهیت و اینجاست که باید خدا را شکر کرد که دشمنان ما را از احمقها آفریده است، چراکه کافی است ما نیز در «دفاع» ابزار را با حفظ ماهیت تغییر دهیم.
این مطلب به این معناست که ما برای خنثی کردن مکر دشمن نیاز به یک «بسیج رسانهای» داریم، همانگونه که در دفاع مقدس و در جنگ سخت همه ملت اسلامی با هر تفکر و سلیقهای در قالب یک گروه منسجم که در نفس به آن بسیج میگویند در مقابل دشمن صفآرایی کرد، در این برهه نیز نیاز است همه اقشار با هر نوع تفکر و با هر افتراق درونی در مقابل دشمن به ید واحدی به نام بسیج بدل شود و رسانههای جهانی را از سیطره حاکمان پلید کنونی دربیاورد تا در مقابل با هدایتگری و اشاعه فرهنگ غنی اسلامی زمینه را برای ظهور امام عصر (عج) آماده سازد تا بدین ترتیب عدل و نیکی سراسر جهان را به قائمیت حضرت مهدی موعود (عج) فرا بگیرد.
اما دشمن به خوبی بر فطری بودن و اعتقادی بودن «بسیج» پیبرده است؛ از همین رو سلاح رسانهای آن ذهنها و اندیشهها و در واقع باورها را هدف قرار داده تا با منحرف ساختن اندیشهها از به وجود آمدن بسیج جلوگیری کند، چراکه نیک میداند اگر بسیج در مقابل باشد عملا هر حربه و هر سلاح سرد و گرمی نتیجهای در بر نخواهد داشت، بنابراین باید پیش از اینکه ذهنها تصرف شود بسیج را تشکیل داد و ضرورت آن نیز در حفظ آب و خاک و شرف و عزت رحمانی و دینی و اعتقادی و اندیشهای جامعه است.
بنابراین نباید نشست و تنها گوش به زنگ بود تا حملهای در سطح کلان اتفاق بیافتد و سپس به دفاع پرداخت بلکه باید خوراک اطلاعاتی و معنوی و اخلاقمدارانه اعضای جامعه را نیز پیش از حملههای دشمن تأمین کرد تا در برابر اطلاعات غلط و گمراهکننده غرب، نهتنها نیازمندی احساس نشود بلکه با معیارهای اسلامی و سبک درست زندگی اسلامی که از پیش با رسانه به سمع و نظر مردم رسانده شده، بتوانند بر غلط بودن اطلاعات دشمن پی ببرند، بنابراین جامعه اصلی مخاطبان بسیج رسانه باید دانشآموزان و دانشجویان و یا همان نوجوانان و جوانان باشند، چراکه این سنین، سنین شکلگیری اندیشههاست.
بسیج با استفاده از رسانه میتواند در ترویج سبک درست زندگی اسلامی در میان نسل جوان بهره ببرد و با در دست داشتن شبکههای اینترنتی حلقههای صالحین خود را دامنهای وسیعتر ببخشد و نگذارد نوجوان و جوان ما برای پر کردن اوقات فراغت خود به چترومهای مبتذلی رو بیاورد که عشقهای دورغین نیاز عاطفی آنان، طنزهای بیمحتوا و یا همان فکاهیهای ناسزا نیاز به شادی او را و اطلاعات غلط شبههانگیز نیاز به دانستن او را پر کند که دیگر جایی برای طنزهای سالم، محبتهای راستین و راه و روش و سبک زندگی درست که دین اسلام آن را به تام و کمال ارائه میدهد را نداشته باشد.
از این رو بسیج رسانه باید ابتدا نیازمندیهای جامعه مخاطب خود را شناسایی کند و با ایجاد چترومهای سالم، نوجوانان و جوانان ما را از حضور در شبکههای اجتماعی ناسالم بازدارد و در این امر از تندروی یا بروز هرگونه دافعهای جلوگیری کند.
بسیج رسانه باید نیازمندیها را طبقهبندی کند، برای یک جوان و نوجوان نیازمندی عاطفی و نیاز به شادی جزء اولویتهاست و این همان چیزی است که غرب به خوبی به آن پی برده است و شبکههای وسیع اجتماعی را بر همین مبنا گسترش داده است بنابراین بسیج رسانه در بهکارگیری طنز سالم در عین رأفت و عطوفت خوراک درست اطلاعاتی را به جوان بدهد.
ابزار رسانهای تنها محدود به صفحات اینترنت و شبکههای موبایلی نیست، بلکه رسانههای دیداری و شنیداری دیگری نظیر ماهواره و هالیوودیسم نیز بخش بزرگی از جهتدهی های فکری جامعه را بر اساس سلطهطلبی فرهنگی غرب شکل میدهد؛ از این رو بسیج رسانه با ساخت فیلم و مستند با استفاده از فناوری روز و بهرهمندی از افکتهای تصویری و افزایش جذابیت بصری، هدایت اسلامی را تحقق ببخشد.
و مورد آخر پرداختن به همان واجب فراموش شده با استفاده از ابزار رسانهای است، در مخاطبشناسی و انسانشناسی درمییابیم انسانها از پذیرفتن نصیحت به صورت مستقیم گریزان هستند و بهرهمندی از رسانه برای «امر به معروف و نهی از منکر» غیر مستقیم بهترین راه حل موجود است؛ بدین طریق دیگر فرد نصیحتشونده را در مقام داوری قرار نمیدهیم تا برای فرار از قبول اشتباه به پیدا کردن عیوب نصیحتکننده بگردد و از آنجایی که کمالی برای کسی مورد انتظار نیست با یافتن یک اشتباه در فرد نصیحتکننده دیگر اشتباه خود را نپذیرد که در این صورت «امر به معروف و نهی از منکر» بیجواب که میماند هیچ، وجههاش نیز با مقاومت فطری انسانها در مقابل نصیحت، خدشهدار میشود.
==============
یادداشت از: ماریه البرزی
==============
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد