توافق برجام در واقع بازتاب یک «فرآیند گام به گام» بوده و مشتمل بر « تکالیف متقابل » است ، نه تنها با یک متن نامتوازنی مواجه می گردیم بلکه نمی توان با توجه به رویکردهای اصلی انقلاب اسلامی و اصول و آرمان های آن ، سخن از یک « نتیجه برد-برد » داشت!
به گزارش گلستان ما ؛ حسن بیارجمندی دانشجوی دکتری حقوق بین الملل و حقوق اروپایی / دانشگاه روابط بین الملل مسکو وابسته به وزارت خارجه روسیه طی مطلبی نوشت:
23 تیرماه جمع بندی از مذاکرات ایران و 5+1 بعنوان یک سند مورد قبول در سطح قوای اجرایی ایران و 6 کشور مذاکره کننده اعلام و اعلان جهانی شد ؛ که با واکنش های داخلی و خارجی قابل توجهی مواجه شد.
در سطح بین المللی تمامی مقامات عالی اجرایی کشورهای عضو 1+5 شامل 5عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد،نماینده اتحادیه اروپا (EU) – که در واقع نمایندگی از طرف تمامی اعضای این اتحادیه دارد- و همچنین آلمان، دبیرکل سازمان ملل متحد ، دبیرکل آژانس بین المللی هسته ای ، دیگر مقامات مسئول نهادها و سازمان های بین المللی و عمده روسای کشورهای عضو جامعه بین الملل با استقبال از این برجام آنرا مورد تایید و بر اجرای آن تاکید کردند.
از سوی دیگر در سطح داخلی ایران نیز این « جمع بندی از مذاکرات» با واکنش های مختلف اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و... در میان مردم ، مسئولین و مقامات کشوری، جریانات و احزاب سیاسی مواجه شد -که البته در جای خود می بایست مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد-اما در خط اول این واکنش ها وزیر خارجه جمهوری اسلامی و نماینده عالی ایران در این مذاکرات است که در ارتباط با این جمع بندی از مذاکرات از وجود « نکات مهم در توافق» و « متوازن بودن آن» به میان آورد؛
دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در نشست خبری در جمع خبرنگاران ایرانی گفت :«توافقی که امروز اعلام شد، نتیجه سالها مقاومت و 22 ماه مذاکره بسیار فشرده و سنگین بود. حتماً توافقی است مبتنی بر بده بستان سیاسی و نکات مهمی در توافق است که دستاوردهای بسیار مهمی برای ایران دارد.»
و در ادامه افزود: «مجموعاً احساس میکنیم توافقی صورت گرفته که حتماً تمام خواستههای هیچ یک از طرفها را ندارد، ولی به اندازهای متوازن است که میتواند مبنای یک اقدام مثبت برای حل و فصل این مشکل باشد.»اما این چه نکات مهمی است که علاوه بر اینکه دستاوردهای مهمی برای جمهوری اسلامی-که در زمره یکی از قدرت های نوظهور منطقه ای است- به همراه دارد! به این« برنامه جامع اقدام مشترک»( Joint Comprehensive Plan of Action) توازن داده است!!؟
اما آیا همانطور که وزیر خارجه ایران در این مصاحبه تصریح نموده است:« امروز شاید برای اولین بار در تاریخ خود - روزی که قطعنامه را تصویب کند - برنامه غنی سازی یک کشور را به رسمیت میشناسد، این دستاورد بزرگی است. هیچ یک از برنامههای هستهای ما متوقف نخواهد شد، تحریمها لغو خواهد شد همه دستاورد بزرگی است. محدودیتهایی را پذیرفتیم که میتواند به عنوان یک فرصت تلقی شود.» این موارد جز«نکات مهم» در این برنامه است که به این سند حدود 159صفحه ای(متن انگلیسی) و دیگر ضمائم احتمالی طبقه بندی شده آن «توازن» می دهد!!؟
به باور نگارنده از منظر حقوقی با وجود
اولا وزن تعهدات قابل توجه ایران-که کلیت سند را در بر گرفته است-،
ثانیا مکانیزم های نظارتی نهادی(آژانس و شورای امنیت) و فرونهادی (کمیسیون ،شورای وزرا و...) بر اجرای تعهدات ایران
ثالثا از همه مهمتر مکانیزم تصمیم گیری« اجماع»( consensus) به منظور بازنگری و ارزیابی پیشرفت صورت گرفته و اتخاذ تصمیمات مقتضی در سطح وزرا
رابعا تایید رسمی قطعنامه های پیشین شورای امنیت و مفاد آن با وجود مخالفت های حقوقی پیشین
خامسا وجود پروژه های مستتر اعم از اجتماعی،سیاسی،امنیتی و بالاخص نظامی که طرف غربی بدان امیدهای فراوانی بسته است که در میان مدت قابل بهره برداری است و در بلند مدت در خوشبینانه ترین نگاه امکان بازگشت مجدد قطعنامه های پیشین «تحت ساز و کار حل و فصل اختلافات» و نه بدبینانه ترین نگاه بلکه تفسیر پذیرترین نگاه با اثبات«عدم پایبندی اساسی» به برجام و با توجه به اینکه:«چنانچه قطعنامه فوق الذکر ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، سپس مفاد قطعنامههای سابق شورای امنیت سازمان ملل متحد مجدداً اعمال خواهند شد، مگر اینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد به نحو دیگری تصمیم گیری کند.»
امکان حمله نظامی به ایرانِ خلع سلاح و نفوذ شده،شناسایی شده،بی ثبات شده اجتماعی و سیاسی و... وجود دارد؛بالاخص اینکه ایران تحت کلیت و نه خاص فصل هفتم منشور(چراکه تمامی قطعنامه های پیشین به استناد ماده 41صادر شده است و ایران هیچ گاه به معنی خاص یعنی به استناد ماده 42 تحت فصل هفت نبوده است) باقی مانده است و با این « برنامه جامع اقدام مشترک» که گام نهایی «کافی» موضوع ماده 41 منشور ملل متحد است .
و به استناد صدر ماده 42: « در صورتی که شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیشبینیشده در ماده ۴۱ کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست» و با اثبات«عدم پایبندی اساسی» به برجام ،این شرایط محقق شده محسوب می گردد و...موارد مورد اشاره وزیر خارجه جموری اسلامی نمی تواند نکات مهمی در توافق یاد شده تلقی گردد که آنرا متوازن کند!
بعبارت دیگر اگر تفسیر ما از برجام براساس نص آن(The letter of this JCPOA) بدون توجه به روح کلی حاکم (The spirit of this JCPOA)و قصد و نیت اصلی (The intent of this JCPOA)دو طرف اصلی «تصمیم گیرنده» آن یعنی جمهوری اسلامی از یک سو و گروه 1+5 از سوی دیگرباشد- که در واقع بازتاب یک «فرآیند گام به گام» بوده و مشتمل بر «تکالیف متقابل» است -[1]نه تنها با یک متن نامتوازنی مواجه می گردیم بلکه نمی توان با توجه به رویکردهای اصلی انقلاب اسلامی و اصول و آرمان های آن،سخن از یک «نتیجه برد-برد» داشت!
نگارنده بعنوان یک کارشناس حقوق بین الملل به استناد نص صریح،روح و قصد و نیت اصلی برجام بصورت توامان و هم سطح که طرفین اصلی این مذاکره را از هر گونه اقدام مغایر با آن برحذر داشته است:
and to refrain from any action inconsistent with the letter, spirit and intent of this JCPOA that would
undermine its successful implementation.
مولفه های اصلی برای ارزیابی توازن « برنامه جامع اقدام مشترک» را –که یک نتیجه قطعا «برد-برد» برای جمهوری اسلامی و جامعه بین الملل در بر خواهد داشت- را به شرح ذیل می داند:
1-تامین و تضمین اینکه برنامه هسته ای ایران«منحصرا صلح آمیز» است و ایران هیچگاه و تحت هیچ شرایطی در پی سلاحهای هستهای، تولید و یا به دست آوردن آنها نخواهد بود(PREFACE).
این مولفه اصلی ترین عنصری است که در ارزیابی« وزن بُرد » طرف مقابل ایران یعنی گروه 5+1 و به زعم آنان جامعه بین الملل !می بایست محاسبه شود که خود عمده «نص» این سند « برنامه جامع اقدام مشترک» را شامل می شود و با اجرای کامل(The full implementation) و موفقیت آمیز آن(Successful implementation) از سوی ایران، روح و قصد و نیت اصلی گروه 5+1 مورد اشاره در صدر این بند محقق خواهد شد.
بنابراین « حصول اطمینان از ماهیت صرفاً صلح آمیز برنامه هستهای ایران » و« توانایی ایران در استیفا کامل حق هستهای خود جهت مقاصد صلح آمیز و رفتار با برنامه هستهای ایران همچون برنامه هر دولت دیگر غیر دارنده سلاحهای هستهای عضو معاهده عدم اشاعه» نتایج تبعی عناصر یاد شده است که در پایان مواعد تعیینی در این سندحاصل می شود واز این نتایج نمی تواند با چنین تقدمی و تاخری بعنوان یک مولفه مستقل برای ارزیابی توازن کنونی سند یاد کرد.
به همین دلیل است که عده ای این نتایج را بعنوان مولفه مستقل ارزیابی توازن « برنامه جامع اقدام مشترک» لحاظ می کنند به نتیجه «برد-باخت» می رسند؛از اینکه این« تامین و تضمین» کنونی و مقدم«نقد» ایران برای گروه 5+1 «بُرد» است و آن نتایج تبعی و تاخری« نسیه» گروه 5+1 برای ایران«باخت» است.
2- تضمین گروه 5+1 بعنوان اصلی ترین و بزرگترین گروه« اشاعه دهنده هستهای »و «دارنده سلاح هسته ای» و «تهدید کننده به کاربرد آن»-که مقاصد و اصول اصلی ملل متحد را تهدید می کند- به «عدم اشاعه هستهای» ،« پیگیری خلع سلاح هستهای» و« استفادههای صلح آمیز از انرژی هستهای » می باشد. این مولفه اصلی ترین عنصری است که در ارزیابی« وزن بُرد » انقلاب و نظام اسلامی ما -که اکنون رئیس جنبش غیر متعهدها را بر عهده دارد-!
می بایست محاسبه شود که اولا خود عمدتا« روح و قصد و نیت» اصلی حاکم بر این مذاکرات دو طرفه را شامل می شود و جزو تعهدات دو طرفه و متقابل است و ثانیا در بخش محدودی از «نص مقدمه و مفاد عمومی»( PREAMBLE AND GENERAL PROVISIONS) سند« برنامه جامع اقدام مشترک»به مبانی اصلی آن تصریح شده است.اینکه
الف: گروه 1+5 و ایران مجدداً بر تعهد خود نسبت به اهداف و اصول ملل متحد به نحو مندرج در منشور سازمان ملل متحد تاکید میکنند.[2]
با عنایت به اهداف سند« برنامه جامع اقدام مشترک» و به استناد ماده 1 منشور ملل متحد این اهداف و مقاصد مورد توجه عبارتند از:
1. حفظ صلح و امنیت بینالمللی و بدین منظور به عمل آوردن اقدامات دستهجمعی مؤثر برای جلوگیری و برطرف کردن تهدیدات علیه صلح و متوقف ساختن هرگونه عمل تجاوز یا سایر کارهای ناقض صلح و فراهم آوردن موجبات تعدیل و حل و فصل اختلافات بینالمللی یا وضعیتهایی که ممکن است منجر به نقض صلح گردد با شیوههای مسالمتآمیز و بر طبق اصول عدالت و حقوق بینالملل
2. توسعه روابط دوستانه در بین ملل بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل و انجام سایر اقدامات مقتضی برای تحکیم صلح جهانی.
همچنین به استناد ماده 2 که مقرر می دارد :
« سازمان و اعضای آن در تعقیب مقاصد مذکور در ماده اول بر طبق اصول زیر عمل خواهند کرد:
1. سازمان بر مبنای اصل تساوی حاکمیت کلیه اعضاء آن قرار دارد.
2. کلیه اعضاء به منظور تضمین حقوق و مزایای ناشی از عضویت تعهداتی را که به موجب این منشور بر عهده گرفتهاند با حسن نیت انجام خواهند داد.
3. کلیه اعضاء اختلافات بینالمللی خود را به وسایل مسالمتآمیز به طریقی که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت به خطر نیافتد، حل خواهند کرد.
4. کلیه اعضاء در روابط بینالمللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد خودداری خواهند نمود.
5. کلیه اعضاء در هر اقدامی که سازمان بر طبق این منشور به عمل آورد به سازمان همه گونه مساعدت خواهند کرد و از کمک به هر کشوری که سازمان ملل متحد علیه آن اقدام احتیاطی یا قهری به عمل میآورد خودداری خواهند نمود.
6. سازمان مراقبت خواهد کرد کشورهایی که عضو ملل متحد نیستند تا آنجا که برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی ضروری است بر طبق این اصول عمل نمایند.
7. هیچ یک از مقررات مندرج در این منشور، ملل متحد را مجاز نمیدارد در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است دخالت نماید و اعضاء را نیز ملزم نمیکند که چنین موضوعاتی را تابع مقررات این منشور قرار دهند لیکن این اصل به اعمال اقدامات قهری پیشبینی شده در فصل هفتم لطمه وارد نخواهد آورد.
ب: گروه 1+5 و ایران تصدیق(acknowledge) میکنند که معاهده عدم اشاعه هستهای کماکان مبنای اساسی رژیم عدم اشاعه هستهای و رکن بنیادین پیگیری خلع سلاح هستهای و استفادههای صلح آمیز از انرژی هستهای میباشد.[3]
موضوع خلع سلاح و عدم اشاعه سلاحهای هستهای براساس اصول مسلم و موازین اسلامی از جمله موضوعات مورد توجه و اولویت جمهوری اسلامی بوده است که نه تنها در سطح داخلی بلکه در سطح بین المللی بدان اهتمام ویژه ای داشته است .ایران در اولین گام بین المللی خود نخستین کنفرانس بینالمللی خلع سلاح و عدم اشاعه سلاحهای هستهای را در سال 1389 در ایران برگزار نمود .
این کنفرانس با شعار «انرژی هستهای برای همه، سلاح هستهای برای هیچکس» با حضور بیش از 14 وزیر امور خارجه، 10 معاون وزیر و 8 نماینده از سازمانهای منطقهای و بینالمللی[4] آغاز به کار کرد.[5]
یکی از مهمترین بخش های این کنفرانس که مورد نظر ما می باشد ؛ پیام افتتاحیه رهبر معظم انقلاب اسلامی و عالی ترین مقام رسمی جمهوری اسلامی(اصل 113قانون اساسی ایران) و راهبر اصلی مذاکرات کنونی هسته ای ایران[6] به این کنفرانس است:
« بسم الله الرحمن الرحیم ...
ملّتهای خاورمیانه که مانند دیگر ملّتهای جهان تشنهی صلح و امنیّت و پیشرفتاند حق دارند که با بهرهگیری از این فنآوری، جایگاه اقتصادی و موقعیّت برتر نسلهای آتی خود را تضمین کنند. شاید یکی از اهداف غبارآلود کردن فضا در مورد برنامههای صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران این است که مانع از توجه جدی ملتهای منطقه به این حق طبیعی و ارزشمند خود شوند.
طرفه آنکه، تنها مجرم اتمی جهان اینک به دروغ خود را مدعی مبارزه با گسترش سلاح اتمی معرفی میکند در حالیکه یقیناً هیچ اقدام جدی در این مسیر صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعای مبارزه با گسترش سلاح هستهای آمریکا دروغ نبود، آیا رژیم صهیونیستی میتوانست ضمن خودداری از پذیرش مقررات بینالمللی در این زمینه به ویژه ان.پی.تی، سرزمین اشغال شدهی فلسطین را به زرادخانهای مبدل سازد که انبوهی از سلاحهای هستهای در آن ذخیره شده است؟
نام اتم به همان میزان که بیانگر پیشرفت دانش بشری است، متأسفانه یادآور زشتترین واقعه تاریخ و بزرگترین نسلکشی و سوء استفاده از دست آورد علمی انسان نیز است. هر چند که کشورهای متعددی اقدام به تولید و انباشت سلاح هستهای کردهاند که فینفسه میتواند مقدمهی ارتکاب جرم تلقی شده و صلح جهانی را شدیداً در معرض تهدید قرار داده است، اما فقط یک دولت مرتکب جرم اتمی شده است. تنها دولت ایالات متحده آمریکا است، که ملت مظلوم ژاپن در هیروشیما و ناکازاکی را در جنگی نابرابر و غیر انسانی مورد هجوم اتمی قرار داد.
از زمانی که انفجار نخستین جنگافزارهای هستهای توسط دولت ایالات متحده در هیروشیما و ناکازاکی فاجعهای انسانی با ابعاد بیسابقه در تاریخ آفرید و امنیت بشری را با تهدیدی عظیم مواجه ساخت، ضرورت نابودی کامل این سلاحها مورد اجماع قاطع جامعه جهانی قرار داشته است.
استفاده از سلاح هستهای نه تنها به کشتار و تخریب گسترده منجر شد، بلکه میان آحاد ملت، نظامی و غیر نظامی، کوچک و بزرگ، زن و مرد و کهنسال و خردسال تمایزی قائل نشد و آثار ضد بشری آن مرزهای سیاسی و جغرافیایی را در نوردید، و حتی به نسلهای بعدی نیز خسارتهای جبرانناپذیر وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتی تهدید به استفاده از این سلاح، نقض جدی مسلمترین قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی به شمار میآید.
به لحاظ نظامی و امنیتی نیز به دنبال دستیابی چند قدرت به این سلاح ضد بشری، تردیدی باقی نماند که پیروزی در جنگ هستهای ناممکن و درگیری در چنین جنگی غیر عقلانی و ضد انسانی است. ولی برغم این بدیهیات اخلاقی، عقلانی، انسانی و حتی نظامی، خواست مؤکد و مکرر جامعهی جهانی برای نابودی این سلاحها توسط گروه انگشتشماری از دولتها، که امنیت خیالی خود را بر ناامنی همگانی بنا کردهاند، نادیده گرفته شده است.
اصرار این دولتها بر نگهداری، افزایش و گسترش توان تخریبی این سلاحها، که هیچ کاربردی جز ارعاب و ترور دستهجمعی و ایجاد امنیت کاذب، مبتنی بر بازدارندگی ناشی از نابودی تضمینشده همگانی نداشته و ندارد، استمرار کابوس هستهای جهان را به دنبال داشته است. منابع خارج از شمار اقتصادی و انسانی در رقابت غیر عقلانی هزینه شدهاند تا هر یک از ابرقدرتها توان خیالی پیدا کنند که بیش از ده هزار بار رقیبان خود و سایر ساکنان کره خاکی منجمله خودشان را نابود کنند.
بیدلیل نیست که این راهبرد «بازدارندگی مبتنی بر نابودی تضمینشده متقابل»، یا دیوانگی نام گرفته است.برخی از دولتهای هستهای در سالهای اخیر از نظریهی بازدارندگی در مقابل سایر قدرتهای هستهای بر مبنای «نابودی تضمینشده متقابل» هم فراتر رفتهاند تا جائیکه در راهبرد هستهای این دولتها، بر حفظ انتخاب هستهای در برابر تهدیدات متعارف از سوی ناقضین معاهده عدم اشاعه تأکید شده است،
در حالیکه بزرگترین ناقضین معاهده عدم اشاعه، قدرتهایی هستند که علاوه بر نقض تعهد خود در ماده 6 معاهده برای خلع سلاح هستهای، حتی در اشاعه عمودی و افقی این سلاحها گوی سبقت را از دیگران ربوده و منجمله با کمک به تسلیح رژیم صهیونیستی به سلاحهای هستهای و حمایت از سیاستهای آن رژیم، در اشاعهی واقعی این سلاحها نقش مستقیم و مغایر تعهدات خود بر مبنای ماده 1 معاهده ایفا کرده و منطقهی خاورمیانه و جهان را با تهدیدی جدی روبرو کردهاند و در رأس این دولتها، رژیم زورگو و متجاوز ایالات متحده آمریکا است.
جا دارد که کنفرانس بینالمللی خلع سلاح، ضمن بررسی خطرهای تولید و انباشت سلاح هستهای در جهان، بطور واقعبینانه راهکارهایی را برای مقابله با این تهدید علیه بشریت ارائه کند تا بتوان گامی جدی در مسیر پاسداری از صلح و ثبات به پیش نهاد.
به اعتقاد ما افزون بر سلاح هستهای، دیگر انواع سلاحهای کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی میشوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملتها خطر تولید و انباشت این گونه سلاحها را حس میکند و آماده است همهی امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد.ما کاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفهی همگان میدانیم.
سیدعلی خامنهای27 فروردین1389 / 1جمادیالاول 1431» [7]
این بیانات که در همان مقطع طی نامه ای تقدیر آمیز به امضای 210 نفر از نمایندگان ملت ایران رسید و از آن به «نقشه راه جهان برای دستیابی به صلح پایدار » یاد شد؛ از سوی نمایندگی دائم کشورمان در سازمان ملل متحد طی نامهای رسمی به رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل و دبیرکل و رئیس مجمع عمومی سازمان ملل،منضم به گزارشی از برگزاری و اهداف کنفرانس خلع سلاح تهران ،در اختیار آنان و کلیه اعضای شورای امنیت و نمایندگیهای دائم سازمان ملل قرار گرفت و بعنوان سند رسمی سازمان ملل ثبت رسید.
«محمد خزاعی» نماینده دائم کشورمان در سازمان ملل در نامه خود به دبیرکل و رئیس شورای امنیت سازمان ملل ضمن بر شمردن اهداف کنفرانس تهران، آن را دلیل محکمی بر مخالفت جمهوری اسلامی ایران با اشاعه تسلیحات کشتار جمعی بویژه سلاح هستهای دانسته و خواستار توجه جدی جامعه بینالمللی به خطرات عدم پایبندی به تعهدات NPT و استفاده از سلاحهای اتمی شده است.
بنابراین بدیهی است که این موضع و مواضع رسمی جمهوری اسلامی درباب« خلع سلاح و عدم اشاعه سلاحهای هستهای » که بعنوان سند رسمی بین المللی به ثبت رسیده است؛بعنوان یکی از اصلی ترین مولفه ها ی دارای وزن متناسب با جایگاه و رسالت انقلاب و نظام اسلامی و رئیس جنبش غیر متعهدها در « برنامه جامع اقدام مشترک» لحاظ می شده که شده است و اساسا اگر چنین موضوعی در نص و روح حاکم بر این سند لحاظ نمی گردید نمی توانستیم مدعی یک سند متوازن و نتیجه «برد-برد» باشیم.
از این رو همانطور که ایران متعهد به حسن اجرای چنین تعهداتی بر وفق سند برجام است؛گروه 5+1 متعهد است که این برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، بر مبنای احترام متقابل اجرا کنند، و از هرگونه اقدام مغایر با این نص صریح، روح و هدف برجام خودداری کنند. [8]
لذا همانطور که ملاحظه می گردد با وجود این دو مولفه هم وزن که بصورت همزمان و گام به گام می بایست از سوی ایران و گروه 5+1 اجرایی گردد یک توافق متوازن و نتیجه «برد-برد» حاصل می شود و عدم تمکین گروه 5+1 علاوه بر هم زدن توازن این سند، «عدم پایبندی اساسی» به برجام محسوب می شود و مسئولیت بین المللی آن متوجه این گروه می باشد.
انتهای پیام /
پاورقی:
----------------------------------------------------------------------------------------------------
1- The Islamic Republic of Iran and the E3/EU+3 (China, France, Germany, the Russian Federation, the United Kingdom and the United States, with the High Representative of the European Union for Foreign Affairs and Security Policy) have decided upon this long-term Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA). This JCPOA, reflecting a step-by-step approach, includes the reciprocal commitments as laid down in this document and the annexes hereto and is to be endorsed by the United Nations (UN) Security Council.)i. PREAMBLE AND GENERAL PROVISIONS(
2- vi. The E3/EU+3 and Iran reaffirm their commitment to the purposes and principles of the United Nations as set out in the UN Charter.
3- vii.The E3/EU+3 and Iran acknowledge that the NPT remains the cornerstone of the nuclear non-proliferation regime and the essential foundation for the pursuit of nuclear disarmament and for the peaceful uses of nuclear energy.
4- وزرای امور خارجه کشورهای عراق، عمان، سوریه، لبنان، سوازیلند، آفریقای مرکزی، ترکمنستان و... و معاونان وزرای خارجه روسیه، ونزوئلا، امارات متحده عربی، افغانستان و ... از جمله مقامات رسمی شرکت کننده در این کنفرانس بودند.هیئتهایی از کشورهای آذربایجان، آفریقای مرکزی، آلمان، آمریکا، اردن، ارمنستان، اکوادور، الجزایر، امارات متحده عربی، اندونزی، انگلستان، اوگاندا، ایتالیا، برزیل، برونئی دارالسلام، بلژیک، بنگلادش، بلاروس، پاراگوئه، پاکستان، تاجیکستان، تانزانیا، ترکمنستان، ترکیه، چین، دماغه سبز، روسیه، زیمبابوه، ژاپن، سنگاپور، سنگال، سوئد، سوئیس، سوازیلند، سودان، سوریه، سیرالئون، عراق، عمان، فیلیپین، فرانسه، قطر، کنگو، کوبا، کویت، گرجستان، گویان، لبنان، لیبی، مالزی، مصر، نیکاراگوئه، نیوزیلند، ونزوئلا و هند در این کنفرانس شرکت کردند.محمدمهدی آخوندزاده معاون حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه ایران، دبیرکلی نخستین کنفرانس خلع سلاح هستهای را بر عهده داشت
5-. http://www.hamshahrionline.ir/details/105739
6-بند 1اصل 110 و ذیل اصل 176قانون اساسی ایران
7- http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=9171
8- viii.The E3/EU+3 and Iran commit to implement this JCPOA in good faith and in a constructive atmosphere, based on mutual respect, and to refrain from any action inconsistent with the letter, spirit and intent of this JCPOA that would undermine its successful implementation.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
سلام حسن جان روزه و نماز هایت مقبول درگاه حق و پیشاپیش عید فطر مبارک .خواننده مطالبت هستیم هر چند که مجالی برای نوشتن پیدا نمی کنیم .حضور تان در فضای مجازی باعث افتخار بچه های انقلابی است . یا علی التماس دعا
فکر می کنید این کشورها زیر بار این خواست و تفسیر می روند؟هر چند حداقل زیر بار عدم اشاعه در منطقه خاورمیانه بروند خوب است چون مثلا اگر فردا عربستان مجهز به سلاح هسته ای شد ایران بر طبق برجام و قطعنامه جدید نمی تواند به این دلیل از ان پی تی خارج شود .کاری که باید با مجهز شدن پاکستان می کرد ولی عالیجناب از آن سلاح هسته ای اسلامی نام برد!
برجام را که می گویند متوازن است !اما وقتی قطعنامه پیشنهادی اش را می بینی بطور ملموسی متوجه می شوی که این دیوار کج بسمت ایران است و به همین زودی ها روی سر همه ما خراب می شود !
حسن جان شهادتت مبارک
همانطور که عده ای خوش خیالی کردند که غرب قطعنامه های شورای امنیت را لغو و ما را برای اولین بار در تاریخ خود از شمول فصل هفت خارج خواهد کرد! و نکرد. من بعید می دانم که این یاغی های بین المللی زیر بار این تعهد بر اساس اهداف و اصول مندرج در مواد 1 و 2 منشور و این نص و روح برجام بروند.در هر حال از طرح این مطلب از این زاویه نگاه تشکر می کنم .