به گزارش گلستان ما، مار در فرهنگ لغت عنوان جانور خزنده است و در اسطوره ها نماد سلامتی چرا که درگذشته به واسطه موش های زیاد در مناطق مسکونی بیماری هایی چون وبا و طاعون که مسری بودند شایع میشد با توجه به این که مارها قاتل موش ها بودند در ادبیات ملل و نحل مار نماد سلامتی قلمداد گردید و در فرهنگ ما وقتی کسی سلامتی خود را از دست می دهد به او عنوان بیمار داده می شود.

در فرهنگ مردم منطقه ما و در اصطلاح عامیانه مار مخفف کلمه ما در نیز هست.مثلا وقتی میخواستند بچه ای را نفرین کنند میگفتند بی مار شوی!

بااین مقدمه زبانشناختی به سراغ موضوع مهمی می رویم که با توسعه گلستان و سلامت مردم بسیار درگیر است

گلستان زمانی جزو شرق مازندران محسوب میشد و طبیعتا به دلایل بسیاری امکانات بنیادین و زیربنایی در مازندران و غرب گلستان امروز متمرکز میشد.

حتی استانداری در غرب گرگان احداث شد در حالی که بخش عظیمی از جمعیت استان در شرق استان هستند به طور مثال فاصله بین کردکوی و مراوه تپه با استانداری را با هم مقایسه گنیم متوجه این موضوع می شویم.

این موضوع در حوزه سلامت بغرنج تر بوده چرا که سیستم اداری اگر چه دیرو زود دارد اما سوخت و سوز ندارد، اما در باب انتقال بیمار به بیمارستان زمان بسیار حیاتی است.

برای موارد تصادف، سوختگی، مارگزیدگی، خودکشی، سکته قلبی و مغزی و زخمی شدید در اثر درگیری و ده ها مسئله این چنینی که انتقال سریع به بیمارستان ضروری است.

در غرب استان شهرستان هایی چون بندرگز، کردکوی و بندرترکمن و شمال گرگان، آق قلا دارای بیمارستان هستند و فاصله تا این بیمارستان ها کمتر از ۱۵ کیلومتر است.

همچنین درخود شهرستان گرگان از بیمارستان ۵آذر تا بیمارستان صیاد شیرازی، از دیزیانی تا فلسفی و... اما این نامتوازن بودن توسعه در گلستان به دلیل وضعیت تاریخی که معلول گذشته است شرق گلستان را با خلا چنین بیمارستانی مواجه کرده است به گونه ای که از علی آباد تا گرگان بیمارستانی وجود ندارد.

درست است! مسئله اینجاست! توسعه متوازن استان و توسعه پایدار و توزیع عادلانه و تخصیص امکانات ملی و استانی به همه مردم استان

 توسعه متوازن یعنی در استان همه مردم امکان دسترسی عادلانه و امکان استفاده از امکانات و طرح های کلان را که در حوزه خدمات دهی عمومی و سلامت را شامل می شود را داشته باشند.

یکی از این مقوله های مهم بیمارستان است که از قضا هر بار احداث آن در شرق استان در دو دهه اخیر با اما و اگرها مواجه شد و نهایتا کلنگ آن در گرگان خورد.

گلستان تنها گرگان نیست

همچنان که گرگان هم تمام گلستان نیست لذا باید در تخصیص اعتبارات و طرح های بزرگ استانی و ملی نیاز منطقه و شرایط دیگر چون امکان ضرورت وجود مثلا بیمارستان جدید در گرگان کارشناسی شود نه اینکه عده ای به اسم پان گرگانیسم بدون اطلاع از وقایع مربوطه، بدون در نظرگرفتن عدم وجود امکانات و فقر اعتبارات تخصیص یافته در شرق استان، بدون توجه به نیاز شرق گلستان و بدون کار کارشناسی مدام در بوق وکرنا می کنند که چنین شود و چنان نشود!

ای کاش اگر چنین دغدغه ای داشتند پیشتر در باب پتروشیمی، تله کابین و برخی پروژه های دیگر اعتراض می کردند.

علت مهاجرت بی حد به گرگان تمرکز ناعادلانه امکانات به مرکز استان است که امروز گرگان را با ترافیک شهری، حاشیه نشینی، گرانی مسکن، معضلات اجتماعی و آسیب های اجتماعی و امنیتی و به خصوص در این سال ها کمبود شدید آب (که درچند سال اخیر از جلین به سمت گرگان لوله کشی شده است و مردم نجیب جلین هم با وجود خشکی چاه های آب و کمبود نزولات آسمانی و بایر افتادن زمین های کشاورزی کوچترین اعتراضی نکردند) مواجه کرده و مشکلات ناشی از مهاجرت به گرگان خود فرصتی مبسوط می طلبد که از حوصله خواننده و موضوع نگارنده در این مقال خارج است.

موضوع احداث بیمارستان از چند سال پیش به عنوان نیاز و ضرورت در شرق استان بنا بر گفته بزرگان از دو دهه گذشته طرح شده بود و از آنجا که امکان اهدای زمین و موقعیتی که در آن کارشناسان پس از اهدای زمین به کار کارشناسی بپردازند تا سال ۹۱ مسکوت ماند و بیمارستان هایی چون صیاد شیرازی و مرحوم آیت ا... طاهری در گرگان احداث شد. 

اما با طرح مجدد این نیاز و ضرورت وجود بیمارستان در شرق گلستان در صورت اهدا زمین و کار کارشناسی این مسئله در سال ۹۱ فاز عملیاتی به خود گرفت و روند طبیعی خود را تا چندی پیش طی کرد.

این فرایند ۸ ساله به اهدای زمین توسط هیات امنای بیمارستان در شهر جلین و پیگیری های اداری در زمان ریاست دکتر سمنانی، دکترعباسی، دکتر ریاحی و دکتر فاضل بوده است که مصالحه ای به صورت مکتوب انجام گرفت و با حضور مسئولانی از استان و وزارتخانه با حضور کارشناسان مورد تایید قرار گرفت.

امروز بحث بیمارستان در شرق استان را عده ای به احداث بیمارستان در شهر جلین تقلیل می دهند درحالی که مسئله بر سر تخصیص اعتبار و اختصاص امکانات به شرق استان با در نظر گرفتن اهدای زمین بوده که توسط مردم جلین صورت گرفته است و جلین شهر کوچکی است که زیر مجموعه گرگان قلمداد می شود.

لذا نباید تصور کرد که احداث بیمارستان در جلین حقی از گرگان تضییع می کند بلکه به عکس گرگان ظرفیت بیشتر از این را با توجه به تمرکز گرایی که در دهه اخیر در آن شکل گرفته را ندارد و با مشکلات عدیده ای مواجه است که تنها به چند مورد آن اشاره شد.

بیاییم از رفتارهای احساسی و شخصی و تاریخ گذشته نژاد گرایی و در اصطلاح اینور شهری و اونور شهری بپرهیزیم زیرا سلامت مردم شوخی نیست و توزیع عادلانه امکانات و اعتبارات و طرح های بزرگ ملی و استانی باید با توجه به نیاز و ضرورت شکل بگیرد.

توسعه پایدار و متوازن مستلزم توجه به همه استان است.

مردم عزیز گلستان ، اصحاب رسانه، نخبگان، جامعه محترم پزشکی، گلستان رادریابید!

نماینده محترم ولی فقیه در استان! گلستان رادریابید!

 نمایندگان مردم شریف استان در مجلس شورای اسلامی! شوراهای شهر شرق استان! ائمه جمعه شرق استان! استاندار، گلستان با وجود ظرفیت های بسیار هنوز جزو استان های محروم است، از شما می خواهیم با نگاه عادلانه و آن گونه که از شما انتظار می رود حق گلستان و شرق گلستان را در راستای خدمات رسانی به مردم احیا کنید.

با هر نگاهی که نگریسته شود چه از دریچه عدالت، چه نیاز، چه ضرورت، چه عدالت توسعه ای و چه عدالت توزیع امکانات و اعتبارات ملی و استانی این بیمارستان حق شرق استان است و منافع آن بیش از پیش به گرگان نیز خواهد رسید.

کاری کنیم تا "بیمار" استان در پی "بیمارستان" ندود و خدای نکرده به این نقطه نرسیم که استان به تعبیر محلی خودمان "بی مار "است! اگر چه نیک میدانیم گلستان بیمار است. بیمار بی توجهی و بی عدالتی که معلول تاریخی دارد.

در پایان نیز از مراکز اطلاعاتی و امنیتی تقاضا می شود با کسانی که با طرح شعارهای حاشیه ای و نژادی روند اداری و قانونی مسیر احداث بیمارستان در شرق گرگان را مختل می کنند برخورد قانونی و درخور شود، تا شاهد قانون شکنی و سنگ اندازی در مسیر اجرای قانون نباشیم.

به قلم حسین پایین محلی

انتهای پیام/