امروزه «مردم پایه بودن» دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی همتراز با «دانش پایه بودن» این دستگاه ها و حتی فراتر از آن دیده شده است؛ در واقع مردم پایه بودن و دانش پایه بودن را می بایست به ترتیب دو بال پرنده و پوشش پَر این دو بال دانست که بدون آن نه پروازی میسر خواهد بود و نه اشراف و اقتداری برای آن.
به گزارش گلستان ما، دکترحسن بیارجمندی فارغ التحصیل دانشگاه وزارت خارجه روسیه، در این یادداشت با تبیین اهمیت و جایگاه مردم پایه بودن دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی؛ عملکرد ستاد خبری وزارت اطلاعات با تاکید بر ستاد خبری اداره کل اطلاعات استان گلستان را در آستانه دهه پنجم انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار داده است.
در عصر حاضر نقش و جایگاه مردم در یک « سیستم اطلاعاتی و امنیتیِ پویا » انکار ناپذیر است تا جایی که امروزه «مردم پایه بودن» دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی همتراز با «دانش پایه بودن» این دستگاه ها و حتی فراتر از آن دیده شده است؛ در واقع مردم پایه بودن و دانش پایه بودن را می بایست به ترتیب دو بال پرنده و پوشش پَر این دو بال دانست که بدون آن نه پروازی میسر خواهد بود و نه اشراف و اقتداری برای آن.
علاوه بر این امنیت اساسا برای مردم و در بستر روابط مردمی شکل می گیرد و بنابراین بیشترین اطلاعات در حوزه امنیت داخلی(قریب 90 درصد) در اختیار مردم است. مهم تر از آن نیز «احساس امنیت» به معنای عام آن و در تمام سطوح با حفظ و تقویت عنصر کلیدی «نبودن تهدید» در درون غالب افراد مردم جامعه هدف تامین می گردد و ارتقا می باید.
بنابراین تعامل دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی و در راس آنها وزارت اطلاعات با مردم فراتر از همکاری های خبری و گزارشی در سطح عوام و تحلیلی و ارزیابی در سطح نخبگانی است.درک درست و صحیح این مقدمه و این مهم از یک سو در آسیب شناسی سازمانی(ستاد خبری وزارت اطلاعات -113) و از سوی دیگر در استانداردسازی رفتار سازمانی کارشناسان ستاد با تاکید بر «تکریم ارباب خبر- اطلاعات و تحلیل» بسیار واجد اهمیت است و برآیند آن می تواند در اصلاح ساختاری و محتوایی آن بسیار موثر باشد.
همچنانکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و انحلال ساواک ، «ستاد خبری 120» بعدها براساس اسناد باقی مانده و افراد مرتبط با آن مورد آسیب شناسی دقیقی قرار گرفت و در طراحی سازمانی و رفتارسازمانی آن تجدیدنظر اساسی صورت گرفت.
بطور خاص در این مقطع موج اول برنامه ریزی ده ساله (سخت و نرم) دشمنان خارجی و ایادی داخلی آن برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و خاصه با وجود تحرکات ضد امنیتی و کاهش ملموس احساس امنیت در عمده حوزه های آن ما شاهد بیشترین کارآیی و اثربخشی وزارت اطلاعات با وجود نوپا بودن آن هستیم بالاخص اینکه قریب نیمی از این دهه را عملا این وزارت خانه پوشش می دهد.
اما اینکه چرا این وزارت خانه نوپا و نیروهای تازه کار آن به چنین موفقیت ها و دستاوردهای قابل توجهی دست می یابند!!؟ را می بایست در مردم پایه بودن و ارتباط کارآ و موثر آن با مردم و نخبگان مردمی انقلابی جستجو کرد.
به همین دلیل ستادهای خبری در برابر این تعامل و همکاری گسترده مردمی در موضعی انفعالی قرار می گیرند و بعبارتی دیگر خود مردم در تامین امنیت و احساس آن مشارکت موثر و فعالانه ای دارند. بررسی اسناد و مستندات موجود در دسترس نشان می دهد که این مقطع با توجه به مولفه یاد شده دارای ویژگی های ذیل می باشد:
1- «حضور گسترده و مستمر» مردم به صورت يكطرفه براي همكاري
2- غالب بودن «تفكرات ارزشي و معنوي»براي همكاري ( انجام تكليف )
3- حجم بالاي اخبار و گزارشات مردمي هم به لحاظ «كيفيت» و هم از نظركميت
4- همكاري مستمر و «بدون واهمه» حتي بعد از ارسال گزارش و نوعا آمادگي خود را براي هرگونه همكاري اعلام ميكردند
5- «عدم چشمداشت مادي» براي همكاري
6- «خارج از حب و بغض» بودن درصد بالائي از گزارشات ارسالي
7- «اميد بسيار بالاي مردم براي رسيدگي» به گزارشات ارسالي از سوي مسئولين
8- «آرماني ديدن ستاد خبري براي حل همه مشكلات كشور »
این مولفه های ارزشی و بسیار ارزشمند به خوبی دوران طلایی ستاد خبری وزارت اطلاعات را ترسیم می کند و همانطور که اشاره شد؛ یک جایگاه آرمانی به این ستاد می دهد که در دیگر ادوار و مقاطع بعنوان یک قله فتح امنیت و احساس امنیت در ایران اسلامی به آن نگریسته می شود.
اما گزارش های مستند موجود نشان می دهد که این مردم پایگی وزارت اطلاعات – که بطور خاص در تعامل با ستاد خبری تعریف می شود - در موج دوم دچار دستخوش و نوساناتي می گردد تا جایی که
اولا: حضور مردمي نسبت به دوره گذشته كمرنگتر گرديد.
ثانیا : تفكرات غير ارزشي نسبت به تفكرات ارزشي براي همكاري پيشي گرفت .
ثالثا : حجم ارسال اخبار هم به لحاظ كيفي و هم به لحاظ كمي کاهش يافت .
رابعا : همكاري مردم با سيستم اطلاعاتي با نوعي نگراني و ترس از عواقب توام گرديد .
خامسا : حجم بالائي از گزارشات ارسالي بدون نام و نشان ارسال مي گرديد و حجم همكاريها براي كاريابي يا منفعتهاي اقتصادي و ... بيشتر گرديد .
سادسا : انگيزه هاي ماجرا جويانه و انتقامجويانه در ارسال گزارشات بيشتر شد و از اميد مردم براي رسيدگي به گزارشات كاسته شد
و نهایتا ديدگاه آرماني به ستاد خبري براي حل مشكلات تا حدودي كاهش يافت.
این آسیب ها تقریبا در دیگر مقاطع نیز ارایه شده است و تا جایی که در حال حاضر هیچ گزارش مستند قابل دسترسی از ارزیابی عملکرد ستاد خبری وزارت اطلاعات دولت یازدهم و دوازدهم و خاصه اداره کل اطلاعات استان گلستان در دسترس مردم نیست! گزارشی که ضمن تطبیق با برنامه و رویکرد مردمی و مردم داری آن با دوران طلایی ستاد خبری نیز قابل توزین و سنجش باشد.
آیا این به معنای حفظ همان وضع سابق حاکم بر این ستاد است !!؟ جالب این است که ستادخبری اداره کل اطلاعات استان در تارنمای رسمی وزارت در میان 7 استان فاقد آدرس مشخص « تعاملی با مردم» (کرمان ،گلستان،آذربایجان غربی،کرج ،اصفهان ، تهران و زنجان) قرار دارد!
از سوی دیگر این ستاد براساس اعلام سامانه تلفنی خود صرفا «آماده دریافت پیشنهادات و انتقادات و نقطه نظرات» بصورت یکطرفه است و بعید بنظر می رسد نسبت به ارزیابی عملکرد خود پاسخگو باشد و یا آمادگی برای ارایه نقطه نظرات خود راجع به این ستاد به شهروندان باشند لذا نمی توان در چنین ارتباطی از تعامل و تعادل در یک سیستم مردم پایه سخن گفت.
تحقیقات فردی براساس یک مطالعه موردی در یک فاصله زمانی بیش از یک سال و اندی(خرداد 96 الی 27 شهریور 97) براساس تماس با سامانه 113 و ارتباط با کارشناس آن در ساعات اداری و غیراداری هم نشان می دهد که کارکنانی از دیگر معاونت های اداره کل در بخش کارشناسی حضور دارند که بسته به فضای حاکم بر حوزه کارشناسی خود، نوع رفتار سازمانی و تشکیلاتی آن تغییر می کند و دارای نوسانات ملموس است.
هرچند در ساعات اداری کارشناسان اصلی ستاد بصورت حرفه ای و کاملا در چارچوب رفتار سازمانی اقتضایی در مواجه با مردم عمل می کنند و مسولانه و مجدانه نسبت به پیگیری موضوعات اهتمام می ورزند اما متاسفانه بصورت کاملا ملموسی عملکرد ستاد در خارج از ساعت اداری دچار نوسان می شود و کلیت عملکرد آن را تحت الشعاع قرار می دهد.
براساس این تحقیق و مطالعه موردی این بخش با تاکید بر اداره کل اطلاعات استان گلستان یافته های دیگری بدست آمده است که قابل انتشار عمومی نیست! و بنظر می رسد در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی فرصت بسیار مناسبی است که یک بار مسولانه فضایی برای یگ گفت و شنود دو طرفه برای ارزیابی عملکرد ستاد خبری بین نخبگان و مدیران و کارشناسان ذیربط برگزار گردد تا مقامات مسئول بتوانند به مدل و الگوی مناسبی بر تغییر ساختار و محتوی این ستاد برسند.
در غیر اینصورت همانطور که در گزارش رسمی و عمومی وزارت اطلاعات آمده است نه تنها روند افولی یاد شده تداوم خواهد یافت بلکه همانطور که در مقدمه و آغاز کلام بیان گردید؛وزارت اطلاعات در دهه پنجم انقلاب اسلامی بالی برای پرواز و اشراف نخواهد داشت و مردمی و مردم پایگی خود را با چالش جدی مواجه خواهد نمود.
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
سلام دکتریک نقد هم برای حراست کل بنویسید بسیاری از مشکلات موجود در دستگاه های دولتی به حراست ها و عدم نظارت حراست کل بر آنها بر می گرددالبته ساختار حراست کل هم مشکل دارد
مقام معظم رهبری : "باید با مردم مرتبط باشد، اطلاعات مردمی برای شما ناگزیر است، شما با همه سرویس های اطلاعاتی دنیا که بعضی شان تجهیزات و ابزار خیلی پیشرفته دارند فرق دارید، رابطه خود را با مردم محکم کنید، کاری کنید که مردم با شما قربة الی الله همکاری کنند. مهمترین وظیفه مسئولان خدمت به مردم است زیرا فلسفه وجودی حکومت دراسلام، انجام امور مردم و خدمت رسانی به مردم است. عشق ورزی و محبت واقعی به مردم و رفتار همراه با لطف و محبت با آنان از وظایف اصلی مسئولان نظام اسلامی است و مسئولان در برخورد با لغزش های احتمالی مردم باید همراه با عفو و گذشت برخورد نمایند. چشم پوشی از خطاهای قابل اغماض مردم را،متفاوت از برخورد با قانون شکنان و گروه های خاص مقدم است و اغماض از خطاها و سودجویی های این گروه ها و باندها ظلم و بی عدالتی است " .