اگر یک اصلاح طلب برحسب اتفاق یا شرایط در میدان اصولگرایی ایفای نقش داشته باشد ! با حدوث انقلابیگری و غیرانقلابیگری ماهیت ها و چهره ها در اردوگاه متعلقه کوچ خواهند کرد یعنی اصولگرایان در صف انقلابیگری و اصلاح طلبان در صف غیرانقلابیگری رحل اقامت خواهند افکند.
به گزارش گلستان ما به نقل از رادکانا؛ فصل نویی از گفتمان های غالب در فضای سیاسی ایران درحال ظهور و شکل گیری است. گفتمانهایی که سایر جریانات را در صف بندی هایی با کارکردهایی متفاوت به میدان می کشاند.
در حرکت آتی، استراتژی ها و تاکتیکها در ذیل تعاریفی منسجم تر نمود پیدا می کنند.
شاخصهٔ اصلی دو گفتمان تحت زعامت و چتر انقلابیگری و غیر انقلابیگری قابلیت اعتنا خواهد یافت.
با این تفاسیر، نیروهای ارزشگرا و ولایتی که در قول و عمل به منویات امام و رهبری پایبند و بر اصول و مبانی انقلاب و معامله و سازش نکردن بر سر مبانی و دستاوردهای انقلاب تأکید مؤکد دارند در زمرهٔ انقلابیگران و درمقابل آن، نیروهایی که دارای پیشینه انقلابی و مؤثر در هدایت نظام در مقاطع مختلف بودند اما حسب تغییر و تحوّل در اندیشه و تشخیص نیاز به بازنگری در مبانی انقلاب و منویات امام و تطبیق و همسونگری با شرایط حاکم برجهان و اینکه باورغرب فکر تفکیک ناپذیر در اصلاح ساختار هست، لاجرم افکار لیبرالیستی را هم در تئوری و هم حوزهْ پراگماتیستی و عملگرایی لحاظ و در نهایت استحاله و ذوب در مبانی غیر انقلابیگری را در حال نهادینه سازی اند.
اگر تاکنون دو گفتمان اصولگرایی و اصلاح طلبی موتور محرّک حرکتهای سیاسی بودند در آینده هرکدام تعلّق خود به انقلابیگری و غیر انقلابیگری را رقم خواهند زد.
شاید در حال حاضر چهره ها با خلط دیدگاه ها با تجانس غیر در گروه های مشترک همزیستی دارند به زبانی ساده تر امکان دارد یک اصولگرا با افکار اصولی در اردوگاه اصلاح طلبی فعال مایشا باشد! و یا عکس این معنا یک اصلاح طلب برحسب اتفاق یا شرایط در میدان اصولگرایی ایفای نقش داشته باشد ! اما با حدوث انقلابیگری و غیرانقلابیگری ماهیت ها و چهره ها در اردوگاه متعلقه کوچ خواهند کرد یعنی اصولگرایان در صف انقلابیگری و اصلاح طلبان در صف غیرانقلابیگری رحل اقامت خواهند افکند.
به نظر حقیر راقم این وجیزه، اگر جامعه را به سه قسمت سفید و خاکستری و سیاه تقسیم بندی کنیم، انقلابیون در قسمت سفید، غیرانقلابیون در قسمت خاکستری و ضد انقلابیون در قسمت سیاهِ نظام قابل تعریف خواهند بود که قسمت سیاه برهم زننده تعادل نسبی سفید و خاکستری خواهند بود.
پر واضح هست هیچ سنخیتی بین گفتمان انقلابی و ضدانقلابی وجود ندارد بلکه این دو دائم در حال جدال و تصادمند اما وجوه اشتراکی مبنایی فیمابین دیدگاه غیر انقلابی و ضد انقلابی وجود دارد که اصلی ترین آن تلاش هر دو در راستای به چالش و محاق و اضمحلال کشاندن تفکر انقلابیگریست که همین وجه اشتراک، پاشنه آشیل و نقطه ضربه پذیر گفتمان غیر انقلابیگری خواهد بود.
هرچه زمان بگذرد همسود و همسونگری غیر انقلابیون و ضدانقلابیون نمود بیشتری خواهد یافت که البته بخشی از آن را در تهرانیزهٔ انتخابات مجلس دهم دیدیم و …الی آخر
نویسنده: مسلم رستمانی
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
تقسیم بندی اصلاح طلب واصولگرا منطبق بر واقعیات موجود جامعه مانیست.بهترین تقسیم بندی :1-نیروهای انقلابی2-نیروهای غیر انقلابی3-افراد مخالف یا معاند است .امروز بایسته است که نیروهای انقلابی با اتحاد وایثار در مرکز فعالیتهای سیاسی واجتماعی باشند.مشکل عمده آنست که اصولگرایان فقط خودشانرا انقلابی وسایرین راغیر انقلابی میدانند. به عنوان مثال جمنا با شعار های خوب وحتی نام خوب جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی کارش را شروع کرد. ونقطه ی امیدی دردل فرزندان ودلسوزان نظام ایجاد کرد.انتظار آن بود که نیروهای وفادار به انقلاب از اصولگرا واصلاح طلب بامنش انقلابیگری در آن مجتمع شوند. اما در عمل نیروهای جبهه مردمی انقلاب در قالب اصولگرایی تعریف شدند در استان گلستان جناب آقایان طاهری؛نوری؛ترابی؛منتظری وسیدی افراد شناسنامه دار اصولگرای استان ما میباشند.آیا دربین غیر اصولگرایان استان حتی یک نفر انقلابی پیدا نمیشود؟جناب آقای (س) بارها گفته است شما ولایتمدار؛ دلسوزوانقلابی هستید اما چون سابقه ی اصلاح طلبی دارید مانمیتوانیم باشما فعالیت تشکیلاتی داشته باشیم.آیا با این تفکر میتواند انقلابیون را متحد نمود؟