شهید «حاج محمد سقر» پس از اخذ مدرک دیپلم به عنوان سرباز ارتش رهسپار جبهههای جنگ شد. تا اینکه پس از ۱۲ ماه ایثار و فداکاری به درجه رفیع شهادت نائل شد.
همرزم شهید «محمد حسن صادقی» نقل میکند: «برای نماز صبح به شهید صادقی اقتدا کرده بودم، در سجده آخر صدای مهیب انفجاری آمد، بعد از سلام نماز، محمد حسن را غرق در خون دیدم.»
شهید قربانعلی بای از نظر اخلاق بینظیر بود و همیشه با مهربانی و با صبر و حوصله صحبت میکرد.
مادر شهید «عبدالرضا قزلسفلو» نقل میکند: «هر کاری میکردیم برای ازدواج راضی نمیشد. آخر به دایی او متوسل شدیم و از او خواستم تا عبدالرضا را راضی کند تا به خواستگاری برویم.»
شهیدرضا پایینمحلی در وصیت خود نوشت: در این جنگ کشته میشویم ، اسلام باقی میماند خیلی با ارزش است.
مادر شهید شیرمحمدلی، نقل میکند؛ یکی از همرزمان پسرم از او خواسته بود تا از جبهه فرار کند؛ ولی محمدم در جوابش گفته بود: من اصلاً این کار را نمیکنم.
صـدای شمـا ر ا به مسـئولین مـی رســانیم برای ما بنویسید، عکس و فیلم بفرستید.
صـدای شمـا ر ا به مسـئولین مـی رســانیم برای ما بنویسید، عکس و فیلم بفرستید.
صـدای شمـا ر ا به مسـئولین مـی رســانیم برای ما بنویسید، عکس و فیلم بفرستید.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.