شهید «محمدعلی احمدی» در وصیتنامهاش نوشت: شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش میکشد پس مادر و پدر جان با خبر شنیدن شهادت من گریه نکنید بلکه به فکر شب دامادی من بیفت و خیلی خوشحال باشید.
خواهر شهید «عبدالله بیانی» نقل میکند: «برادرم تنها شش ماه از ازدواجش گذشته بود وقتی از او خواستم از رفتن به جبهه منصرف شود در جوابم گفت: «نه باید بروم و از دین اسلام دفاع کنم».
سعادت اله ساور علیا، همسنگر شهید رضا صادقلو نقل میکند: «در عملیات والفجر مجروحی بود که دستش از بازویش قطع شده بود من او را به پشت جبهه فرستادم. سالها بعد وقتی به سمت شهردار رامیان منسوب شدم به طور اتفاقی با پدر این شهید والامقام رودررو شدم.»
اسماعیل قرنجیک از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. او پس از پایان دوره ابتدایی برای یادگیری علوم قرآنی به حوزه علمیه شهر رفت.
شهید «ابوالقاسم خوشمهر»در جواب مخالفتهای مادرش برای حضور در جبهه عنوان کرد: «مادر جان تو سید هستی پس از جدت پیروی کن، فردای قیامت در جواب حضرت زینب «س» چه میگویی؟ »
شهید «محمد باقر مسعودی» به عنوان سرباز در جبهه حضور یافت او در فرازی از وصیت نامهاش مینویسد: «در تاریخ اسلام، همیشه خون شهیدان آبیاری کننده درخت تناور اسلام بوده و هست.»
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.