خواهر شهید عطاءالله برومند نقل میکند: «وقتی برای روز تولد برادرم هدیهای ارزانقیمت گرفتم تصورم بر این بود که موردپسند او قرار نمیگیرد، ولی وقتی هدیه را دریافت نمود اشک شوق از چشمانش جاری بود.
شهید مدافع حرم گلستان در وصیت خود نوشت: عزت و افتخار و شرافت خود را با هیچ چیز معامله نکنید و خود را بدهکار انقلاب بدانید.
دوست شهید حجتی نقل میکند: «قرار بود حسین به عنوان خدماتی با زائرین عازم حج شوند ولی چون مجرد بود سازمان حج و زیارت حاضر به پذیرش او نبود».
شهید محمود الازمنی از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. وقتی برای آخرین بار قصد عزیمت به جبهه را داشت گویی شهادتش به او الهام شده بود به همین دلیل بیشتر در خانه ماند تا رضایت خانواده و نوعروسش را جلب کرد.
شهید سیدحسن حسینی در وصیت خود نوشت: این انقلاب عمری دوباره به ما بخشید، عمری سعادت آمیز، لذا در هر زمانی که انقلاب عمرم را میخواست، دینی بود که باید اداء میکردم.
همرزم شهید «محمد حسن صادقی» نقل میکند: «برای نماز صبح به شهید صادقی اقتدا کرده بودم، در سجده آخر صدای مهیب انفجاری آمد، بعد از سلام نماز، محمد حسن را غرق در خون دیدم.»
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.