واقعا اگر مناف هاشمی برنامه ای برای انتصابات و حفظ شان جایگاه های مدیریتی انقلاب اسلامی و توسعه استان ندارد رها کند و برود همانجایی که مدام از وی به عنوان گزینه احتمالی نام می برند.
به گزارش گلستان ما ؛ بعد از روی کار آمدن مناف هاشمی به عنوان استاندار گلستان ، اصلاح طلبان استان با تجهیز کامل رسانه ای روی نقطه ضعف اصلی او دست گذاشتند تا امتیازات لازم و حتی اضافی را بگیرند : "قالیبافی بودن مناف هاشمی" .
نقطه ضعفی که حسن صادقلو اصلاح طلب کارکشته رامیانی نداشت و به واسطه همین موضوع به هیچ گروه یا فردی باج نداد ، اما امروز متاسفانه شاهدیم افرادی که در زمان حسن صادقلو به عنوان مشاور هم در استانداری پذیرفته نمی شدند ، به عنوان معاون استاندار انتخاب می شوند که تعجب و شگفتی خیلی از اهالی استان گلستان را بر انگیخته است ، در واقع مناف هاشمی شاخص های مدیریتی در استان را به شدت تنزل داده و امروز خیلی ها احساس می کنند که حتی می توانند معاون استاندار باشند .
واقعیت مهم اینست که مناف هاشمی آمده است که برود ، برای همین است که انتصابات را به یک کارگروه سپرده که معلوم نیست چه کسانی هستند و آبشخور فکری آنها کجاست و برخی تصمیمات آنقدر متکبرانه و خوسرانه گرفته می شود که نظر دلسوزانه نهادهای نظارتی هیچ انگاشته می شود و اصلا برای مناف هاشمی استاندار گلستان مهم نیست که مثلا فرمانداری که دارد منصوب می کند ، دارای چه سوابقی است !!
هر چقدر که حسن صادقلو از یک بدنه موجه ، با پدر و مادر و با حساب و کتاب وارد عرصه سیاست شده و در نهایت سکانداری استانداری را به عهده گرفت ، باید گفت مناف هاشمی یک ساقه هم در عرصه سیاست ندارد ، تجربه سوابق این فرد نشان داده که زمانی قالیبافی بوده و زمانی هم درود بر روحانی گفته و معلوم نبودن خاستگاه سیاسی وی باعث شده تا برای ابقای خود مدام به زیاده خواهی های اصلاح طلبان باج بدهد .
اصلاح طلبان حلقه گرگان که در زمان حسن صادقلو کاملا از دور خارج شده بودند ، با آمدن مناف هاشمی دوباره قدرت گرفتند و پست های حساس و کلیدی همچون فرمانداری رامیان ، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ، فرمانداری گرگان ، معاون سیاسی فرمانداری گرگان ، معاونت سیاسی امنیتی استانداری ، فرمانداری بندرگز و کردکوی و ... را در اختیار گرفتند .
این سخن امام راحل بود که اگر من در میان شما باشم یا نباشم ، به شما توصیه می کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد ، حال چرا مناف هاشمی به افراد مساله دار اعتماد می کند و سمتهای مهم و حساس مملکت را به آنها می سپارد ؟
چرا باید استاندار از تهدید یک دیپلمه که یک لیست 700 نفره جهت انتصاب برای او فرستاده بترسد و الان یکی یکی آنها را در ادارات و نهادها بکار گمارد ؟
مناف هاشمی اگر اصولگرا نیست که نیست حداقل اعتدال را حفظ کند در حالیکه او الان از هر اصلاح طلبی اصلاح طلب تر شده است .
واقعا اگر مناف هاشمی برنامه ای برای انتصابات و حفظ شان جایگاه های مدیریتی انقلاب اسلامی و توسعه استان ندارد رها کند و برود همانجایی که مدام از وی به عنوان گزینه احتمالی نام می برند چرا که نمی تواند اختیار مردم را به دست افرادی داد که خود تاجر و فعال اقتصادی هستند ؛ امروز چه کسی باید جوابگوی وضعیت بد اقتصادی مردم باشد ؟
این پایگاه خبری محل رجوع ، تماس و ارسال نظرات خانواده های شهدا ، ایثارگران و فعالین جبهه انقلابی است و از این نظر دل همه آنها خون است ، امروز سوال همه آنها اینست که چطور می شود فردی که مدافع حقوق حیوانات است و یا فردی که خودش رد صلاحیت شده انتخابات است ، دوباره به عنوان مجری انتخابات معرفی می شود ؟
چرا باید برادر استاندار در یک اداره کل استانی مشغول بکار شود ، آیا در استان گلستان قحط الرجال است ؟ بنظر می رسد پیش بینی سایت گلستان ما در خصوص اینکه نه استاندار جردنی به درد گرگان می خورد نه شهردار میخوشی ، به واقعیت پیوسته است .
سخن آخر اینکه اگر خسارتی بابت انتصابات نابجا و عملکرد ضعیف سید مناف هاشمی استاندار گلستان متوجه استان شود و اگر وحدت و امنیت حاصله از خون شهدای مدافع حرم و مرزبانان غیور دستخوش ناامنی شود ، پاسخگو شخص مناف هاشمی خواهد بود که هم در این دنیا و هم در آخرت باید برای کارهایش جواب داشته باشد .
و اینکه اگر واقعا بنا بر تداوم رویه ناصواب فعلی است باید به استاندار گفت که ما را به خیر تو نیازی نیست ؛ شر مرسان .
انتهای پیام /
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
با وجود استاندار مازنی گلستان، مدیران کل مازنی استان گلستان خصوصاً مدیر کل سازمان تبلیغات اسلامی گلستان آنقدر جسورانه تصمیم میگیرد که در آستانه سال 97 تعداد 7 نفر از گلستانی ها را اخراج و در یه حرکت باصطلاح انقلابی فرزند برومندش(ژن برتر) را در اداره کل بکارگیری می کند.و با اینکارش جوانان بیکار استان را به سخره میگیرد.