سعادت اله ساور علیا، همسنگر شهید رضا صادقلو نقل میکند: «در عملیات والفجر مجروحی بود که دستش از بازویش قطع شده بود من او را به پشت جبهه فرستادم. سالها بعد وقتی به سمت شهردار رامیان منسوب شدم به طور اتفاقی با پدر این شهید والامقام رودررو شدم.»
اسماعیل قرنجیک از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. او پس از پایان دوره ابتدایی برای یادگیری علوم قرآنی به حوزه علمیه شهر رفت.
شهید «ابوالقاسم خوشمهر»در جواب مخالفتهای مادرش برای حضور در جبهه عنوان کرد: «مادر جان تو سید هستی پس از جدت پیروی کن، فردای قیامت در جواب حضرت زینب «س» چه میگویی؟ »
شهید «محمد باقر مسعودی» به عنوان سرباز در جبهه حضور یافت او در فرازی از وصیت نامهاش مینویسد: «در تاریخ اسلام، همیشه خون شهیدان آبیاری کننده درخت تناور اسلام بوده و هست.»
رمضانعلی خسروی پاسدار افتخاری است که پنج مرحله به جبهه اعزام شد و سرانجام در عملیات کربلای ۴ در حالی به خیل شهدای اسلام پیوست که تا کنون پیکرش جاویدالاثر است.
شهید سقر از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. به انقلاب عشق میورزید و سعی داشت در راه آرمانهای امام «ره» قدم بردارد. او همیشه به دیگران سفارش مینمود تا پیرو خط رهبری باشید.
دایی شهید «علیرضا احمدی» نقل میکند: روزی که علیرضا با زبان روزه به خط مقدم رفت هر چه اصرار کردند روزهاش را باز کند گفت: من میدانم شهید میشوم به همین دلیل میخواهم خدا را با زبان روزه ملاقات کنم.
شهید محمد آق از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. او بهعنوان سرباز به مناطق عملیاتی اعزام شد و پس از رشادتهای فراوان در منطقه هفتتپه به فیض شهادت نایل گشت.
طلبه شهید «حسن وکیل آزاد»، در سوم آبان ماه ۱۳۶۱ در منطقه «سومار» بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ نیروهای بعثی در سن ۱۹ سالگی به شهادت رسید.
شهید محمدجواد آکار در خاطرات خود مینویسد: یک روحانی برای ما آجیل سوغاتی آورده بود از طرفی دیگر صدام ملعون هم با آجیل خمپاره و گلوله به ما شیرینی تعارف میکرد.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.